سیاست دولت سیزدهم بر کنترل مصرف و قاچاق بنزین با ابزارهای غیرقیمتی است؛

کاهش سهمیه بنزین آزاد با هدف جلوگیری از قاچاق/ کنترل مصرف بنزین بدون تحمیل گرانی به مردم

برخلاف دولت گذشته که با ۳ برابر کردن قیمت بنزین تلاش داشت، جلوی قاچاق را بگیرد دولت سیزدهم معتقد است با ابزارهای غیرقیمتی همچون استفاده از نظام سهمیه‌بندی و رفع خلأهای آن می‌توان مصرف بی‌رویه را کنترل کرد.

کاهش ۱۰۰ لیتری بنزین آزاد کارتهای سوخت که روزهای گذشته توسط معاون وزیر نفت اعلام شد به دستاویزی برای منتقدان دولت سیزدهم تبدیل شده است و این در حالی است که کاهش این سهمیه تاثیری بر روند سوختگیری نخواهد داشت و تنها با هدف کنترل قاچاق انجام شده است.

بنزین یکی از مهمترین سوختهای ایران و البته جهان است. اهمیت بنزین نه تنها در موضوعات اقتصادی، که در مناسبات سیاسی و اجتماعی نیز بازتاب دارد بنابراین هر تغییری در خصوص این سوخت میتواند بازتاب گستردهای در جامعه داشته باشد.

با این حال، یارانه گستردهای که به بنزین به عنوان یکی از حاملهای انرژی پرداخت میشود، باعث شده تا اختلاف قیمت زیادی بین نرخ این سوخت با سایر کشورهای جهان وجود داشته باشد.

این اختلاف قیمت در ایران در مقایسه با کشورهای همسایهها تا بیش از ۱۰ برابر است و در حالی که بنزین آزاد در کشور به قیمت ۳ هزار تومان به فروش میرسد، نرخ همین سوخت در یکی از کشورهای همسایه به دلیل افزایش قیمت نفت در برخی روزها به بالای ۴۰ هزار تومان در هر لیتر نیز افزایش داشته است.

موضوعی که قاچاق را جذاب میکند و دولت هر چقدر هم که مسیرهای منتهی به قاچاق را ببندد باز هم منافع اقتصادی برای قاچاقچیان آنقدر زیاد است که مسیر جدیدی را پیدا میکنند.

از سوی دیگر، مصرف بنزین در ایران هر سال با افزایش رو به رو است. به جز ۲ مورد در کل روند مصرف بنزین، این رشد به ثبت رسیده است.

در مورد اول، همزمان با سهمیهبندی بنزین در سال ۸۶، مصرف بنزین حدود ۱۲ درصد پایین آمد. در گام بعدی نیز با اجرای دوباره سهمیهبندی در سال ۹۸، کاهش مصرف محقق شد.

با این حال، اکنون و بعد از کنترل نسبی کرونا و آغاز سفرهای بین شهری، دوباره مصرف بنزین افزایش داشته و آنگونه که جواد اوجی، وزیر نفت نیز تاکید کرده، مصرف در روزهایی به بالای ۱۳۰ میلیون بشکه در روز نیز رسیده است.

افزایش مصرف بنزین در حالی به ثبت رسیده که عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای پالایشی کشور در دولت قبل، باعث شده تا تولید بنزین با افتی ۱۰ درصدی مواجه شود و این دو موضوع در کنار جذابیت قاچاق و خروج سوخت از کشور، تراز مصرف بنزین را بر هم زده است.

تا آنجا که وزیر نفت به استفاده از ذخایر برای جبران رشد مصرف در سفرهای تابستانی اشاره کرده است.

با توجه به محدود بودن ذخایر استراتژیک، برداشت از آنها در شرایط ویژه و اضطراری انجام میشود و در بلندمدت باید راهکار دیگری تدارک دید.

در این میان استفاده از ۳ راهکار مورد توجه است. در اولین مورد میتوان از واردات بنزین برای تامین سوخت مورد نیاز استفاده کرد. راهی که در چند دهه گذشته از آن استفاده میشد. به دلیل وابستگی ایران به واردات بنزین برای تضمین امنیت انرژی، در تحریم های اولیه آمریکا علیه ایران بر سر موضوع هستهای که اوایل دهه ۹۰ شمسی آغاز شد، محدودیت صادرات بنزین به ایران به عنوان یکی از مهمترین بخشهای تحریم مورد توجه قرار گرفت. بنابراین عقلانی نیست که دوباره ایران خود را به عنوان واردکننده بنزین در جهان اعلام کند. آن هم در شرایطی که در سالهای اخیر صادرکننده این محصول بوده است.

از سوی دیگر، اگرچه صادرات و وصول پول نفت در دولت سیزدهم افزایش داشته اما ایران همچنان با محدودیتهای ارزی روبهرو است و به جای آنکه این پول صرف واردات بنزین شود میتواند در مسیرهایی مانند تامین کالاهای اساسی، دارو و تجهیزات مورد نیاز تولید مورد استفاده قرار گیرد.

از همین رو، استفاده از راهکار واردات در شرایط فعلی چندان عملی و عقلانی به نظر نمیرسد.

از سوی دیگر میتوان مانند ۱۰ سال پیش که برای جبران کمبود بنزین در کشور به دلیل توقف واردات، از ریفورمیت پتروشیمیها استفاده کرد. که البته این راهکار نیز اکنون در دستور کار نیست. بنابراین راهکار آخر که مدیریت مصرف داخلی است باقی میماند.

مصرف بنزین در ایران در مقایسه با جهان بسیار بالا است. این موضوع علاوه بر الگوی بد مصرف، همچنین مربوط به کیفیت خودروهایی که هر روز در کشور تردد میکنند.

در حالی که اکنون خودروها در اروپا به ازای ۱۰۰ کیلومتر پیمایش، ۳ لیتر بنزین مصرف می کنند این موضوع در ایران به حدود ۱۰ لیتر میرسد.

در حال حاضر هر خودرو ۶۰ لیتر سهمیه بنزین ۱۵۰۰ تومانی در ماه دریافت میکند. پیش از این نیز برای هر کارت سوخت در ماه ۲۵۰ لیتر بنزین ۳ هزار تومانی در نظر گرفته میشد.

به این معنا که هر خودرو ۳۱۰ لیتر بنزین در ماه داشت و با احتساب پیمایش ۱۰۰ کیلومتر به ازای هر ۱۰ لیتر بنزین، میتوانست ۳ هزار کیلومتر پیمایش در ماه داشته باشد. بررسیها اما نشان میدهد میانگین پیمایش خودرهای ایرانی در هر ماه، پایینتر از هزار کیلومتر است.

بنابراین کاهش ۱۰۰ لیتری بنزین آزاد، تاثیری در روند مصرف خودروها ندارد و تنها مانع از انتقال یارانه سوخت ایران به کشورهای همسایه میشود.

از سوی دیگر، در شرایط فعلی تنها ۲ تا ۳ درصد از مصرف بنزین آزاد با کارت های شخصی ثبت میشود و مابقی مصرف توسط کارت جایگاهداران محاسبه میشود.

هر نازل نیز ۲ کارت سوخت ۱۰ هزار لیتری در هر ماه دارد و صاحبان خودرو میتوانند در صورت مصرف ۶۰ لیتر بنزین یارانهای و ۱۵۰ لیتر بنزین آزاد، مابقی نیاز خود را با کارت سوخت جایگاهداران تامین کنند.

بنابراین جنجال رسانهای در خصوص کاهش سهمیه بنزین آزاد، از سوی منتقدان دولت در حالی مطرح میشود که این موضوع هیچ بار مالی جدیدی برای مردم ندارد و اختلالی نیز در نحوه مصرف آنها ایجاد نمیکند.

این در شرایطی است که همین منتقدان که روزی موافقان دولت دوازدهم بودند در برابر بازگشت سهمیهبندی بنزین و پنهانکاری آن دولت سکوت کردند و لب به انتقاد نگشودند.

در حالی که تصمیم دولت دوازدهم برای افزایش ناگهانی و ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین، تبعات گسترده اجتماعی زیادی به دنبال داشت اما این تصمیم دولت سیزدهم نه تنها مشکلی ایجاد نکرده که میتواند باعث کاهش قاچاق و مصرف بنزین در کشور شود.

گفتنی است دولت سیزدهم به دنبال مدیریت مصرف سوخت، با ابزارهای غیرقیمتی است و کنترل سهمیهها راهکار موثری برای این موضوع است. برخلاف دولت گذشته که با ۳ برابر کردن قیمت بنزین تلاش داشت، جلوی قاچاق را بگیرد دولت سیزدهم معتقد است با استفاده از نظام سهمیهبندی و رفع خلأهای آن در کنار حرکت به سمت استفاده بیشتر خودروها از سوخت سی.ان.جی، میتوان جلوی مصرف بیرویه بنزین را گرفت به گونهای که گرانی هم به مردم تحمیل نشود.

منبع: ایرنا
مشاهده نظرات