نتیجه معکوس تحریم‌های اقتصادی برای دلار

مدت 70 سال است که جایگاه دلار به عنوان ارز اصلی جهان یکی از عناصر کلیدی قدرت آمریکایی بوده اما استفاده مکرر واشنگتن از تحریم‌های اقتصادی به عنوان سلاح سیاست خارجی، چین و قدرت‌های دیگر را به استفاده از جایگزین‌های مالی دیگر تشویق کرده است.

از نظر اقتصادی برتری دلار هزینه انتشار اسکناس را برای کشورهای دیگر کم کرده و ریسک نرخ مبادله را برای شرکتهای آمریکایی به حداقل میرساند اما اهمیت واقعی دلار استراتژیکی است: برتری دلار به آمریکا اجازه داده کسریهای حساب جاری و مالی خود را با چاپ بیشتر پول خود بپوشاند.

از دهه 1970 یکی از ارکان برتری دلار نقش این ارز به عنوان ارز اصلی بوده که نفت و گاز به آن قیمت گذاری میشوند و فروش بین المللی هیدروکربن به دلار انجام گرفته و تسویه میشود. این امر کمک کرده تقاضای جهانی برای دلار بالا باقی بماند. همچنین نگهداری درآمدهای دلار از سوی تولیدکنندگان انرژی جایگاه این ارز را به عنوان دارایی ذخیره برتر جهان تحکیم کرده که میتواند به اقتصاد آمریکا برگردد و کسریهای آمریکایی را بپوشاند.

بسیاری میپندارند برتری دلار در بازارهای انرژی ناشی از جایگاه آن به عنوان ارز ذخیره و پرمبادلهترین ارز جهان است اما نقش دلار در این بازارها نه طبیعی بوده و نه حاصل بکارگیری گسترده آن است بلکه این امر از سوی سیاستگذاران آمریکایی پس از فروپاشی نظم پولی برتون وودز در اوایل دهه 1970 و پایان یافتن مدل اولیه برتری دلار مهندسی شد. مربوط کردن دلار به مبادلات نفتی بین المللی برای ایجاد مدل جدید برتری دلار کلیدی بوده و زمینه 40 سال دیگر سلطه آمریکایی را فراهم کرد.

دلار از چشم میافتد؟

دور اخیر تحریمهای اقتصادی علیه مسکو ممکن است کنار گذاشتن دلار به عنوان ارز ذخیره جهان را تسریع کرده و برای واشنگتن نتیجه معکوس داشته باشد. در حالیکه اقدامات آمریکایی علیه صنعت نفت و گاز روسیه ممکن است در کوتاه مدت مسکو را تحت فشار اقتصادی قرار دهد اما در بلندمدت آمریکا ممکن است کنترل خود روی فاینانس بین المللی را از دست دهد.

پیشنهادها برای استفاده از ارزهای دیگر به جای دلار جدید نیستند. سازمان همکاری شانگهای (SCO) در سال 2009 دقیقا چنین پیشنهادی را مطرح کرد. اعضای این سازمان شامل روسیه، چین، قزاقستان و مغولستان هستند و ازبکستان، افغانستان، ایران، هند، پاکستان و مغولستان وضعیت ناظر را دارند. همچنین این سازمان روابط نزدیکی با ترکیه و انجمن کشورهای آسیای جنوب شرقی دارد.

از زمان توافق 1944 بریتون وود، فاینانس جهان تحت نفوذ دلار آمریکا، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بوده است اما به گفته جفری ساکس، اقتصاددان آمریکایی، این جهان در حال ناپدید شدن است و با کمرنگ شدن نقش آمریکا در اقتصاد جهانی دلار نمیتواند جایگاه برتری را در اختیار داشته باشد.

در اوایل اوت امسال کشورهای عضو گروه بریکس شامل برزیل، چین، هند، روسیه و آفریقای جنوبی مجموعه ابتکارهایی را با هدف تغییر ساختار کنونی فاینانس جهانی راه اندازی کردند. این سازمان علاوه بر اینکه به دنبال به پایین کشیدن سلطه دلار بود، یک بانک توسعه وهمچنین مجموعه توافقهای ارزی به نام "توافقنامه ذخیره احتیاطی" تشکیل داد که هدف این توافق فراهم کردن دور زدن صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و امکان دسترسی اضطراری کشورها به ارز خارجی بود.

بانک توسعه کشورهای بریکس با 50 میلیارد دلار سرمایه آغاز به کار خواهد کرد که این مبلغ به زودی دو برابر میشود. گروه بریکس همچنین میتواند از "توافقنامه ذخیره احتیاطی"، 100 میلیارد دلار برداشت کند. اگرچه از نظر استانداردهای بین المللی این مبالغ اندک به شمار میروند اما با توجه به اینکه صندوق بین المللی پول صدها کشور عضو دارد در حالیکه گروه بریکس پنج عضو دارد، اعضای ناظر این گروه میتوانند از این منابع استفاده کنند.

آسیبهای عظیم تحریمها

برآورد سازمان ملل نشان میدهد تحریمها علیه عراق عامل مرگ حدود 500 هزار کودک عراقی در فاصله سال 1991 تا 1998 بوده اند. تحریمها علیه صنعت نفت و گاز ایران نیز درآمدهای دولت را به میزان چشمگیری کاهش داد و مشکلاتی از جمله صعود تورم و افزایش بیکاری و افزایش هزینههای داروهای درمانی را به دنبال داشت. ممانعت از دسترسی ایران به سیستم بانکی جهانی سوئیفت، نقل و انتقال الکترونیکی پول را برای کشور غیرممکن ساخت و در نتیجه خرید مواد خام برای تولید داروها گران و مشکل شد. سانحه اخیر سقوط هواپیمای مسافری ایرانی که 39 کشته بر جای گذاشت، نتیجه تحریمهاست زیرا ایران تحت تحریمها نمیتواند قطعات یدکی برای هواپیماهای مسافری خریداری کند.

مخالفت رو به رشد نسبت به استفاده گسترده از تحریمها و بلوکه کردن کشورها از فاینانس بین المللی از طریق محروم کردن دسترسی آنها به سیستمهایی مانند سوئیفت با این ظن همراه شده که آمریکا از ارز خود برای پشتیبانی از اقتصاد خود به بهای متضرر شدن دیگران استفاده میکند.

آمریکا پس از فروپاشی اقتصادی سال 2008-2007 نرخهای بهره را کاهش داده و اقدام به چاپ پول بیشتری کرد به این ترتیب صادرات این کشور ارزانتر و واردات کشورهای دیگر گرانتر شد.

کشورهای در حال توسعه این سیاستها را عامل صعود ارزش ارزهایشان و در نتیجه صدمه دیدن اقتصادشان عنوان کردند. گیدو مانتگا، وزیر دارایی برزیل این اقدام را بر پا کردن یک جنگ ارزی نامید.

اکنون که آمریکا به دنبال افزایش نرخهای بهره است بسیاری از کشورهای در حال توسعه نگرانند سرمایه بین المللی به سوی این کشور بازگردد و کشورهای دیگر مانند برزیل را با بحران روبرو کند.

اما تا زمانیکه دلار ذخیره ارزی جهان است، آمریکا قادر خواهد بود در فاینانس جهانی دخال کند و کشورهایی مانند ایران را از مبادلاتی که با دلار انجام میگیرند محروم کنند. اما این امر ممکن است به پایان برسد. چین در حال گرفتن جای آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان است و دیری نخواهد پایید که رنمینبی چین جایگزین دلار شود.

چین در حال حاضر در حال دور زدن نیویورک به عنوان مرکز مالی جهان است و در عوض مبادلات مالی را از طریق هنگ کنگ و لندن انجام میدهد. اقدامات چین تردیدی بر جای نگذاشته که این غول آسیایی آماده برچیدن سلطه دلار میشود.

شماری از کشورها در حال حاضر با استفاده از ارزهای دیگر مبادلات تجاری دارند. شرکتهای معدنی استرالیا به تازگی به استفاده از رنمینبی چین روی آورده اند. اینکه کنار گذاشتن دلار چه تاثیری روی آمریکا خواهد گذاشت مشخص نیست و پیش بینیها از اندک تا فاجعه آمیز بودن پیامدهای این اتفاق متغیر است اما آنچه که حتمی است از دست رفتن کنترل آمریکا بر بخشی از فاینانس جهانی خواهد بود. از سوی دیگر برای کشورهای توسعه یافته فاصله گرفتن از مدل اقتصادی آمریکا شامل بازارهای آزاد، ریاضت مالی و دشمنی با هر گونه نقش دولت در اقتصاد را راحتتر خواهد کرد.

کاهش سلطه دلار اعمال تحریمها را دشوارتر خواهد کرد بویژه در مناطقی که سیاستهای واشنگتن با سایر بخشهای جهان بیگانهتر است. به عنوان مثال اتحادیه اروپا روسیه را بر سر بحران اوکراین تحریم کرده است اما این تحریمها به گستردگی تحریمهای آمریکایی نبوده اند. تجارت اتحادیه اروپا با روسیه بخش بزرگی از اقتصاد اروپاست در حالیکه تجارت روسیه با آمریکا جزئی است.

در بلندمدت اتحادیه اروپا ممکن است از اینکه در تحریم روسیه با آمریکا همراهی کرده است، افسوس بخورد. صنعت آلمان از کاهش 20 درصدی تجارت با روسیه در فاصله ژانویه تا مه لطمه شدیدی دیده و ممنوعیت محصولات کشاورزی اتحادیه اروپا از سوی روسیه ضربه بدی به لهستان، لیتوانی، آلمان، دانمارک، لتونی، فنلاند و هلند زده است.

ماریو دراگی، رییس بانک مرکزی اروپا هشدار داده است احیای کنونی اتحادیه اروپا بسیار ضعیف است و تحریمها ممکن است این منطقه را به رکود بازگرداند. بویژه آلمان نگران است که روسیه روابط دوستانه ای با آسیا ایجاد کند و برلین را به طور دائم از فضای اقتصادی خود حذف کند.

منبع: ایسنا
مشاهده نظرات