روحانی نباید در دام هدفمندی بیفتد

ویژه‌خواری یا رانت‌خواری کلمه‌ای است که سال‌ها اقتصاد ما با آنها درگیر بوده است. هرچند بیشترین حجم این نوع تخلف‌ها در دولت احمدی‌نژاد رخ داد اما در دولت روحانی است که بیش از پیش این نام‌ها را می‌شنویم. چراکه پس از پایان کار دولت پیشین بود که بسیاری از پرونده‌های اینچنینی تحت بررسی قرار گرفتند.

دکتر مهدی تقوی از اساتید شناخته شده و مولف بیشتر کتب مرجع علمی اقتصاد در کشورمان است. بسیاری او را بهعنوان یک اقتصاددان با گرایشهای چپ میدانند اما خودش معتقد است که اندیشه اقتصادیاش بیش از همه به کینز نزدیک است. تقوی معتقد است که رانتخواری به معنای علمی آن در ایران رشد داشته است. با وی در این خصوص گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید:

این روزها کلمه ویژهخواری در اخبار و ادبیات سیاسیون زیاد شنیده میشود. به نظر شما معنی ویژهخواری چیست و آیا همان رانتخواری است؟

من نمیدانم کلمه ویژهخواری را چه کسی ساخته است و معنی اش را هم نمیدانم. اما رانت به معنی اجاره اقتصادی است. مثل یک مالک که خانهای را اجاره میدهد و از رانت حاصل از آن استفاده میکند. عملا صاحب ملک از رانت ملکش استفاده میکند. رانت همان rent است که در زبان انگلیسی به معنی اجاره میباشد. مثل آنکه انسان دارایی خود را به کسی بدهد تا وی با آن کار کند و در ازایش به او اجاره بپردازد. مثلا در ایران قدیم مالکان و ملاکها زمینهای زیادی داشتند که آنها را در اختیار کشاورزان قرار میدادند تا آنها روی زمین کار کنند. در نهایت هم از بهرهای که از کشاورزان میگرفتند استفاده میکردند. معنی امروزی رانتخواری با معنی علمی آن کمی تفاوت دارد.

لطفا کمی بیشتر درباره معنی علمی رانتخواری توضیح دهید.

رنتیر اکونومی همان اقتصاد رانتی است. مثلا کاری که ما با نفت انجام میدهیم مصداق همین امر و در راستای اقتصاد رانتی است. ما بدون آنکه کاری انجام دهیم از منابع طبیعی که داریم درآمد به دست میآوریم. درآمد سالم باید در ازای انجام کار باشد یا آنکه ناشی از ارث باشد.

نفت به نوعی یک ارث ملی محسوب نمیشود؟

نه. نفت یک پدیده طبیعی است. برای آنکه نفت در زیرزمین ما قرار بگیرد کاری انجام ندادهایم. اما ارث ناشی از کاری است که پدران ما انجام داده اند. مثلا با کشاورزی یا کارهای دیگر درآمدی را حاصل کردهاند که به ما رسیده و خود ناشی از کار است. اما نفت پدیدهای است که انگلیسیها در کشور ما کشف کردند و آن را فروختند. پس از مدتی هم دکتر مصدق نفت را ملی کرد که همان را خودمان بفروشیم. این یعنی اقتصاد رانتی. در ایران قبلا دانش استخراج نفت را نداشتیم و انگلیسیها این کار را انجام دادند. حالا خودمان یاد گرفتهایم و خودمان نفت را خارج میکنیم. اما در کشورهای دیگر که نفت ندارند مجبورند برای کسب درآمد کار و تولید کنند.

شما رانتخواری را اینطور تعریف کردید که کسی بدون انجام کار درآمدی را حاصل کند. با این تعریف یعنی دزدی هم رانتخواری به حساب میآید؟

نه. دزدی رانت نیست و تعریفش متفاوت است. یک سری منابع خدادادی وجود دارند که خداوند به ما داده و استخراج آنها هم در مقابل درآمدش کاری محسوب نمیشود. پولی که از این روش حاصل میشود هم یک هدیه و موهبت است. اما دزدی یک کار
غیرقانونی است.

تعریف رانتخواری در ادبیات عامه و سیاسیون کمی با آنچه شما گفتید، متفاوت است.

در ادبیات عامیانه رانتخواری به معنای آن است که کسی بدون آنکه زحمتی بکشد درآمدی را کسب کند. یعنی اگر کسی بدون آنکه کاری انجام دهد یا کاری را ایجاد کند درآمدی کسب کند عملا رانتخواری کرده است. جامعه ما از این لحاظ اوضاع خوبی ندارد. رانت در فرهنگ عامه ما به این معنی است که من و شما کار کنیم اما یک عده دیگر بدون اینکه تلاش لازم را انجام دهند پولی به دست بیاورند. این پول غیرقانونی ممکن است ناشی از ارتباطات هم باشد که آنها دارند و ما نداریم. در آن تعریف رانت خداوند پول را به انسان میداد و در فرهنگ رایج از رانت این ارتباطات است که بصورت غیرقانونی پول را به فرد میدهد.

جدا از ویژگی غیرقانونی بودن رانت، آیا خود داشتن همین ارتباطات رانت به حساب نمیآید؟

در اینجا ارتباط غیر قانونی منظور است. جدا از موضوع ارتباطات، رانت این است که مثلا در دانشگاه ما بیایند و بگویند که به تعداد محدودی از اساتید یک وام یا جایزه قرار است پرداخت شود. اما چون این تعداد کمتر از تعداد اساتید است برای این کار باید قرعه کشی انجام دهیم یا اینکه به کسانی که نسبتی با رئیس دانشگاه دارند وام را پرداخت کنیم. در این حالت کسانی که وام یا جایزه را گرفتهاند عملا رانت دریافت کرده اند. چون بدون انجام کار این پول حاصل شده است. مفهوم رانت در اقتصاد ما خیلی وسیع است و بحث زیادی را میطلبد.

هر پدیدهای برای رشد به یک بستر نیاز دارد. رانتخواری در کشور ما رشد داشته است. به نظر شما این امر چه بسترهایی لازم داشته که در کشور ما وجود داشته و باعث آن شده است؟

بخشی از مشکل فرهنگی است. فرهنگ ما ویژگیهایی دارد که این مساله را تقویت کرده است. بخشی هم به این علت است که امکان ایجاد درآمد در کشور ما به اندازه کافی وجود ندارد. عامل سوم هم متناسب نبودن عرضه و تقاضا در بسیاری از زمینه هاست.

عدم تناسب عرضه و تقاضا چطور میتواند باعث افزایش رانتخواری شود؟

به طور مثال همین اواخر که ارز کم بود و پاسخگوی تقاضا نبود رانتهای وسیعی ایجاد شدند. وقتی کالایی عرضه کافی نداشته باشد برای توزیعش سازوکارهای نامناسب ایجاد میشود. مثلا با روش توزیع ارز که بانک مرکزی تعریف کرد، عدهای از شب قبل میرفتند و جلوی بانک صف تشکیل میدادند. صبح دلار را میگرفتند و در بازار آزاد به قیمت گرانتری میفروختند. اگر میزان وقت و انرژی که شب میگذاشتند را هم کار حساب کنیم و به میزان ساعتهای آن مزد در نظر بگیریم باز هم به اندازه سود حاصل نبود. پس در این میان پولی حاصل میشد که کاری برایش انجام نشده بود. وقتی عرضه پاسخگوی تقاضا نباشد، فساد و رانت ایجاد میشوند. چون برای عرضه آن کالا جیره بندی صورت میگیرد، رانت هم متعاقبا ایجاد میشود.

آیا این قاعده همه جا صادق است؟ عدم تناسب عرضه و تقاضا همیشه باعث رانت میشود؟ مثلا اگر تقاضا برای خریداری گوشیهای شرکت اپل بیش از عرضه باشد، رانت ایجاد میشود؟

بعضی وقتها افزایش قیمت یک محصول به خاطر ویژگیهای اضافه آن است. اما زمانی هم ممکن است که به خاطر عرضه ناکافی در مرحله اول عدهای آن گوشی را خریداری کنند و به خاطر تقاضای بیشتری که وجود دارد، آن را با قیمت بیشتری بفروشند. در این میان کسانی که این کار را انجام میدهند رانت آن را میخورند. در آن شرایط همه نمیتوانندآن کالا را با قیمت اولیه خریداری کنند.

مثل بازار سیاهی که بعضی اوقات در فروش بلیت بازیهای فوتبال شکل میگیرد.

بله. همینطور است. قبل از انقلاب گاها برای بلیت سینماها هم این مساله به وجود میآمد و برخی بلیت را گرانتر به مردم میفروختند و رانت آن را میخوردند. راجع به این مساله میشود یک کتاب نوشت. در گفتوگوهای اینچنینی مبادله دو طرفه است. اینکه شما با یک مرد 68 ساله اینطور تبادل نظر میکنید باعث میشود که ذهن ما هم بیشتر به کار بیفتد.

در بررسی ریشههای گسترش رانت و رانتخواری به عوامل فرهنگی هم اشاره کردید. کدامیک از ویژگیهای فرهنگی در کشور ما به این مساله دامن زده است؟

برخی افراد هستند که شغلی دارند و کاری انجام میدهند و در مقابل کارشان حقوقی دریافت میکنند و با آن زندگی میکنند. اما بعضی اوقات است که افراد کار خود را به درستی انجام نمیدهند. مثلا کارمندهایی هستند که پشت میز کار دولتیشان مینشینند و بابت 8 ساعت کار حقوق میگیرند اما به آن میزانی که متعهد شدهاند کار نمیکنند. مثلا 2 ساعت کار میکنند و 6 ساعت دیگرشان را در محل کار به امورات دیگر مانند خرید و فروش میپردازند. اما باز هم حقوق 8 ساعت کار روزانه را میگیرند که این هم نوعی رانتخواری محسوب میشود. در این جامعه فقر هم علت بروز خیلی از مسائل فرهنگی است که باعث گسترش این آسیب میشوند. جامعه فقیر به مرور به لحاظ فرهنگی هم مشکلاتی را پیدا میکند. در جوامع ثروتمندتر، کار افراد زندگی شان را تامین میکند اما فقر میتواند فرهنگ را به نوعی تغییر دهد که رانتخواری در آن مشکل و ایرادی نداشته باشد.

قوانین هم ضعفی در این زمینه دارند؟

بله. قوانین یا روشها هم در این مساله موثرند. مثلا در زمان توزیع ارز باید روشهای بهتری به کار بسته میشدند نه آنکه هر کسی در صف جلوتر میایستاد ارز میگرفت.

حالا با این تفاسیر، فکر میکنید چگونه میتوان با رانتخواری مبارزه کرد و آن را به مرور از بین برد؟

بصورت کلی باید تناسب میان عرضه و تقاضا تا حد امکان رعایت شوند. همچنین کار فرهنگی زیادی باید انجام گیرد که رانتخواری قبیح شود. هر کسی باید بداند که اگر اقتصاد کشور رشد کند، فواید و عوایدش برای همه خواهد بود و در یک اقتصاد موفق دیگر کسی نیاز به رانتخواری نخواهد داشت و همه سالم و کامل زندگی خواهند کرد. ما در ادبیات ایرانی هم زمینههای بسیاری را در این حوزه داریم. اگر شما نگاهی به گلستان سعدی، غزلیات حافظ یا اشعار مولانا بیندازید میبینید که ارزش کار در آنها بسیار بالا توصیف شدهاند. همچنین مهمترین مساله کاهش فقر است. جامعه هرچقدر از فقر دور شود از آسیبهایی چون رانتخواری هم بیشتر در امان خواهد بود.

اصولگرایان در سالهای 84 و 88 با شعار مبارزه با فساد و رانت احمدینژاد را به قدرت رساندند. شما عملکرد دولت احمدینژاد در مبارزه با فساد و رانتخواری را چطور ارزیابی میکنید؟

آن ادعای مبارزه با فساد کشک بود. مگر امروز پرونده بابک زنجانیها رو نشده است. پرونده میدان فاطمی و مانند اینها همه در دوره احمدینژاد رخ دادند. شاید بهتر باشد از این موضوع حرفی نزنیم. از او بدتر وزیر اقتصاد دولتش بود که زمانی دانشجوی ما بود و دیدیم که به چه شکلی ماجرای هدفمندی را در دولت اجرا کرد.

فکر میکنید حسن روحانی چه درسی باید از آن وقایع بگیرد؟

روحانی مطلقا نباید در دام هدفمندی بیفتد. هدفمندی یک طرح تورمزاست و باعث رکود تورمی میشود. این طرح باید در همینجا و به همین شکل بماند و دیگر
جلوتر نرود.

به تخلفهای مالی در دولت اصولگرایان اشاره کردید. برخی از رسانهها و فعالین اصولگرا معتقدند که اصلاح طلبان و مسئولان دولت سازندگی رانتخوار بودند و اصل رانتخواری و فساد اقتصادی در این جریان سیاسی نهفته است. نظر شما چیست؟

در مورد اصلاح طلبان و این جریان سیاسی باید ثابت شود که رانتخوار بودهاند و اینگونه نمیتوان اتهامزنی کرد. مثلا باید ثابت کرد که آقای هاشمی یا خاتمی رانتخوار بودهاند. اما در دولت احمدینژاد به وضوح برخی از مسائل را دیدیدم. حتی سیاستهای خاص دولت که باعث تشدید تحریمها شد هم بستر مناسبی را فراهم کردند. مثلا بر اثر تحریمها بود که قیمت دلار گران شد و بسیاری هم از این بابت رانتخواری کردند. نمیتوان به صراحت گفت که در آن دولتهای قبلتر رانتخواری نبوده چون ما اطلاع دقیق از همه چیز نداریم اما کسی نمیتواند بگوید که در دولت احمدینژاد رانتخواری نبوده است. چون بسیاری از مواردی بصورت قضایی در حال پیگیری هستند و رسانهای هم شدهاند.

اخیرا بحث توزیع سبد کالا در میان طبقات نیازمند و توسط دولت مطرح شده است. این طرح را چطور ارزیابی میکنید؟

دولت روحانی میتواند دولت موفقی باشد به شرط آنکه مشکلاتی که دولت احمدینژاد ایجاد کرد را دیگر ایجاد نکند. مثلا طرح هدفمندی آنگونه که اجرا شد آسیبهای جدی به اقتصاد کشور وارد کرد. در حال حاضر هم که تحریمها شل شدهاند دولت باید از فرصت استفاده کند و درآمدهای سالم ایجاد کند. همچنین لازم است که سیستم مالیاتی را اصلاح کند تا برخی از درآمدهای بالا که مالیات نمیدهند تحت پوشش نظام مالیاتی کشور درآیند و این درآمدها هم خرج توسعه اقتصاد کشور شوند و با آنها از تولید حمایت شود. باید دولت در این شرایط به نحوی عمل کند که رشد اقتصادی کشور مثبت شود و مصائبی چون بیکاری و تورم بهبود پیدا کنند. سبد کالا هم چیزی مانند طرح هدفمندی یارانههاست. طرح هدفمندی کاری کرد که بسیاری از مردم که درآمد داشتند از کار بیکار شدند و 30 درصد سهم تولید هم از این طرح پرداخت نشد. روحانی باید کاری کند که اقتصاد کشور بچرخد. اگر اقتصاد شکوفا شد آنوقت مزد را افزایش دهد. الان خیلی از افراد درآمدشان از تورم عقب است و هر سال هم عقبتر میافتد.

مشاهده نظرات

قیمت گوشت ۱۴ برابر شد!

غذایی و کشاورزی

بازار سنگ آهن چین در انتظار

فلزات و معادن