سقوط نرخ ارز با تحقق سینگالهای مثبت/قیمت واقعی ارز حدود ۱۰ هزار تومان است
یک کارشناس اقتصادی با اشاره به سینگال های مثبت در بازار ارز گفت: بازیگران اصلی ارز هنوز در مورد تحقق این سینگال های مثبت به یقین نرسیده اند و اگر از این علائم مطمئن شوند قیمت ارز دچار ریزش ناگهانی میشود.
روز گذشته نرخ ارز با انتخاب روند عکس روزها و ماههای اخیر بالاخره کاهشی شد و به قیمتی کمتر از 30 هزار تومان رسید.
گفتنی است در روزهای اخیر رئیس کل بانک مرکزی با دادن اخباری مثبت از جمله انجام مذاکراتی با کشورهای مختلف از جمله عراق برای بازگشت پول های بلوکه شده، بازگشت 8 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات در سال جاری، کنترل نرخ ارز و مثبت شدن روند نرخ ارز و افزایش عرضه ارز در سامانه نیما به بازار، سیگنال های برای کاهشی شدن نرخ ارز داد اما اینکه این وضعیت ادامه می یابد و یا اینکه مانند تجارب قبلی موقتی و زودگذر است معلوم نیست. لذا در خصوص وضعیت بازار ارز و عوامل موثر بر کاهش نرخ ارز گفت وگویی با یحیی آل اسحاق کارشناس اقتصادی، استاد دانشگاه، رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق و همچنین وزیر اسبق بازرگانی انجام شده که در ادامه می خوانید:
قیمت ارز روز گذشته پس از افزایش در روزهای اخیر روند کاهشی داشته است، از نظر شما عوامل موثر بر کاهش نرخ ارز چیست؟ آیا با توجه به شرایط فعلی اقتصاد روند نزولی ارز قابل استمرار است یا اینکه این کاهش مقطعی و زودگذر است بطوریکه باز هم شاهد افزایش نرخ ارز و به عبارتی پیمودن مسیر صعودی قیمت ارز خواهیم بود؟
آل اسحاق: مساله قیمت ارز مانند تمام کالاها تابع عرضه و تقاضا در بازار است. البته قیمت آن بستگی به زمان مشخص و بازار مشخص دارد، بازار ارز جمهوری اسلامی ایران بازارهای متعددی دارد که بعضی ظاهری و معلوم است و بعضی از این بازارها هم خیلی علنی نیست.
بازارهای مرتبط با بازار ارز کشورمان شامل بازار فردوسی تهران، هرات، اربیل، سلیمانیه، امارات است ضمن اینکه انواع و اقسام بازار برای ارز مانند بازار اسکناس، حواله و صرافی نیز وجود دارد.
بنابراین وقتی بیان می شود که نرخ ارز تابع عرضه و تقاضا است و قصد تحلیل بازار ارز را داریم باید به نوع بازار ارز و همچنین بازیگران آن بازار توجه شود.
تقاضای برای ارز نیز گوناگون است یک بخش از تقاضا برای ارز تقاضا برای واردات کالاهای مورد نیاز داخلی است، بخش دیگر تقاضای ارز برای هزینه های سفر و تقاضای ارز برای هزینه های دولت است اما بخشی از تقاضای ارز تقاضای تجاری نیست و با توجه به حجم نقدینگی موجود در بازار، تقاضا برای ارز بوجود می آید که یکی از سودآوردترین بازارها نیز محسوب می شود.
بازیگران ارز در بازارهای اربیل، هرات، امارات، سلیمانیه از نوسانات نرخ از سودهای کلانی می برند و این بازارها نیز تاثیرگذار بر روی نرخ ارز است.
یک سری تقاضاهای دیگری نیز برای ارز وجود دارد که بخشی از آن مربوط به تبدیل پس انداز مردم به ارز برای حفظ ارزش آن و یا تقاضا برای رفع تعهدات ارزی صادرکنندگان است.
به غیر از موارد یاد شده تقاضای عمده دیگر ارز مربوط به تقاضای ارز برای واردات کالاهای قاچاق است که براساس برآوردهای انجام شده ارزش واردات کالاهای قاچاق به کشور سالانه حدود 10 میلیارد دلار است.
* تقاضای واقعی ارز در سال حدود 50 میلیارد دلار است
اما نکته مهم آن است که تمام نیاز واقعی کشور برای واردات کالا که مشمول کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید است سالانه حدود 40 تا 50 میلیارد دلار است اما تاثیرگذاری تقاضای غیر واقعی برای ارز بر روی نرخ ارز بیش از تاثیر واقعی تقاضا برای ارز است.
گفتنی است بخش عمده ای از تقاضا برای ارز واردات کالاهای اساسی تامین شده و از ارز 4200 تومانی است و لذا این ارز تابع نوسات نرخ ارز نیست و یا ارز مورد نیاز واردات مواد اولیه ارز نیمایی است.
بنابراین تقاضا برای ارز براساس انتظاراتی که نسبت به آینده وجود دارد پدید می آید. یعنی تحلیلگران بازار وقتی عرضه در آینده را کم پیش بینی می کنند، تقاضا را افزایش می دهند و این افزایش تقاضا بر افزاریش نرخ ارز اثر می گذارد.
بنابراین انتظارات ارز نسبت به آینده بستگی به فضا و جوی دارد که این بازیگران یعنی بازیگران خارجی، جریانات سیاسی و جو ناشی از تهدیدهای تحریم های بازیگران بین المللی مانند آمریکا ودیگر بدخواهان ما که میدان جنگشان را حوزه ارز انتخاب کرده اند، بوجود می آورند. زیرا بدخواهان ما می دانند که اگر یک مقدار دیگر نرخ ارز افزایش یابد تعادل اقتصادی ما بهم می خورد.
* نرخ ارز به علت غیر واقعی بودن شکننده است
اکنون نرخ ارز کمی کاهش یافته است؟ آیا این روند با توجه به شرایط فعلی و وجود بازیگرانی که از آن ها نام بردید قابل استمرار است؟
آل اسحاق: بصورت قطعی در مورد نرخ ارز نمی توان اظهار نظر کرد. هر اظهار نظری در مورد نرخ براساس یک سری حدس و گمان، پیش بینی و تجزیه و تحلیل است.
اما واقعیت آن است که قیمت فعلی ارز نرخ واقعی ارز نیست و در حال حاضر نرخ ارز با حباب همراه است و در مجموع باید بگویم که نرخ ارز به مراتب کمتر از نرخ فعلی است بنابراین این وضعیت به دلیل غیر واقعی بودن شکننده است.
وقتی نرخ ارز افزایش می یابد تجزیه و تحلیل کنندگان بازار ارز یعنی فعالین این بازار نه نخبگان به این نتیجه می رسند که با توجه به اخبار و اطلاعات در دست مجموعه عوامل مختلف از جمله فشار ناشی از تحریم ها و محدودیت ناشی از آن رو به افزایش است ، یا پیروزی ترامپ در انتخابات محتمل تر است بنابراین با پیروزی ترامپ در انتخابات وضعیت تحریم ها شدت خواهد گرفت و محدودیت ها بیشتر و لذا عرضه ارز نیز کمتر خواهد شد.
قیمت ارز واقعی نیست و حبابی است بنابراین به دلیل غیرواقعی بودن قیمت ارز، می توان گفت که نرخ ارز شکننده است.
یا اینکه این افراد مسائل داخلی را در نظر می گیرند و با بررسی مسائل داخلی از جمله وضعیت سود بانکی، میزان نقدینگی موجود در اقتصاد، درآمدهای دولت، کسری بودجه، میزان فروش نفت و ... به این نتیجه می رسند که تقاضا برای ارز افزایش خواهد یافت و عرضه کم می شود و لذا با افزایش تقاضای ارز نرخ ارز افزایش می یابد.
* عوامل موثر بر روند کاهشی نرخ ارز
در شرایط فعلی چرا نرخ ارز کاهش یافته است؟ تحلیل گران یا به قول شما فعالان بازار چه سینگال هایی را دریافت کرده اند که موجب کاهش نرخ ارز شده است؟
یکی از عوامل تاثیرگذار بر کاهش نرخ ارز مذاکراتی جمهوری اسلامی با کشورهایی مانند عراق و چین برای آزدشدن پول های بلوکه شده است.
در حال حاضر براساس اعلام مراجع بین المللی ایران حدود 80 میلیارد دلار پول بلوکه شده نیز کشورهایی مانند عراق، چین، کره جنوبی، هند و سایر کشورها دارد البته بخش عمده ای از این پولها نزد 4 کشور مذکور است.
اخیرا شاهد مذاکرات رئیس کل بانک مرکزی با مقامات کشور عراق برای آزادسازی 5 میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در این کشور بودیم یا مذاکراتی توسط وزیر امور خارجه کشورمان با مقامات عالی رتبه کشور چین انجام شده است.
همچنین به گفته همتی 8 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات به کشور بازگشته است و یا در روزهای اخیر عرضه ارز به نیما افزایش یافته بطوری که روزانه بین 150 تا 170 میلیون دلار ارز در سامانه نیما عرضه می شود در حالی که مشتری برای آن وجود ندارد.
لذا با رسیدن این قبیل سیگنالهای به بازیگران اصلی بازار ارز و تحلیل هایی حاصل از این وضعیت توسط آنها که روند عرضه ارز را افزایشی می بینند روند کاهش قیمت ارز در بازار ایجاد شده است.
البته مسائل دیگری نیز موثر است به عنوان مثال روزانه 50 میلیون دلار ارز توسط بانک مرکزی عرضه می شود ولی باز هم تقاضای کاملی برای آن وجود ندارد.
و یا اینکه برخی تحلیل گران پیروز شدن بایدن در انتخابات مقابل ترامپ را قوی تر می دانند لذا با پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا بسیاری از معادلات امروزی علیه ایران تغییر خواهد کرد و چنین پیش بینی های از وضعیت آینده بر کاهش نرخ ارز موثر است.
لذا با مجموعه این پیش بینی ها و اتفاقات اخیر در مورد عرضه ارز در سامانه نیما و همچنین مذاکرات برای آزاد شدن پول های بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر خریداران ارز را از روند کاهشی نرخ ارز نگران می کنند و لذا با ایجاد نگرانی از اینکه مبادا نرخ ارز دفعتا ریزش کند و اتفاق بعد از قطعنامه 598 دوباره تکرار شود تقاضای برای فروش ارز زیاد شده است و همین نیز عامل دیگری برای کاهش نرخ ارز است.
* تشکیل صف خرده پاه ها بازار ارز برای فروش
بازیگران اصلی ارز در بازارهای خارجی هنوز، حدسشان در مورد سینگال های مثبت به بازار ارز به یقین نرسیده و اگر این حدس به یقین برسد با افزایش عرضه ارز به بازار نرخ ارز ناگهانی سقوط می کند.
اما در مورد پاسخ به سوال شما که آیا این روند کاهش استمرار خواهد یافت باید بگویم فعلا خرده پاهای بازار ارز وارد صف فروش شده اند و همانطور که گفتم براساس سینگال های موجود حدس بر این است که بازار روند کاهشی دارد.
صف فروشی که دیروز در میدان فردوسی برای فروش ارز ایجاد شده ناشی از اقدام دارندگان مقادیر کم ارز برای فروش است. به عبارتی صف خرده پاهای بازار ارز برای فروش روز گذشته شکل گرفت، اما اگر بازیگران اصلی ارز در بازارهای خارج از کشور یعنی در بازارهای هرات، امارات، سلیمانیه حدسشان به یقین تبدیل شود که مذاکرات انجام شده برای آزاد سازی پول های بلوکه شده در ایران به مرحله اجرا می رسد و یا اینکه روند عرضه ارز در سامانه نیما به همین روند افزایشی ادامه می یابد و یا سایر مسائل از جمله گشایش اعتبارات در چین عملیاتی می شود و یا اینکه بایدن در انتخابات آمریکا پیروز شود دفعتا نرخ ارز خواهد ریخت.
در مجموع این بازی یک سیستم است و تقاضا و عرضه آن تابع انتظارات مثبت و منفی است که در بازار نسبت به زمان های مختلف وجود دارد. هنر نظام بانکی این است که این انتظارات را به واقعیت نزدیک کند و به جنگ روانی مسلط شود.
از نظر حرفه ای هم راه حل عملی این است که بانک مرکزی نظام تهاتر را عملیاتی کند، یعنی صادرات در مقابل واردات را با اعمال نظارت بپذیرد و این طور نباشد که خود بانک مرکزی تخصیص ارز برای واردات را برعهده بگیرد بلکه با بهره گیری از سیستم واردات در مقابل صادرات نیازهای وارداتی سریع تر تامین شود.
لذا اگر با مجموعه فضاسازی که برای بازیگران معاملات ارزی شکل می گیرد فضا به سمت واقعیت های اقتصادی در مورد نیاز به ارز حرکت کند و حرف و قول مسئولین با عمل آنها یکسان باشد و واقعیت های اقتصادی را در روش و منش سیاست گذاران پدیدار شود پایداری در ثبات نرخ ارز و یا کاهش نرخ آن ممکن خواهد بود.
* نرخ واقعی ارز حدود 10 هزار تومان است
شما اشاره کردید به اینکه نرخ ارز اکنون واقعی نیست و نرخ واقعی ارز بسیار کمتر از نرخ امروز است؟ از نظر شما نرخ واقعی ارز چقدر است و با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و تمام مسائل حاکم بر اقتصاد ما نرخ واقعی ارز باید چقدر باشد؟
آل اسحاق: رقمی که من برای نرخ واقعی ارز اعلام می کنم بستگی به شرایط دارد یعنی اگر عرضه و تقاضای واقعی کشور ملاک نرخ ارز باشد و بازار کاذب و جو روانی بر بازار ارز حاکم نباشد آنگاه می توان گفت که نرخ واقعی ارز حدود 10 هزار تومان است.
البته همانطور که گفتم این نرخ بستگی به یک سری پارامترها دارد و در درجه اول باید عرضه و تقاضای ارز واقعی باشد در حال حاضر نیاز ارزی کشور برای واردات حدود 40 تا 50 میلیارد دلار است و در مقابل نیز می توان همین میزان را را از صادرات غیرنفتی به دست آورد سال گذشته درآمد صادرات غیرنفتی ما 43 میلیارد بود و امسال نیز همین حدود یا کمی کمتر خواهد بود.
اگر دیپلماسی سیاسی و اقتصادی ما با هم هماهنگ باشد امکان حل و فصل این مسائل هست اما وحدت رویه، وحدت سیاستگذاری و وحدت برخورد یکسان نیست بانک مرکزی، وزارت صمت، بخش خصوصی و ....هر کدام به گونه ای فکر می کنند و با شیوه فکری خود عمل می کنند لذا این تشتت نظرات باعث اتلاف سرمایه و توان است اما اگر همه اینها با هم هماهنگ شوند قیمت واقعی ارز همان حدود 10 هزار تومان است.
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر