چرا باید بایدن و ترامپ قیمت دلار ایران را بالا و پایین ببرند؟

ترامپ و بایدن در ماه‌های اخیر کلیدواژه بازار ارز بودند که سنگینی آرای هرکدام باعث شد بازار ارز ایران واکنش نشان دهد، آیا تفاوتی بین این دو هست؟ سؤال شفاف‌تر این‌که؛ آیا تحریمی باقی مانده که ترامپ امضا نکرده و آیا بایدن قرار است تحریمی را بردارد؟

افزایش سرسامآور قیمت ارز در ماههای اخیر و ثبت رکورد دلار 32هزارتومانی بیشتر از آنکه دلایل اقتصادی و بنیادی داشته باشد، دلایل روانی دارد که نتیجه آنهم انتظارات حاکم در بازار است.

در هفتههایی که دلار در بازار ارز میتازد و بعضاً با نوسانات ساعتی و رکوردهای تاریخی مردم را شوکه میکند، بازارساز سعی دارد با رونمایی از بستههای جدید ارزی از نوسانات بکاهد ولی در مقاطعی جو منفی حاکم در بازار باعث مقاومت در ریزش قیمتها و تشدید نوسانات میشود.

"ترامپ و بایدن" در ماههای اخیر از جمله کلیدواژههای اصلی در بازار ارز بودند که سنگینی آرای هر کدام باعث شده است بازار ارز ایران نیز واکنش مستقیم نشان دهد. هر زمان شانس پیروزی ترامپ در نظرسنجیها بالاتر بود بازار ارز ایران صعودی میشد و بهعکس هر زمان احتمال پیروزی بایدن بیشتر از ترامپ بود، بازار واکنش مثبت نشان میداد و نزولی میشد.

نمونه بارز آن کاهش قیمت دلار در هفته قبل و بعد از اعلام اخبار انتخابات آمریکا بود که موجب شد جو بازار نسبت به روزهای قبل مثبت شود و کنار خبرهای مثبت از آزادسازی داراییهای بلوکهشده و همچنین افزایش عرضه ارز در بازار متشکل و نیما، اخبار مربوط به انتخابات آمریکا نیز کارساز و باعث خروج تقاضای کاذب از بازار شد.

احتمال پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا موجب شده بود بازار ارز بدترین سناریوهای ممکن را پیشخور کند اما با برتری بایدن در نظرسنجیها نسبت به ترامپ، انتظارات منفی نیز برای مقطعی در بازار ارز فروکش کرده است؛ هرچند بهاعتقاد فعالان اقتصادی تفاوتی میان ترامپ یا بایدن نخواهد بود اما برخی معاملهگران بر این باورند که تداوم دوره ریاستجمهوری ترامپ بهمعنی ادامه سیاست تحریم حداکثری، عدم فروش نفت و محدودیتهای شدید بانکی است.

البته این درحالی است که در دوره فعلی ریاست جمهوری ترامپ سختترین و شدیدترین تحریمها علیه ایران اعمال شده است و آنطور که مسئولان دولتی هم اعلام کردهاند دیگر تحریمی باقی نمانده است که ترامپ و یارانش در کاخ سفید علیه ایران امضا نکرده باشند.

شب گذشته نیز بار دیگر آمریکا تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرد که براساس آن برخی از شرکتهای نفتی و وزیر نفت ایران تحریم شدهاند؛ مسعود براتی کارشناس اقتصادی در همین خصوص گفته که پس از تحریمهای جدید، بازگشت آمریکا به برجام اثری روی اقتصاد ایران ندارد و یک مسئله صرفاً کاغذی و روانی است.

بنابراین حتی اگر بایدن رأی بیاورد و آمریکا به برجام برگردد نیز باوجود تحریمهایی که ترامپ اعمال کرده ایران حتی نفت هم نمی تواند بفروشد.

به گفته براتی، تنها بخش نفت از راهبرد تحکیم دیوار تحریم یا SFW دور مانده بود که این بخش هم شب گذشته مجددا تحریم شد. یعنی تمام تحریمهایی که در برجام اجرای آنها موقتا تعلیق شده بود، با عنوانی دیگر مجدد تحریم شدهاند و بازگشت بایدن به برجام هم نمیتواند اثری بر اقتصاد ایران داشته باشد چنانکه ایران در صورت بازگشت آمریکا به برجام حتی نفت هم نمیتواند بفروشد.

بنابراین سوال مشخص این است که چرا باید باوجود اعمال تمام تحریمها در دولت ترامپ بازهم بازار ایران نگران پیروزی مجدد او در انتخابات ریاست جمهوری امریکا و اعمال تحریمهای جدیدتر باشد و ماحصل این نگرانی هم افزایش قیمت ارز و رکوردهای پی در پی دلار در کانال های جدید قیمتی باشد؟

نگاه به مثبت به بایدن هم درحالی در بازار ارز شکل گرفته که اتفاقاً تفاوتی میان ترامپ و بایدن حداقل در حوزه ایران نخواهد بود و بایدن نیز قرار نیست هیچ تحریمی را بردارد؛ بازهم این سوال مطرح است که چرا باید رای آوردن بایدن باعث کاهش قیمت دلار شود؟

البته که تحریمهای شدید امریکا بخصوص در دو سال گذشته اثر خود را در بازار و تأمین ارز و... داشته است، اما آمار رسمی بانک مرکزی نشان میدهد که تأمین نیازهای واقعی ارز از محل صادرات غیرنفتی در حال انجام است و این نشاندهنده پتانسیل بالای کشور جهت تأمین ارز نیازهای وارداتی بدون اتکا به نفت میباشد بنابراین توانایی حوزه ارزی در این خصوص تاحدی ثابت شده است.

مصداق این موضوع نیز تأمین ارز برای واردات کالاهای اساسی و دارو مشابه سال قبل است؛ کارشناسان ارزی میگویند بانک مرکزی با توجه به تنگنای ارزی و شرایط تحریم و... بدون کاهش نسبت به سال قبل و مقاطع دیگر، نسبت به تأمین ارز دارو و کالاهای اساسی اقدام میکند و این نشان میدهد که مشکل حادی در تأمین ارز برای واردات و... نداریم.

بنابراین، به نظر می رسد، آنچه باعث تغییر قیمت دلار با رأی آوری ترامپ و بایدن می شود، انتظارات نابجایی است که در افکار عمومی ایجاد شده است، آنهم از سوی افرادی که سودهای کلان خود را همواره از بالا و پایین شدن قیمت دلار به جیب می زنند؛ پیش از این و در طول سالهای قبل درآمدهای چند میلیاردی این گروه از سوداگران ارزی از محل فضاسازی و تشدید نگرانی در بازار ارز و در نتیجه گرانی دلار و ... تأمین می شد و همین رویه را اینبار با انتخابات امریکا دنبال می کنند.

تلاش کاسبان ارزی برای تشدید تنش در بازار ارز ایران تحت تأثیر انتخابات امریکا را نیز به وضوح می توان در کانالهای تلگرامی مشاهده کرد که با انتشار اخبارهای منفی و بعضاً دروغ سعی دارند مانع از کاهش قیمت ارز شوند و هر زمان بانک مرکزی وارد می شود و قیمت ها نیز کاهشی می شود این کانالها سعی در مقاومت دارند و تمامتلاششان جلوگیری از ریزش قیمتهاست!

کارشناسان اقتصادی هم البته از جمله دلایل افزایش قیمت ارز را فضاسازیهای دروغین کانالهای دلالی ارز (که توسط دلالهای بزرگ ارزی اداره می شوند)، میدانند و تأکید دارند که اگر مسئولان دولتی، فعالان اقتصادی و فعالان شناسنامه دار بازار ارز و سکه به این انتظارات دامن نزنند و مردم هم از این انتظارات دست بکشند، خود به خود قیمت به ثبات می رسد و نوسان ها حداقلی می شود.

سیدکمال سید علی معاون اسبق بانک مرکزی در خصوص تاثیر انتخابات آمریکا بر بازار ارز ایران می گوید: در صورت برنده شدن هر نامزدی در انتخابات پیش روی آمریکا، احتمال افزایش قیمت ارز کم خواهد بود و نگاه من به آینده بازار ارز کاهشی است.

برخی از بازاریها می گویند بازار دیگر کشش افزایش قیمت را ندارد و الان زمان ریزش بازار است؛ کارشناسان اقتصادی براین باورند که از 25 شهریور تاکنون قیمت ارز حدود 25 درصد افزایش پیدا کرده است. روند امروزه بازار ارز نشان دهنده بیثبات بودن این بازار است و به نظر افزایش دوباره قیمت ارز معنایی نخواهد داشت.

با این حال اما سوداگران ارزی تلاش دارند با فضاسازی دروغی و خبرهای ساختگی بر التهابات بازار ارز دامن بزنند و در نهایت سودهای کلانی را از افزایش قیمتهای هیجانی به جیب بزنند.

کارشناسان اقتصادی با تأکید بر این ترفند قدیمی دلالهای ارزی میگویند: نوسانات شدید و ناگهانی قیمت ارز در کانالهای تلگرامی، حاکی از عدم معامله واقعی، کاذب و یا عمق کم در آن شبکهها میباشد که دارای حباب بسیار بزرگی هست و بیشتر با پمپاژ نگرانی و خبرهای نخنمای تبلیغاتی سعی در ایجاد نوسان و استفاده از نوسانگیری نرخ، سودهای نامشروع به جیب میزنند در حالی که روزانه تأمین ارز نیازهای واقعی ارزی با نرخ 4200 تومان و در بازار ثانویه در حجم بسیار بالا انجام میشود.

در هفته های اخیر تشدید فضای هیجانی در بازار و اعلام خبرهای مربوط به تحریم 18 بانک ایرانی و ... باعث شد تا بازار ارز باردیگر روزهای پرنوسانی را به خود ببیند؛ اما با ورود بازارساز و البته اعلام خبرهای مثبت ورق در بازار ارز برگشت و مدار قیمتی برای مدتی نزولی شد.

طی هفته گذشته بانک مرکزی با صدور اطلاعیه ای از عرضه روزانه 50 میلیون دلار در بازار متشکل ارزی و افزایش سقف خرید ارز توسط صرافی ها خبر داد؛ این سیاست بانک مرکزی طی یک هفته گذشته اجرایی شده و آثار آن در کاهش شدید قیمت ارز محسوس است.

آنطور که بانک مرکزی اعلام کرده، افزایش عرضه در بازار موجب شده تا تقاضایی نیز برای ارز وجود نداشته باشد؛ بعنوان نمونه در برخی روزها 75 میلیون دلار توسط بازارساز در بازارمتشکل ارزی عرضه میشود اما کمتر از یک میلیون دلار خریدار برای این عرضههای روزانه وجود دارد.

علاوه بر بازار متشکل ارزی، عرضه ارز در نیما نیز افزایش محسوس داشته است؛ عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی در همین خصوص می گوید: طی روزهای اخیر روزانه حدود 150میلیون دلار توسط صادرکنندگان در سامانه نیما عرضه میشود که در کنار منابع بانک مرکزی تأمین ارز واردات شتاب گرفته است.

از دیگر خبرهای مثبت که موجب شده تا جو بازار ارز برخلاف هفتههای قبل، مثبت شود؛ خبرهای مربوط به آزادسازی دارایی های ایران در عراق و کره است. آزادسازی 5.5 میلیارد دلاری منابع ایران در عراق خبر مهمی است که بعد از سفر اخیر رئیس کل بانک مرکزی به عراق اعلام شد. برهمین اساس نیز دیروز وزارت خارجه اعلام کرد که دستاورد عبدالناصر همتی از سفر به عراق مثبت بوده است. بنابراین احتمالاً به زودی باید منتظر ورود دارایی های بلوکه شده به کشور باشیم.

برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی از هفته جاری نیز از دیگر سیگنالهای مثبتی بود که بازار ارز را تحت تأثیر قرار داد و باعث شد تا خریدهای هیجانی فروکش کند و اکثر خریداران هفته های قبل را به فروشنده تبدیل کند.

بازاری های می گویند آنچه این روزها در بازار ارز اتفاق افتاده مشابه وضعیت بازار سرمایه است؛ در آن زمان نیز بسیاری از کارشناسان به خارج شدن بیش از حد بازار سهام از سطح بنیادی هشدار دادند و در نهایت نیز بازار قریب 30 درصد ریزش کرد. بنابراین بازار ارز نیز میتواند مانند بورس رنگ قرمز بگیرد و بعید است دیگر به روزهای اوج و رکوردزنی های پی در پی برگردد.

منبع: تسنیم
مشاهده نظرات