نارضایتی بازار از افزایش قیمت ها/تحریم مردم را نشانه گرفته است

گزارش میدانی فارس از نارضایتی مردم و کسبه بازار تهران از افزایش قیمت ها حکایت دارد و بر این مسئله تاکید می کند که تحریم کنندگان بر خلاف ادعایشان مردم را نشانه گرفته اند.

حتی اگر باران هم که ببارد در چهارراه گلوبندک تهران که معروف به بازار بزرگ تهران است شاهد ازدحام مردمی و همچنین افرادی که دست پر از بازار به سمت پلههای مترو میآیند هستید.

قدم زدن در میان مردم و صحبت کردن با آنها درباره وضعیت بازار نتایج واقعیتر و ملموستری از اقتصاد کشور را روشن میکند.

با فردی که کیسههای سیاه بزرگ در دست گرفته شروع به صحبت میکنم او در حالی که نفسزنان کیسهها را حمل میکند در پاسخ به این سؤال فارس که این کالاها را برای مصرف خودتان میخرید یا برای عرضه اعلام میکند، چه کسی را دیدهاید که برای مصرف خودش این همه کالا بتواند بخرد ما این کالاها را میخریم و با اندک سودی در خانه خودمان میفروشیم.

او ادامه میدهد من در یکی از بازارچههای خیابان ستارخان مغازهای را اجاره کرده بودم، اما با افزایش قیمتها و کاهش حاشیه سود توان پرداخت اجاره را نداشتم به همین دلیل مغازه را تحویل داده و بخشی از کسب و کار را به خانه خودم منتقل کردم و مشتریهای سنتی خودم را هم دارم.

صحبتهای او مرا به یاد اطلاعیههایی میاندازد که اگر این روزها در مراکز مختلف تجاری شهر قدم بزنیم  شاهد اطلاعیههایی نظیر این واحد صنفی به فروش میرسد..... واگذاری سرقفلی مغازه.. این مغازه اجاره داده میشود و ... اطلاعیههایی از این دست خواهیم بود.

بنظر میرسد با افزایش قیمتها، کسب و کارها نیز شکل خود را تغییر داده است. در همین حین با خانمی که به ظاهر برای مصرف خانواده خودش خرید کرده است وارد صحبت میشوم از او درباره وضعیت قیمتها سؤال میکنم، او معتقد است تنها کسی که سنگینی بار افزایش قیمتها و نوسان نرخ ارز را تحمل میکند مصرفکننده نهایی است، چرا که مغازهدار و فروشنده، کالا را به هر قیمتی که بخرد با درصد سودی که به آن اضافه میکند حاشیه سود خود را حفظ میکند اما این مصرف کننده نهایی است که باید تاوان افزایش قیمتها را بدهد.

وقتی از او دلیل افزایش قیمت را میپرسم، میگوید: شما بهتر میدانید افزایش قیمت دلار و همچنین تحریمهایی که آمریکا به کشور ما تحمیل کرده است دلیل همه این افزایش قیمتهاست. به دلایل او هدفمند شدن یارانهها را اضافه میکنم. او میگوید یارانهای که ماهانه به حساب خانوار واریز میشود هر چقدر هم که اندک باشد اما با همان میتوان فیشهای آب، برق و گاز را پرداخت کرد.

 

در تایید صحبتهای او اضافه میکنم که در واقع محل هزینه یارانههای نقدی همان حاملهای انرژی است و قرار نیست مبالغ یارانهها تمام کم و کاست اقتصادی را دنبال کند و یا اگر کالایی نسبت به سال گذشته افزایش 100 درصدی داشته است مبلغ یارانه نمیتواند آن را جبران کند.

با یکی از کسبه در راستای صرافها وارد صحبت میشوم و از او درباره وضعیت بازار میپرسم، او معتقد است هر چقدر  تورم بالاتر برود به همان نسبت قدرت خرید مردم نیز کاهش پیدا میکند. از او میپرسم در کاسبی شما چگونه است آیا مراجعات مردمی و تقاضا افزایش داشته است؟

 پاسخ میدهد: واقعیت این است که مردم نیازهای خود را اولویتبندی کردهاند و هر نیازی که اولویت بالاتری دارد زودتر پاسخ میگیرد.

با یک فروشنده پوشاک وارد صحبت میشوم، او پوشاک زمستانی میفروشد به او میگویم در این هفته که باران باریده و هوا هم قدری سرد شده است باید بازار شما سکه شده باشد او سری تکان میدهد و میگوید شرایط و وضعیت اقتصادی به گونهای شده است که مردم تا ناچار نباشند اقدام به خرید نمیکنند.

 

در سالهای گذشته ممکن بود مردم برای استفادههای مختلف پوشاکهای مختلفی تهیه کنند اما امسال اینگونه نیست مردم به دنبال کالای ارزانتر میآیند، لباس گرم ارزانتر میخرند و ما که 25 سال است در این کار هستیم متوجه میشویم که قصد خرید مردم بیش از آنکه جا نماندن از چشم و همچشمیها باشد به سمت نیازهای اصلی حرکت میکند در گرانیها چشم و هم چشمی بازار چندانی ندارد.

از حجرهای که خشکبار عرضه میکند قیمتها را جویا میشوم، گردو کیلویی 30 هزار تومان، پسته اکبری کیلویی 38 هزار تومان. البته او فروش هم دارد مردم میخرند اما نه مثل سابق که وقتی آجیل میخریدند کیسههای 2 کیلویی و 3 کیلویی را پر میکردند.

اکثر مشتریها تقاضای کیسههای نیم کیلویی میکنند و برخی سعی میکنند که چند نوع آجیل را با هم مخلوط کنند لذا تقاضای 200 گرمی برای هر کدام میکنند.

از فروشنده وضعیت بازار خشکبار را سراغ میکنم،میگوید تقریبا اقلام خشکبار نسبت به سال گذشته افزایش 80 تا 100 درصد داشته است. او میگوید وقتی خشکبار گران میشود میزان فروش ما کاهش پیدا میکند. به گفته این فروشنده خشکبار کالای لوکس است لذا مردم ترجیح میدهند اول مایحتاج اصلی شان را تهیه کنند بعد به فکر آجیل شب یلدا باشند.

در کنار خیابان پانزده خرداد به دیواری تکیه میدهم و در حالی که باران همچنان میبارد به رفت و آمدهای این بازار نگاه میکنم. از خود میپرسم چگونه است ظاهری که اینقدر میتواند پویا و نشان دهنده رونق اقتصادی باشد در داخل تا این حد تلخ و گزنده است از  خود میپرسم به راستی هدف تحریمکنندگان دولتها نیستند بلکه این ملت هستند. حال هر چقدر هم که تحریمکنندگان در مجامع بینالمللی داد و سخن سر دهند و اعلام کنند هدف ما مردم ایران نیستند فعالیتهای هستهای است واقعیت، چیزی است که در کوچه و پس کوچههای این شهر شنیده میشود. واقعیت این است.

برچسب ها:
مطالب مرتبط
وعده‌ای که نه اجرا شد، نه تکذیب، فقط مطرح شد
مشاهده نظرات