ماجرای سوگند رئیس کل بانک مرکزی
محمود بهمنی این روزها هرجا که میرود، با یک پرسش مواجه میشود. «نقش قائممقام بانک مرکزی در ماجرای اختلاس بزرگ چیست؟» سیدحمید پورمحمدی را محمود بهمنی به بانک مرکزی نیاورد اما این روزها نیمی از حاشیههایش مربوط به این پرسش است که «چه کسی پورمحمدی را به بانک مرکزی تحمیل کرد؟»
رئیس کل بانک مرکزی ایران هرگز تصور نمیکرد که همکاری با سیدحمید پورمحمدی، او را در چنین مخمصهای قرار دهد. بدترین مخمصه شاید آن روز بود که محمود بهمنی به کمیسیون اصل 90 مجلس فراخوانده شد تا در مورد «اختلاس» توضیح دهد. میان او و دهها نماینده مجلس حلقه محاصره هرلحظه تنگتر میشد که ناگهان یکی از میان جمع، پیشنهاد کرد، بهمنی برای اثبات ادعاهای خود دست روی قرآن بگذارد. حالا در برابر رئیس بانک مرکزی «کتاب مقدسی» بود که او باید به آن سوگند میخورد و درپس ذهنش، «سرنوشت» مردی که «قائممقام»اش بود... و به این ترتیب، روزهای سخت «حمید پورمحمدی گل سفیدی» رقم میخورد.
هرچند، شاید تصمیم تاریخی بهمنی برای اثبات یا عدم اثبات حقانیت ادعاهایش چندان به دفع حوادثی که در انتظار قائممقام بانک مرکزی بود، فرجام نمییافت؛ ردپای پورمحمدی گویی پیش از آن در پرونده اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی از نظام بانکی کشور کشف شده بود. برخی ادعا میکنند که او به واسطه جایگاهاش درحوزه نظارت بر بانکها، امتیازات ویژهای را برای مسببان این اختلاس قائل شده است. پورمحمدی که پیش از این همواره با لقب «دکتر» خطاب میشد از این ناحیه نیز در مظان اتهام است چرا که گفته میشود او فاقد مدرک دکتراست.
سایت فردا وابسته به شهرداری تهران در این زمینه نوشت: «پورمحمدی با پیشنهاد مشایی به رئیس کل بانک مرکزی تحمیل شد تا امیال این جریان را در بانک مرکزی به پیش ببرد و صدور مجوزهای یک شبه را برای جریان انحرافی را تسهیل بخشد. به همین دلیل ادارات صدور مجوزهای بانکی و نظارت بر عملکرد بانکها در حوزه قائممقام قرار گرفت.»
این پایگاه خبری در ادامه به این موضوع نیز اشاره میکند که «یکی از اقوام نزدیک پورمحمدی در شرکت آریا مشغول به کار بوده است و وی از این طریق با آریا ارتباط میگیرد و اساسا وی معرف امیر منصور آریا به مشایی بوده است. رابطه پورمحمدی با مشایی از زمان ریاست مشایی در سازمان گردشگری شکل میگیرد و پیشنهاد تأسیس بانک گردشگری را او به مشایی میدهد و با کمک او جریان انحرافی بانک گردشگری را تأسیس میکند.»
پورمحمدی در حالی به ارتباط با عناصر جریان انحرافی متهم میشود که ازسویی دیگر به اتهام همکاری با اصلاحطلبان نیز آماج حملات برخی اصولگرایان است؛ اتهامات پورمحمدی به اینجا خلاصه نمیشود؛ چرا که نخستین سالهای فعالیت او به سالهای پیش از دولت سازندگی باز میگردد.
استانداری چهارمحال بختیاری، نخستین خاستگاه سیاسی پورمحمدی است؛ زمانی که در جایگاه، مشاورمعاون برنامهریزی و اداری و مالی پایههای رفاقت خود را با «سید صفدر حسینی»، استاندار وقت محکم میکرد. صفدر حسینی هم در واپسین سالهای دولت اصلاحات یعنی در سال 1383، هنگامی که در کسوت وزیر، راهی وزارت اقتصاد و دارایی شد، حکم معاونت بانک و بیمه این وزارتخانه را به پورمحمدی داد.
قائممقام بانک مرکزی اما پیش ازآنکه بازی شاخصها و آمارهای بانکی را آغاز کند، در کنار مردانی چون «محسن مهرعلیزاده» و «محسن صفاییفراهانی» بازی در زمین «ورزش» را آزموده بود. در سال 1381 که مهرعلیزاده، هنوز سکان سازمان تربیتبدنی را در دست داشت، پورمحمدی را به عضویت تیم قرمزپوشهای پایتخت درآورد. زمزمه واگذاری دو باشگاه استقلال و پیروزی نیز از همان دوران شنیده شده است.
او در دهه 70 مدیرعامل شرکت شاهد استان چهارمحالوبختیاری بود و درسالهای بعد به مدیرعاملی شرکت سرمایهگذاری شاهد وابسته به بنیاد شهید نیز رسید. شرکت شاهد، سهامدار اصلی سازمان اقتصادی کوثر، یکی ازسازمانهای مهم اقتصادی که دارای بزرگترین کارخانه خوراک دام و طیور، دامداری، مزرعه و باغهای فراوان است که در آن روزها ریاست این سازمان را مهرعلیزاده برعهده داشت.
از بنیاد شهید به وزارت اقتصاد و از آنجا به مقصد تربیت بدنی؛ پورمحمدی سرانجام با حکم «داوود دانشجعفری» نخستین وزیر اقتصاد دولت نهم در وزارت اقتصاد ابقا شد. پس از برکناری دانشجعفری اوضاع چندان به کام پورمحمدی پیش نرفت. آتش اختلافات «حسین صمصامی» وزیر جدید اقتصاد و پرویز داوودی در حوزه سیاستگذاری اقتصاد، چنان حرارتی داشت که پورمحمدی را از جایگاهاش راند. او برکنار شد و به تیم «طهماسب مظاهری» پیوست. مظاهری، رئیس بانک مرکزی بود و او را به عنوان مشاور خود برگزید. صمصامی نتوانست رای اعتماد مجلس را کسب کند و «شمسالدین حسینی» بر کرسی وزارت نشست. حسینی در ماههای نخست وزارتش، حکم بازگشت پورمحمدی به وزارت اقتصاد را نوشت. دوره فعالیت اجرایی پورمحمدی روی ثبات را ندید. با برکناری مظاهری و آغاز ریاست بهمنی، پورمحمدی از معاونت بانک و بیمه وزارت اقتصاد به اتاق قائممقام بانک مرکزی نقل مکان کرد.
او حالا در بازداشت به سر میبرد. پنجم آبان بود که رسانهها از دستگیری قائممقام 44 ساله بانک مرکزی به جرم ارتباط با پرونده اختلاس خبر دادند. البته یک روز پس از آنکه غلامحسین اژهای، دادستان کل کشور و قاضی ویژه این پرونده در مراسم تودیع و معارفه دادستان شیراز از دستگیری 2 مقام دولتی مرتبط با این پرونده سخن بگوید.
... و اما بهمنی که در جلسه غیرعلنی با مجلسیان، دست روی قرآن نگذاشت تا این پیام را به منتقدانش مخابره کند که «حمید پورمحمدی» به او تحمیل شده است.
« خبر قبلی
گزارش هفتگی مواد غذایی / شماره15
مطالب مرتبط
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر