تفاوت های بابک زنجانی با سرمایه داران ریشه دار ایرانی

این روزها مهمترین پرسش پیش روی تحلیلگران رفتار شناسی اقتصاد ایران به تفاوت های بابک زنجانی با سرمایه داران با ریشه ایرانی مربوط است.

میان سرمایه داران صنعتی دهه 50 و سرمایه داران تجاری دهه 60 ایران نقاط تشابه بسیاری وجود دارد ولی بازهم میان این دو گروه و دسته سوم یعنی سرمایه داران دهه 80 و 90 اختلافاتی از جنس زمین تا آسمان دیده می شود.
این جداول رفتارهای اقتصادی سه دسته سرمایه داران ایرانی را بررسی می کند.

گروه اول دهه صنعتی

سرمایه داران دهه 40 و 50

نمونه رفتارشناسی

 

 

 

 

محمد تقی ایروانی

 

 

 

او موسس کفش ملی ایران بود. ایروانی در خانواده ای طبقه متوسطی رشد کرد. اوج فعالیت او تاسیس کارخانه کفش ملی بود. ایروانی در کنار اداره کارخانه کفش ملی سرپرستی بیش از 3 هزار کودک بی سرپرست را هم برعهده داشت. الگوی اقتصادی رفتاری او واردات تکنولوژی از کشورهای صاحب نام در تولید کفش بود. رحیم ایده های جالبی داشت. او می گفت توسعه بدون کفش امکان پذیر نیست. سال 1334 زمینی در مهرآباد تهران برای توسعه فعالیت کارخانه اش خریداری کرد. وسعت زمین 700 متر بود که 400 متر ساختمان آن 35 کارگر را در خود جایی داده بود.

به نوشته فریدون شیرین کام و علی اصغر سعیدی در کتاب سرمایه داری صنعتی در دوره پهلوی، او به سرعت قرارداد همکاری با شرکت «لیبشه» امریکایی منعقد کرد. ایروانی قالب های کفش را از اتریش، بلغارستان و آلمان به ایران وارد کرد و پس از آن کلید تولید را زد. ایروانی در سال های پس از انقلاب و بعد از مصادره اموالش طی نامه ای به رهبرکبیر انقلاب از ایشان درخواست کرد تا همچنان در کشور به تولید بپردازد. او حتی در سال های دور از وطن هم در مصر کارخانه تولید کفش را راه اندازی کرد. الگوی رفتاری ایروانی واردات تکنولوژی برای تولید داخلی بود.

ایروانی در طی سال های فعالیت صنعتی اش در تاسیس بیش از 50 شرکت صنعتی و تجاری و بیش از 25 شرکت صنعتی در زمینه تولید انواع کفش با شرکای خارجی و داخلی مشارکت داشت. اولین شرکت با نام باتا در تیر1330 و آخرین شرکت را به نام چرم خسروی نو در سال 1356 به منظور دباغی و چرمسازی به ثبت رساند. شرکت کفش پویا به تولید کفش ورزشی دربهمن سال 1330 ، کفش فارس مرداد 1342 ، تولید کفش چرمی، کفش صنعتی در بهمن سال 1347 کفش ایمنی و پوشش، سرپائی ملی شهریور 1349 با تولید دمپایی و ... تاسیس شدند. با رشد کارخانه های کفش سازی از جمله کفش ملی نیاز به واردات کفش شدیدا کاهش پیدا کرد و جای خود را به واردات فناوری و ماشین آلات کفش سازی داد. ایروانی 10 هزار اشتغال تولید محور در کشور ایجاد کرد. الگوی رفتاری ایروانی تولید محور بود.

 

 

 

محمدتقی برخوردار

در تفسیر رفتار محمد تقی برخوردار گفته اند که او رفاه را به ایران آورده است. کارخانه های محمدتقی برخوردار طی سه دهه بیشترین حجم از لوازم خانگی مورد نیاز مردم را تامین می کردند. محمد تقی برخوردار در ابتدا وارد کننده باطری و تلویزیون شاوب لورنس بود ولی پس از آن با تاسیس کارخانجات قوه پارس (اولین تولید کننده باطری در ایران)، پارس الکتریک (اولین تولید کننده تلویزیون در ایران) و کارخانجات متعدد دیگر پا در راه تولید نهاد. حاج محمدتقی برخوردار در 1338 شرکت بازرگانی پارس الکتریک را تاسیس کرد و در 1344 نمایندگی ساعت سیکو را گرفت. به نوشته علی اصغر سعیدی و فریدون شیرین کام، شرکت بازرگانی تهران الکتریک، شرکتی بود که محمدتقی برخوردار به صورت شخصی در 1347 تاسیس کرد. این شرکت در سال 1357 نمایندگی 16 شرکت بزرگ و معتبر بینالمللی همچون توشیبا ژاپن، آکائی،جنرال الکتریک آمریکا، کندی ایتالیا و دووال آلمان برای واردات گرامافون را دراختیار داشت. او شرکت کارتن البرز، سرامیک البرز و کاشی پارس را در 1352 تاسیس و شرکت لوازم خانگی پارس را با سرمایهگذاری مشترک جنرال الکتریک آمریکا تاسیس کرد.

تمامی کارخانجات و اموال او پس از انقلاب مصادره و در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت. در کارخانجات متعلق به برخوردار بیش از ۲۰۰۰۰ تن کار میکردند.

اساس الگوی رفتاری برخوردار سرمایه داری خانوادگی بود. با این حال برخوردار به آموزش نیروهای انسانی اهمیت بسیار زیادی می داد و تلاش می کرد. او بیشترین تعداد تکنسین های شرکتش را برای آموزش به امریکا و اروپا می فرستاد. اموال او در سال های پس از انقلاب مصادره شد.  حاج محمدتقی برخوردار وقتی از پس گرفتن اموالش ناامید شده بود، درمقابل سوال کنندهای که از او میپرسید اگر امروز فعالیت تجاریات را شروع میکردی چگونه عمل میکردی، گفته بود که« یک شرکت تاسیس نموده و آن را شخصا اداره میکرد و هرگز در جهت گسترش فعالیتها اقدامی نمی کرده است.» جهش زندگی اقتصادی او به فعالیت های صنعتی در دهه 50 مربوط است. الکوی رفتاری او تولید صنعتی بود.

 

گروه دوم سرمایه داران تجاری

                           نام

نمونه رفتارشناسی

 

 

 

علاالدین میرمحمد صادقی

او از خانواده ای طبقه متوسط اصفهان به اقتصاد ایران معرفی شد. سال ها در بازار اصفهان به همراه برادرش بهاالدین به کسب و کار خرد می پرداخت. در سال های میانی دهه 30 راهی تهران می شود. سراحی حاج حسن بازار تهران حجره ای را برای بنکداری تاسیس می کند.

 در تهران به تجارت با شهرستانی ها می پردازد و برای آنها به صورت امانی کالا  می​خرد. مدتی بعد به تجارت در زمینه گچ و سیمان پرداخت. کارخانه گچ سمنان مازندران را خریداری کرد و مدتی بعد هم کارخانه سیمان صوفیان را خرید. او طی سال های دهه 50 به دلیل فعالیت های سیاسی وادار شد تمام کسب و کارش را به کویت انتقال دهد. در کویت با سرمایه گذاران این کشور چند قرارداد همکاری امضاء کرد و در نهایت به یکی از شرکای اصلی کویت بدل شد. میرمحمدصادقی در سال های پس از انقلاب به اتاق بازرگانی رفت و همزمان سازمان اقتصاد اسلامی را راه اندازی کرد. الگوی رفتاری میرمحمدصادقی تجارت سنتی برپایه اصول رفتاری مذهبی و غیرخانوادگی بود. او در سال های پس از انقلاب بیشترین زمان کاریش را صرف فعالیت های خیریه می کند. میرمحمد صادقی الگوی رفتار مذهبی و اقتصادی است که تجارت را بیش از تولید مهم می داند. جهش اقتصادی زندگی او به خرید کارخانه های گچ و سیمان در دهه 50 و تولید صنعتی مربوط است. الگوی رفتاری او تجاری صنعتی است.

 

 

 

اسدالله عسگراولادی

او در سال های دهه 50 جایگاه چندان مهمی در بازار تهران نداشت و به گفته خودش در دسته بازاریان متوسط به حساب می آمد. اوج فعالیت های اقتصادی عسگراولادی به سال های پس از انقلاب مربوط است. او مهم ترین تاجر زیره و پسته ایران به شمار می آید که حتی خود را «مجتهد» صادرات زیره معرفی می کند. عسگراولادی اساس فعالیت های کاریش را برمحور تجارت گذاشته است و تنها در یک فعالیت تولیدی که آنهم مربوط به دهه 60 است، مشارکت داشته است. اصلی ترین شهرت عسگراولادی راه اندازی اتاق های مشترک بین ایران و چین، روسیه و استرالیاست. عسگراولادی از الگوی تجارت سنتی پیروی می کند. او فعالیت های خیریه و مذهبی را در قالب راه اندازی صندوق قرض الحسنه فرشته و همچنین احداث مسجد فرشته در منطقه فرشته تهران و کنار خانه اش پیگیری می کند. جهش اقتصادی زندگی او به اوج صادراتش در دهه 60 و 70 مربوط است. الگوی رفتاری او تجاری است.

 

گروه سوم سرمایه داران شبه تجاری

نام

رفتارشناسی

 

 

 

بابک زنجانی

او اعلام کرده بود اوج گیری فعالیت های اقتصادیش از زمانی آغاز شد که راننده مرحوم نوربخش در بانک مرکزی شد. اما این جریان از سوی همسر مرحوم نوربخش و همچنین بانک مرکزی تکذیب شد. اوج گیری بابک زنجانی به فعالیت های نفتی و واسطه گری او مربوط است. او موفق شد از طریق لابی هایی در دولت دهم فروش نفت ایران را برعهده گیرد و از سود حاصل از این معاملات به ثروت افسانه ای برسد. بابک زنجانی تمام دارایی هایش را در فعالیت های تجاری سرمایه گذاری کرد. اساس الگوی رفتاری او تجارت محور بود. بابک زنجانی سرمایه دار دوره استفاده از رانت های نفتی به حساب می آید که ساختار کارش را برمحور تجارت با کمترین سرمایه گذاری در تولید قرار داده بود. او با حضور خواهرش در مجموعه های تحت مدیریتش الگوی نیم بند از سرمایه داری خانوادگی را هم پیاده کرد. ارتباطات بابک زنجانی با برخی چهره های اثرگذار موجب رشد ناگهانی او شد. گزارشی در مورد فعالیت های خیریه یا نیکوکارانه بابک زنجانی منتشر نشده است. پیش از این تمام سرمایه داران ایرانی الگوی رفتاری توجه به سرمایه اجتماعی را رعایت می کردند. الگوی رفتاری او تجارت بین المللی از طریق درآمدهای نفتی است.

 

 

 

علی انصاری

 

 

 

او بیش از آنکه سرمایه داری برآمده از صنعت ایران باشد، محصول رشد قیمت زمین است. بیشترین ثروت علی انصاری زمانی بدست آمد که قیمت زمین در میانه دهه 70 با رشد ناگهانی همراه شد. پس از این رشد قیمت او املاک خانوادگیش را به ساخت و ساز اختصاص داد. مدتی بعد در دهه 80 از طریق ارتباطات ویژه موفق به کسب درآمد بیشتر هم شد. بازار مبل ایران مهمترین فعالیت تجاری انصاری به شمار می آید. راه اندازی بانک تات هم فعالیت های او در بازارهای مالی را تکمیل کرد. انصاری به صورت نسبی به فعالیت های خیریه هم می پردازد ولی ارتباطی با تجار قدیمی و سرشناس ایرانی مانند میرمحمدصادقی، خاموشی ها و عسگراولادی ها ندارد. او به امور خیریه به شکل گسترده شهرت ندارد.

 

 

مشاهده نظرات