هیاهوی بسیار برای هیچ

کلید بازگشت غولهای نفتی به ایران در دست کیست؟

وزارت نفت در حالی کارگروهی برای تدوین نسل جدید قراردادهای نفت تشکیل داده است که طراحی و تدوین این نسل از قراردادها دو سال پیش در مدیریت امور حقوقی شرکت ملی نفت به پایان رسید و جذابیت لازم را هم در مقایسه با همسایگان ایران برای شرکت‌های معظم نفتی ایجاد نمی‌کند.

اخیرا وزارت نفت از تشکیل کارگروهی برای اصلاح قراردادهای بیع متقابل برای جذابیت بخشی به این نوع از قراردادها در رقابت با همسایههای نفتخیز ایران در شمال و جنوب خبر داده است.

در نظر گرفتن پاداش برای تولید هر بشکه نفت و اضافه کردن هزینههای اکتشاف به این قراردادها برای ایجاد جذابیت اصلیترین فاکتورهایی هستند که وزیر نفت برای اصلاح قراردادهای بیع متقابل به آنها اشاره کرده است.

از 5 نفر از مدیران سابق و لاحق صنعت نفت به عنوان اعضای این کارگروه نام برده شده است و طراحی نسل جدید بیع متقابل به عنوان دروازه اصلی ورود شرکتهای بزرگ نفتی به ایران معرفی شده است.

این موضوع واقعیت دارد که یکی از عواملی که میتواند در لغو یا تضعیف تحریمها از سوی غرب اثر واقعی داشته باشد، ارائه امتیازاتی در بخش انرژی ایران به شرکتها و کشورهای غربی است و راهکار ارائه این امتیازات نیز ارائه قراردادهای شیرینتر و جذابتر نفتی به سرمایهگذاران نفتی است.

با این حال اگرچه بیژن زنگنه وزیر جدید نفت به احتمال زیاد جسارت ارائه چنین قراردادهایی را به شرکتهای معظم نفتی غربی خواهد داشت اما به نظر نمیرسد به شکل عمومی قراردادهای بیع متقابل ظرفیت ایجاد جذابیتهای بیشتر در برابر قراردادهای ارائه شده توسط همسایگان نفتی ایران در عراق و قطر و جمهوری آذربایجان را داشته باشد.

کما اینکه تیم منتخب زنگنه قرار است قراردادهایی را طراحی و رونمایی کنند که دقیقا دو سال پیش در امور حقوقی شرکت ملی نفت طراحی شدهاند و تدوین آنها به پایان رسیده است. سید پیام بطحایی مدیر سابق امور حقوقی شرکت ملی نفت در آخرین روز مسئولیت خود در این سمت در مهر ماه سال 90 در گفتوگو با فارس از پایان تدوین قراردادهای بیع متقابل نسل چهارم خبر داده بود.

برای تدوین این نوع از قراردادها یک کارگروه 70 یا 80 نفره از مدیران نفتی و کارشناسان با تجربه حقوقی با مسئولیت عباس هاشمی معاون بخش خارجی امور حقوقی شرکت ملی نفت تشکیل شد و از مدیران سابق و وقت شرکت ملی نفت مانند مصطفی زینالدین مدیر اسبق امور حقوقی و محمود محدث مدیر وقت اکتشاف شرکت ملی نفت برای تدوین این قراردادها نظرخواهی شد.

نکته جالب آنجا است که در قراردادهای تدوین شده بیع متقابل نسل چهارم در دو سال گذشته، علاوه بر پرداخت پاداش به ازای تولید هر بشکه نفت که این نوع قراردادها را تا حدودی به قراردادهای مشارکت در تولید نزدیک میکند، امتیاز دیگری به عنوان حق ترجیحی فروش نفت میدان به پیمانکار در محدوده زمانی مشخص در نظر گرفته شده بود.

در عین حال علیرغم آنکه مسئولان جدید نفت تصور میکنند اضافه کردن بخش اکتشاف و هزینههای آن به قراردادهای بیع متقابل تمایل شرکتهای خارجی را برای ورود به ایران زیاد میکند، اما واقعیت آن است که در اختیار گرفتن بخش اکتشاف برای شرکتهای خارجی جذاب نیست. آنچه برای آنها جذاب است در اختیار گرفتن بخشی از منابع موجود در مخازن نفت و گاز است.

همان چیزی که در همسایه غربی ما به آن میرسند. یعنی در حالی که ما حداکثر میتوانیم بر اساس قراردادهای بیع متقابل فروش نفت مخزن را به صورت ترجیحی به پیمانکار توسعهدهنده مخزن واگذار کنیم، شرکتها در عراق در نفت موجود در مخازن شریک میشوند.

البته واگذاری ترجیحی فروش نفت به پیمانکار منافعی چون الزام پیمانکار به استفاده از تاسیسات ایران و فروش نفت ایران به نام پیمانکار را برای کشور به همراه دارد،اما قطعا در مقام مقایسه با قراردادهای شیرین همسایگان نفتی قابل رقابت نیست.

شاید به همین دلیل بود که وزیر سابق نفت نیز بدون استفاده از نسل چهارم قراردادهای بیع متقابل، با توجه به قانون جدید نفت به یکباره مستقیما به سراغ قراردادهای شبه مشارکت در تولید رفت. اگرچه قرائن نشان میدهد حتی خود قاسمی نیز امید چندانی به پذیرش این نوع قرارداد از سوی هندیها که اولین کاندیدای ارائه این قرارداد بودند نداشت.

حتی نشریه ایندیپندنت نیز در بدو انتخاب بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت در گزارشی تاکید کرد که با توجه به تحریمها، پیشنهادهای جذابتر زنگنه در قالب قراردادهای PSA نیز نخواهد توانست شرکتهای بزرگ نفتی غرب را برای حضور در ایران متقاعد کند.

در این باره به یک نکته بسیار مهم باید دقت کرد. بستر ایجاد جذابیت برای قراردادهای نفتی قانونهای اصلی کشور است و سقف جذاب کردن قراردادهای نفتی قانون اساسی است. به عبارت بهتر تنها زیر سقفی که قانون اساسی درباره انفال تعیین کرده است امکان بازی با کارت جذابیت قراردادهای نفتی وجود دارد.

به همین دلیل هم تدوین کنندگان قبلی نسل چهارم قراردادهای بیع متقابل در تلاش بودند تا با گرفتن استفساریهای از شورای نگهبان، فضا را برای بازتر کردن محدوده قراردادها مهیا کنند.

بر این اساس با توجه به اینکه بسیاری از کارشناسان معتقدند تاریخ مصرف قراردادهای بیع متقابل برای توسعه میادین مهم به پایان رسیده است و در صورتی که متولیان صنعت نفت برای حضور شرکتهای بزرگ نفتی غربی در ایران اصرار داشته باشند، کلید جذابیت بخشی به قراردادهای نفتی تلاش برای باز کردن افقهای جدید با رایزنی با شورای نگهبان است.

انفال در قانون مدنی مصوب 1304 تعریف شده است و این تعریف در قانون اساسی یک تبصره یا اصطلاحا تخصیص خورده است که بر این اساس شورای نگهبان میتواند درباره آن استفساریهای ارائه کند و احتمالا سقف قراردادهای نفتی را بالا ببرد.

اگرچه به هر صورت کارشناسان انتقادات جدی و قابل توجهی به قراردادهای مشارکت در تولید دارند و معتقدند بیمعنا است که یک شرکت پیمانکار از محل افزایش قیمت نفتی که متعلق به مردم یک کشور است صاحب منفعت شود.

به همین دلیل به نظر میرسد وزارت نفت به جای رونمایی از قراردادهایی که دو سال پیش طراحی و تدوین آنها در شرکت ملی نفت به پایان رسیده، بهتر است برای رایزنی با شورای نگهبان اقدام کنند و یا راهکارهایی برای استفاده بهینه از نقدینگی داخلی و توان پیمانکاران و سازندگان داخلی تجهیزات بیابند.

نوع قراردادهای نفتی ویژگیها معایب
بیع متقابل نسل اول مشخصه اصلی این نسل تعیین مبلغ قرارداد بصورت ثابت بوده و برای کارهای اکتشافی و یا توسعه میادین به کار رفته است.  1- جذابیت بسیار پایین

2- تولید غیر صیانتی از مخازن نفت و گاز

3- ریسک اکتشاف بر عهده کشور صاحب مخزن است.

بیع متقابل نسل دوم در این نسل، اکتشاف و توسعه میادین به صورت توامان به قرارداد میرود.

پیمانکار اکتشافی حق دارد در صورت اکتشاف میدان هیدروکربوری مستقیما و بدون قرارداد جدید با سقف مشخص و ثابت، عملیات توسعه را بعهده گیرد. 

1- جذابیت پایین

2- تولید غیر صیانتی از مخازن نفت و گاز

بیع متقابل نسل سوم 1- قراردادهای توسعه و قراردادهای توأم اکتشاف و توسعه میادین بسته میشود.

2- ویژگی مشخص این نسل آن است که سقف مبلغ قرارداد از طریق برگزاری مناقصات در زمانی معین پس از تنفیذ قرارداد مشخص خواهد شد. این نوع از قرارداد را اصطلاحاً Open Capex یا Open Tender میخوانند. 

3- بعد از مرحله مهندسی پایه(FEED) و برگزاری مناقصه سقف هزینههای سرمایهای بسته میشود.

1- این قراردادها نسبت به نسلهای قبلی جذابتر هستند اما در مقایسه با قراردادهای همسایگان جذابیت بسیار کمتری دارند.

2- تولید غیر صیانتی از مخازن نفت و گاز

3- اختلاف نظر شدید پیمانکار و کارفرما بر سر برگزاری مناقصات و شیوه برآورد هزینهها

بیع متقابل نسل چهارم 1- قراردادهای توسعه و قراردادهای توأم اکتشاف و توسعه میادین بسته میشود.

2- به ازای تولید هر بشکه نفت به پیمانکار پاداش تولید داده میشود.

3- حق ترجیحی فروش نفت به پیمانکاران توسعهدهنده اعطا میشود.

4- مشکل تولید صیانتی قراردادهای بیع متقابل تا حدودی در این نسل برطرف میشود.

1- جذابیت این نوع قراردادها هنوز هم از قراردادهای همسایگان ایران کمتر است.

2- گفته میشود بعضی از کارشناسان حقوقی ایران که از مفاد این قرارداد و شیوه طراحی آن مطلع شده بودند این قراردادها را در اختیار عراقیها قرار دادند و آنها نیز با بومی و جذابتر کردن این نسل از قراردادها از آن برای جذب سرمایهگذاران نفتی بهره بردند.

مشارکت در تولید یا PSA 1- در این نوع از قرارداد پیمانکار مالک بخشی از نفت و گاز موجود در مخازن میشود.

2- این شیوه منافع زیادی برای شرکتهای پیمانکار دارد و به همین دلیل آنها برداشت صیانتی از مخازن را بیشتر رعایت میکنند.

3- جذابیت این نوع قراردادها در ارائه حق برداشت انحصاری میزانی از نفت است.

4- بر اساس قانون اساسی ایران انعقاد چنین قراردادهایی ممنوع است.

1- پیمانکار علاوه بر دریافت کامل هزینههای خدمات ارائه شده، به صورت مضاعف از رشد قیمت نفتی که متعلق به مردم کشور است بهرهمند میشود.

2- کشور صاحب مخازن نفت با نپذیرفتن ریسک اکتشاف و تولید، خود را از دسترسی به تکنولوژیهای روزآمد و دانش فنی حوزههای بالا دست مانند مهندسی مخازن، اکتشاف، فنآوریهای حفاری،مدیریت توسعه و امثال آنها محروم میکند.

شبه مشارکت در تولید 1- در این نوع از قرارداد پیمانکار به جای مالکیت نفت و گاز درون مخزن، مالک درصد خاصی از نفت تولیدی میدان از سر چاه خواهد بود.

2- مانند مشارکت در تولید در این شیوه نیز منافع  پیمانکار ایجاب میکند که تولید صیانتی از مخزن را تا حدودی رعایت کند.

3- قانون جدید نفت که در مجلس تصویب و در شورای نگهبان تایید شده است مجوز انعقاد چنین قراردادهایی را صادر کرده است.

4- این نوع از قراردادها شباهت بسیار زیادی به نسل چهارم بیع متقابل دارد.

1- تقریبا مانند مشارکت در تولید، پیمانکار علاوه بر دریافت کامل هزینههای خدمات ارائه شده، به صورت مضاعف از رشد قیمت نفتی که متعلق به مردم کشور است بهرهمند میشود.

2- کشور صاحب مخازن نفت با نپذیرفتن ریسک اکتشاف و تولید، خود را از دسترسی به تکنولوژیهای روزآمد و دانش فنی حوزههای بالا دست مانند مهندسی مخازن، اکتشاف، فنآوریهای حفاری،مدیریت توسعه و امثال آنها محروم میکند.

3- این نوع از قراردادها جذابیت کمتری برای پیمانکاران نسبت به قراردادهای مشارکت در تولید دارند.

 


مشاهده نظرات