جذابیت‌ها در بازارهای پنج‌گانه سرمایه‌گذاری کدامند

بورس، بانک یا سایر بازارها

هر از چند گاهی می‌شنویم که در این آشفته‌بازار یکی از بازارها از دیگری پیشی می‌گیرد و گوی سبقت را می‌رباید، حال این بازار می‌تواند سکه، مسکن یا بورس باشد که تحت تأثیر بحران‌های داخلی و جهانی پس و پیش شده و سرمایه‌گذاران را راغب می‌کند که در این بازارها سرمایه‌گذاری کنند.

در هفت ماهه امسال بورس از دو بازار سکه و مسکن عقب ماند و در برابر بازدهی۲۷ و۲۰ درصدی این دو بازار، بازدهی بازار سهام به ۷ درصد کاهش یافت اما اکنون تالار شیشهای دوباره به روزهای اوج خود بازگشته و دولت نیز تمایل دارد مردم و سرمایهگذاران را به بورس بکشاند.
سال گذشته که اقتصاد کشور تحت تأثیر اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها بود، کمتر کسی میتوانست ابتدای سال میانگین بازدهی بالا را برای بازار سهام پیشبینی کند. رونق این بازار پرتلاطم طی ماههای گذشته چنان بود که در میدان رالی بازارهای سکه و طلا، مسکن و بورس، فاصله بازدهی بورس با دو بازار رقیب خصوصاً سکه و طلا دو برابر شد. به همین دلیل بود که بسیاری از دارندگان سرمایه از کارمند و دکتر و خانه دار گرفته تا بساز و بفروش و راننده و کارگر به بورس کوچ کردند.
این روند در هفتههای اول ماه جاری هم با شروع توفانی بورس ادامه یافت تا بسیاری از کارشناسان سال۹۱ را هم سال بورس و سهام نامگذاری کنند.
اما با افزایش نرخ سود بانکی، بانکها رقیب جدی برای بورس شدند، چنانکه از اواخر سال گذشته به یکباره سرمایههای بالایی در بانکها سرازیر شد. ۲۰ درصد سود میتوانست برای بسیاری وسوسهانگیز باشد. اما اکنون تورم به بالای ۲۳ درصد رسیده و به گفته فعالان اقتصادی و آگاهان امر اگر دولت و بانک مرکزی ۲ درصد نرخ سود بانکی را بالا ببرند، خزانه نیمه خالی بانکها دوباره پرتر میشود و دست دولت نیز برای خرج کردن بازتر.
بسیاری از مردم و افرادی که پولهایی زیر بالشت خود دارند از ریسک بازار سرمایه و سکه و ارز میترسند و دنبال سرمایهگذاری مطمئن در بانکها هستند. پس بهترین کار در فضای فعلی و جذب نقدینگی افزایش نرخ سود بانکی همتراز با نرخ تورم است. با این کار قطعا بسیاری از مردم تمایل خواهند داشت در شبکه بانکی سرمایهگذاری کنند. از سوی دیگر بازار رهن و اجاره نیز آرامتر خواهد شد. اما در بازار مسکن، رشد قیمت مسکن در اول سال گذشته هم نشانههایی از حرکت این بازار سنتی و دیرینه داشت که در نهایت با میانگین افزایش حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصدی فعلاً در حال استراحت و اصطلاحاً در جا زدن است تا در میدان رالی بازدهی، دو بازار سهام و سکه به حرکت متفاوت خود ادامه دهند.
در بازار سکه این روزها بسیاری دنبال سرمایهگذاری در این بازار پر ریسک هستند اما باید بدانند که اخبار حاکی از کاهش قیمت جهانی طلا در برهه زمانی کوتاهمدت است. طلا و سکه البته رابطه مستقیمی با نرخ دلار دارد. هر چه نوسان نرخ دلار بالاتر برود، قیمت طلا نیز در نوسان خواهد بود. باید توجه داشت که رشد قیمتی سکه و طلا به اوج خود رسیده و سرمایهگذاری در این بازار برای سود کوتاه مدت و میان مدت اشتباه است. ضمن آنکه ذخایر طلای بانک مرکزی که هر از چند گاهی خبر واردات طلا از کشورهای مختلف به خصوص ترکیه را میدهد نشان میدهد که بانک مرکزی قادر است فرصت را از برهم زنندگان این بازار بگیرد.
همچنین در این میان یک نکته اساسی در بازار سکه و طلا وجود دارد. در این بازار که بخشی از آن وابسته به بازار جهانی طلا و بخشی هم ناشی از متغیرهای داخلی است، کسانی موفق به بازدهی قابل قبول میشوند که سرمایه بالا و حداقل ۱۰۰ میلیون تا چند میلیارد تومان داشته باشند یا اینکه از گذشته طلا و سکههایی را خریده و همچنان داشته باشند زیرا رقم خرید با فروش آن همیشه تفاوت دارد و اختلاف قیمتها باید بیشتر از آن تفاوت باشد.
بنابراین برخلاف بازار سهام که هر کس با هر میزان سرمایه میتواند وارد شود، در بازار سکه و طلا و حتی مسکن باید حداقل سرمایه ۱۰۰ میلیون تومان باشد که چنین سرمایه مازادی از عهده بسیاری از اقشار متوسط جامعه خارج است. از طرف دیگر بازار سکه و طلا تک محصولی و محدود به چند نوع ( ربع، نیم و تمام یا عیارهای مختلف برای طلا) است اما در بازار سهام ۳۵۵ شرکت بورسی و فرابورسی در ۳۷ صنعت حضور دارند که در کنار رعایت حداقل دو شرط سرمایهگذاری با سرمایه مازاد و برخورداری از دیدگاه بلندمدت در بورس، تشکیل سبد سهام معمولی میتواند منجر به کاهش ریسک و کسب بازدهی برای سرمایهگذاران شود. علاوه بر این تجربه نشان داده بازار سهام به رغم ریسکها و پیچیدگیهایی که دارد در صورت آگاهی سرمایهگذاران از اصول سرمایهگذاری و برخورداری از دیدگاه معقول کوتاه یا میان یا بلندمدت، برخی شرکتها میتوانند چنان بازدهی به همراه داشته باشند که در هیچ بازار دیگری قابل دسترسی نیست. همچنین شبکه بانکی به دلیل پشتوانه خوب مالی یکی از گزینههای خوب برای سرمایهگذاری است و افرادی که ریسکپذیر نیستند و نمیخواهند با سرمایه خود ریسک کنند، این بازار برای پسانداز بسیار مناسب است. بازار مسکن نیز برای افراد عادی و دارای سرمایه اندک و متوسط به هیچ وجه با بازدهی خوبی همراه نخواهد بود چراکه باید خواب سرمایه را نیز مورد توجه قرار داد.
اما در بازار ارز کمی موضوع متفاوت است. افرادی که چند سال پیش دلار خریدند، شاید به گمان خود سود بردند اما افرادی که سرمایه چند میلیون تومانی دارند نباید در این بازار پر التهاب وارد شوند. بازار ارز اکنون به حالت نیمه ثبات رسیده و اگر دولت عرضه ارز را به خوبی مدیریت کند و نوسانات سیاسی به حداقل برسد سرمایهگذاری در این بازار به ویژه برای افراد متوسط جامعه پر ریسک خواهد بود. حال در این آشفته بازاری که هریک از بازارهای سکه، مسکن، ارز، بانک و سهام به سمتی حرکت میکنند تنها و تنها باید منتظر شرایط پیش آمده در بازارهای داخلی و خارجی باشیم که پول خود را در این بازارها تبدیل به احسن کرده و سود حداقلی از این بازارها حاصل کنیم.

منبع: جوان انلاین
مشاهده نظرات