آثار بازگشت به برجام و لغو تحریمها بر اقتصاد ایران
یک استاد اقتصاد گفت: بازگشت به برجام منجر به کاهش تحریمها و نه لغو کامل تحریمها میشود و در نتیجه منجر به افزایش صادرات نفتی و نه صادرات کالاهای غیر نفتی و یا افزایش توان صادراتی کشور میشود، درآمدهای ارزی ایران بالطبع افزایش خواهد یافت. نرخ دلار برای مدت کوتاهی روند کاهشی خواهد داشت.
رسول پیرهادی، درباره ضرورت بازگشت به برجام، اظهار کرد: به طور کلی اعمال تحریمها ابزاری برای تحت کنترل درآوردن رفتار سیاسی و اقتصادی یک کشور است.
وی با بیان اینکه اولین تجربه تحریم ایران در زمان مصدق توسط انگلیس بود و مصدق به دنبال ملی کردن صنعت نفت بود، گفت: تحریم صادرات نفت ایران و بانک مرکزی از سال ۱۳۸۵ توسط آمریکا و همچنین اتحادیه اروپا از سال ۱۳۸۶، به منظور کنترل فعالیتهای هستهای، اقتصاد ایران را دچار مشکل کرد. این تحریمها در سالهای بعد به حمل و نقل هوایی و دریایی و سرمایهگذاری در صنایع مختلف و همچنی صنایع نفت و گاز ایران گسترش یافت.
این استاد اقتصاد تأکید کرد: علاوه بر آمریکا، کشورهای انگلیس و کانادا نیز تحریمهایی را بهصورت یکجانبه علیه برنامههای صلح آمیز انرژی هستهای ایران تصویب کردهاند که در صورت توافق جامع اتمی ایران و گروه ۱+۵، تحریمهای دولتهای بریتانیا و آمریکا که صرفاً مربوط به این برنامه است، لغو خواهد شد.
وی با اشاره به نکته بسیار مهم تحریمهایی که توسط کنگره آمریکا علیه برنامههای اتمی ایران تصویب شدهاند، تصریح کرد: اهمیت این موضوع به این خاطر است که لغو این تحریمها تصویب همزمان مجلس نمایندگان و مجلس سنا را لازم دارد، که در صورت تصویب توافق جامع اتمی ایران و گروه ۱+۵، دولت آمریکا متعهد به لغو تحریمهای دولتی میشود، اما براساس قوانین این کشور، دولت اختیاری درباره تحریمهای کنگره نخواهد داشت و صرفاً میتواند به مدت شش ماه اجرای آنها را به تأخیر بیاندازد و این موضوع به معنای عدم تضمین بر اجرای دقیق تعهدات آمریکا است.
پیرهادی اضافه کرد: آنچه شاهد بوده و هستیم این است که تحریمهایی که توسط شورای امنیت سازمان ملل و همچنین اتحادیه اروپا و به ویژه آمریکا اعمال شدهاند موجب فشار مستقیم بر مردم و به طور غیرمستقیم بر دولت است.
وی به آثار منفی تحریم ها بر اقتصاد ایران اشاره کرد و افزود: اثر مستقیم تحریمها بر روی ذخایر ارزی کشور است، بهطوری که طبق گزارش صندوق بین المللی پول ذخایر ارزی ایران از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ یعنی مدت دو سال از ۱۲۲.۵ میلیارد دلار به ۴ میلیارد دلار رسیده است.
این استاد فعال در زمینه سیاستگذاریهای اقتصادی ادامه داد: نکته قابل توجه این است که میانگین نرخ رشد اقتصاد ایران در طول ۲۸ سال یعنی از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۵ تا زمان اعمال عمده تحریمها حدود ۳ درصد بوده که نشان میدهد اقتصاد ایران رشد مطلوب و مناسبی را نداشته است، بنابراین توافق جدید برجام شاید موجب افزایش صادرات نفت و افزایش درآمدهای ارزی شود و در ابتدا تاثیر کاهشی بر قیمتها و نرخ ارز داشته باشد، اما نهایتاً تاثیر چندانی بر رشد واقعی اقتصاد ایران نخواهد داشت، زیرا برای رسیدن به یک توسعه و رشد پایدار لازم است که ساختارها و بنیانهای اقتصاد ایران نوسازی شوند.
وی با بیان اینکه بازگشت به برجام از دو جهت قابل توجه و بررسی است، اظهار کرد: نخست جنبه داخلی است؛ توافق جدید برجام منجر به کاهش تحریمها و نه لغو کامل تحریمها میشود و در نتیجه منجر به افزایش صادرات نفتی و نه صادرات کالاهای غیر نفتی و یا افزایش توان صادراتی کشور میشود، درآمدهای ارزی ایران بالطبع افزایش خواهد یافت. نرخ دلار برای مدت کوتاهی روند کاهشی خواهد داشت، اما به دلیل ساختار معیوب اقتصاد، روند کاهشی ادامه نمییابد.
پیرهادی ادامه داد: بخشی از کسری بودجه دولت از طریق فروش ارز حاصل از افزایش صادرات نفت تأمین میشود، اما به دلیل افزایش هزینههای دولت مجدداً نقدینگی در کشور بالاتر رفته و موجب تورم بیشتر خواهد شد. دولت تلاش خواهد کرد تا با درآمدهای جدید ارزی برخی از پروژههای دولتی ناتمام را به اتمام برساند، اما این عمل تأثیر چندانی بر رشد و توسعه اقتصادی کشور نخواهد گذاشت.
وی یادآور شد: همانطور که در زمان ریاست جمهوری اوباما و توافق برجام و آزادسازی بخشی از پولهای بلوکه شده و افزایش درآمدهای ارزی، ما شاهد استفاده بهینه از این دلارها نبودیم، زیرا این درآمدها صرف سرمایه گذاریهای زیربنایی نشد. برای جلوگیری از این تجربه تلخ و تکرار مجدد آن باید و حتما سرمایهگذاری در توسعه بخش صنعت نفت و گاز شکل بگیرد.
وی به جنبه بینالمللی تاثیر توافق جدید برجام اشاره کرد و گفت: با توجه به جنگ روسیه و اوکراین و پیامدها و اتفاقات بینالمللی آن، پتانسیل بالقوه ایران در جهت تامین گاز اروپا و نفت مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین تلاش اروپا و آمریکا برای رسیدن سریع به توافق جدید برجام میتواند موقعیت مناسبی را برای افزایش صادرات نفت و گاز و در نتیجه افزایش درآمدهای ارزی به همراه داشته باشد.
پیرهادی ادامه داد: به دلیل فرسودگی و عدم استفاده از تکنولوژی جدید و سرمایهگذاری جدید در بخش نفت و گاز، ما فعلاً ظرفیت محدودی در صادرات نفت و گاز داریم، بنابراین انتظار داریم که با رسیدن به توافق جدید برجام، در ابتدا تحریمهای بخش نفتی و بانکی برداشته شوند تا شرکتهای آمریکایی و اروپایی بتوانند سرمایهگذاری جدیدی در این حوزه انجام دهند تا با افزایش صادرات نفت و به ویژه گاز در برابر کاهش گاز روسیه و تهدیدهای آن، خود را مصون کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا برجام و تداوم آن برای اقتصاد لازم است؟ اظهار کرد: ما برای اینکه بتوانیم اقتصاد ایران را از این شرایط نجات دهیم لازم است که تعاملات اقتصادی و سیاسی خودمان را با سایر کشورها توسعه دهیم، تجربه نشان داده است که اتکاء صرف به یک یا دو کشور کمک چندانی به بهبود اقتصاد ایران نمیکند، بنابراین توافق جدید برجام و تعامل و ارتباط با سایر کشورهای پیشرفته برای اقتصاد ایران کاملاً ضروری است. پس لازم است که رفتار سیاسی دولت و سایر نهادهای سیاسی به گونهای باشد که موجب افزایش تعاملات و کاهش تنشها شود.
این استاد اقتصاد درباره اینکه سیاستگذاران ایران باید بر روی کدام نقاط ضعف خود برنامهریزی کند؟ گفت: با افزایش سرمایهگذاریهای زیربنایی و جذب سرمایههای خارجی میتوانیم ساختار اقتصادی ایران را تغییر دهیم و سبب رشد اقتصادی کشور شویم. سرمایهگذاری در صنایع نوین ارتباطات و فناوری اطلاعات و بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی میتواند بهعنوان صنعت پیشرو در رشد اقتصادی کمک کند.
وی تاکید کرد که نباید فراموش کنیم که بخشی از عقب ماندگی اقتصاد ایران به روابط خارجی و تحریمها بستگی دارد، اما بخش اعظم آن مربوط به نوع نگاه دولتها به اقتصاد است.
پیرهادی با بیان اینکه نکته مهم برای دستیابی به رشد و توسعه پایدار اقتصادی این است که مجموعه رفتارهای سیاسی داخلی و بینالمللی حکومت و دولت باید هم جهت و همگام با سیاستگذاریهای اقتصادی باشد، گفت: در حال حاضر تفکرات افزایش دخالت دولت در تمام امور و نوع مواجهه با کشورهای دیگر، با ساختار اقتصادی ایران هماهنگ نیست و این تضاد موجب هدر رفتن توان و نیروی جامعه برای رشد اقتصادی میشود.
خبر بعدی »
دو فشار متضاد بازار دلار
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر