آخرین کفزنیهای چینی از ایران!
پس از هند که پولهای نفتی ایران را با محصولات درجه دو و سه کشاورزی همچون برنج و گندم و مانند آن به ایران برمیگرداند، اکنون گویا نوبت چین است که با پولهای خودمان، سرمایهگذاری هنگفتی در صنعت ایران کند و جالب آن که مسئولان ما نیز گویا از این استراتژی چینی بسیار استقبال هم میکنند!
به تازگی خبری منتشر شده که بنا بر آن قرار است دولت چین ۲۲ میلیارد دلار از پولاهای بلوکه شده ایران در این کشور را که بخش اعظمی از آن پولهای ناشی از صادرات نفت ایران به این کشور است، در صنایع کشور سرمایهگذاری کند.
این امر گویا در حد یک پیشنهاد نیز نمانده و آن گونه که حسین سبحانی نیا، عضو هیأت رئیسه مجلس گفته، طرف چینی نیز با این امر موافقت کرده و موافقتی نیز در این باره پس از سفر علی لاریجانی در هفته گذشته به پکن صورت گرفته است.
و به این ترتیب، پس از آن بود که محمد باقر نوبخت اعلام کرد، ۲۲ میلیارد دلار از ثروت ایران اکنون در چین و در پی تحریمهای بانکی ایران، بلوکه شده که بخش اعظم آن درآمدهای ناشی از صادرات نفت به چین است.
حال چین قرار است ثروت کشور را با موافقت مسئولان خودمان در کشور خودمان سرمایهگذاری کند و از قبل آن به سودهای کلان نیز دست یابد.
این در حالی است که سابقه چینیها در سرمایهگذاری و شرکت در پروژههای نفتی و گازی ایران به خوبی مشخص کننده توان و علاقه چینیها به سرمایهگذاریهای بلند مدت (!) در کشور است. بیکار ماندن توسعه فازهای پارس جنوبی که چینیها قطب اول سرمایه گذاری و مشارکت در آنها بودند، نمونه بارزی از حسن نیت چینیها در این زمینه است.
بنا بر این گزارش، همچنین توافق بر سر سرمایهگذاری چین با پول خودمان در صنایع، در حالی است که افقهای تازه در مذاکرات بین ایران و غرب در حال باز شدن است و بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی بر این باور هستند که رسیدن به توافق میان ایران و ۵ + ۱ بر خلاف گذشته، در دسترس است.
بر همین اساس، احتمال برداشته شدن بخشی از تحریمهای اقتصادی نیز در این میان مطرح شده و چندی پس از مذاکرات بود که زمزمههایی مبنی بر پیشنهاد آزادسازی بخشی از ثروت بلوکه شده ایران به عنوان مشوقی در مذاکرات در سنای آمریکا و دولت این کشور مطرح شد.
حال که گویا دولتمردان چینی به صرافت افتادهاند که با گشوده شدن درهای جدید به روی ایران، احتمال از دست دادن فرصتهای طلایی ـ که از قبل تحریم ایران نصیب آنها شده است ـ میرود، در صدد هستند که آخرین طعمههای خود را نیز از این آب گل آلود میان ایران و غرب بگیرند و جالبتر از همه آن که گرا و آدرس آن را نیز خود مسئولان ما به آنها میدهند!
هماکنون پرسشی که در این میان مطرح میشود، این است که چه لزومی دارد در این برهه زمانی اقدام به آزاد سازی ۲۲ میلیارد دلار از داراییهای ایران در چین کنیم؛ آن هم نه به شکل بازگشت ارزی به کشور، بلکه به شکل سرمایهگذاری در صنایع و مثل همیشه صنعت نفت و گاز؟
آیا سابقه عملکرد چینیها در سالیان گذشته که پای شرکتهای غربی از سرمایهگذاری در کشور قطع شد، تجربه کافی در اختیار ما نگذاشته که این گونه به این شریک پر و پا قرص نفتی (!) و به این آسانی اعتماد نکنیم؟
پرسش دیگر آن که اکنون آزاد شدن این مبلغ به شکل سرمایهگذاری چه تحول عظیمی قرار است در اقتصاد ایران پدید آورد؟ آیا آنقدر اقتصاد کشور نیازمند این ۲۲ میلیارد دلار است که با این سرعت و به این شکل باید آن را آزادسازی کرد؟ یا اینکه میتوان کمی دیگر دندان روی جگر گذاشت تا شاید در آینده بتوان معقولتر دارایی و ثروت کشور را بازگرداند؟
از آغاز شروع تحریمهای نفتی در سال ۲۰۱۱ از سوی غرب، چین همواره یکی از مشتریان نفتی کشور بوده است؛ نکتهای که در دولت پیش بر آن بسیار تأکید و از چین به عنوان یار استراتژیک ایران در این خصوص یاد میشد. اما همواره نکتهای اساسی در این میان به فراموشی ـ یا خود خواسته به فراموشی ـ سپرده میشد و آن این که دولت چین از قبل این ادامه خرید نفت ایران، به سودهای هنگفت دست مییابد و «گربه برای رضای خدا موش نگرفته و نمیگیرد».
همان گونه که اظهارات چند ماه پیش وزیر انرژی هند به صراحت مطرح کرد که ادامه خرید نفت از ایران به جلوگیری از خروج ۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی هند کمک کرده و باید خرید نفت از ایران حتی بیشتر هم شود!
سرمایهگذاری از نوع چینی، آن چیزی است که در سالیان گذشته در کشور بسیار و بسیار تجربه شده و نمونههای متعدد حضور چینیها در پروژههای عمرانی و توسعهای کشور، نشان میدهد که قاعدتا تکیه بر توان داخلی به مراتب بهتر از اعتماد به عملکرد از نوع چینی آن است!
حال چگونه است که این بار قرار است این اعتماد به یک استراتژی چینی، با سرمایه و دارایی خود ایران و با آدرس دادن خود مسئولان کشور صورت پذیرد؟
مطالب مرتبط
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر