رموز مدیریت کارآمد

هفت ویژگی مدیران موفق

همواره این پرسش پیش روی مدیران صنایع و سازمان‌ها قرار دارد که چه عواملی منجر می‌شود تا با وجود حجم کثیری از مدیران شاغل در صنایع مختلف در جهان، تنها تعداد انگشت شماری از آنان به‌عنوان مدیر موفق شناخته شوند. به‌راستی راز موفقیت آنان در چیست؟

همواره این پرسش پیش روی مدیران صنایع و سازمانها قرار دارد که چه عواملی منجر میشود تا با وجود حجم کثیری از مدیران شاغل در صنایع مختلف در جهان، تنها تعداد انگشت شماری از آنان بهعنوان مدیر موفق شناخته شوند. بهراستی راز موفقیت آنان در چیست؟

این پرسش تا به امروز از مدیران، محققان و صاحبنظران بیشماری در حوزه مدیریت پرسیده شده و هرکدام عواملی که به زعم آنان بیشترین تاثیر را در موفقیت این دسته از مدیران داشته، عنوان کردهاند. این مقاله هفت ویژگی را که بیشترین امتیاز را در بین عوامل ذکر شده به خود اختصاص دادند، معرفی میکند:

۱- فرصت طلب هستند: این خصوصیت به آنها کمک میکند تا خلأهای موجود در بازار را قبل از سایرین کشف کنند. فرصتهای سودآوری در هر کسبوکار در یک لحظه ایجاد میشود و درصورتیکه بلافاصله اقدامی در جهت جذب آن صورت نگیرد از دست میرود. این دسته از مدیران دارای قدرتی هستند که فرصتهای سودآوری در کسبوکار خود را در لحظه وقوع آن متوجه شده و اولین نفری هستند که آن را بهکار میگیرند اما چگونه؟

پاسخ این است که مدیران موفق اشتیاق زیادی به کسب تجارب مختلف در طول دوره زندگی شخصی و کاری خود دارند. فارغ از اینکه مرتبط با کسبوکار خود باشد یا نباشد علاقهمند به کسب آن هستند و معتقدند که روزی به این تجارب نیاز پیدا خواهند کرد. آنها دریافتهاند که این تجارب –مرتبط و غیرمرتبط- در مواقع مورد نیاز به کمک آنها خواهد آمد و منجر به اتخاذ تصمیمات صحیحی برای کسب و کار خواهد شد. تجربه چند سال زندگی در آسیا به مدیر تحقیق و توسعه رستورانهای زنجیرهای مکدونالد کمک کرد تا به فکر تهیه ساندویچ برگر ویژهای با طعم ادویه چینی افتاده و آن را روانه بازار آسیا کند که نتیجه آن موفقیتآمیز بود و با فروش و سودآوری چشمگیری روبهرو شد.

۲- تحصیلات مرتبط دارند: بدون شک تحصیلات مرتبط با کسبوکار نقش بسزایی در شناسایی و جذب فرصتهای سودآوری پیشروی مدیران دارد. بر خلاف عقیده مرسوم که اکثر مدیران و ثروتمندان جهان را نوابغی تشکیل میدهند که ترک تحصیل کردهاند، تحقیقات اخیر نشان میدهد که بیش از ۸۵ درصد مدیران ارشد و موفق دنیا را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند. «نوربرت ریت هوفر» مدیرعامل شرکت اتومبیلسازی BMW فارع التحصیل دو رشته مهندسی مکانیک و مدیریت تولید از دانشگاه مونیخ آلمان و «لی کان هی» مدیرعامل شرکت سامسونگ دارنده مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه Waseda ژاپن و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی از دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا را میتوان دو نمونه موفق از مدیران تحصیلکرده معاصر دانست.

۳- تصمیمات مناسب و به موقع میگیرند: هنری فایول نظریهپرداز مدیریت بر این عقیده است که یک مدیر کاری جز تصمیمگیری ندارد. مدیران در شرایط رقابتی و پر از تغییر و تحول امروز، تنها با تصمیمگیری صحیح و به موقع میتوانند گوی سبقت را از سایر رقبای خود بربایند. مبنای تصمیمگیری صحیح، اطلاعات روزانه و مرتبط با کسب و کار است. مدیران موفق عمدتا در انجمنهای علمی مرتبط با کسب و کار خود عضویت داشته، خبرنامههای روزانه، هفتگی و ماهانه آنها را مطالعه کرده و اطلاعات خود را همواره به روز نگاه میدارند. «کوین کروز» در کتاب پرفروش خود تحت عنوان بزرگترین تصمیمات مدیریتی در تمام دوران به این نکته اشاره میکند که مدیران امروز در طول سال بیش از هزار تصمیم مدیریتی میگیرند و در این میان تنها معدودی از تصمیمات هستند که سرنوشت سازمان را میتوانند به کلی تغییر دهند. در این کتاب هجده تصمیم سرنوشتساز ازسوی مدیران برتر جهان عنوان شده است که بهعنوان مثال میتوان به تصمیم هیاتمدیره شرکت اپل نسبت به جذب مجدد استیو جابز –که ده سال بود از مدیریت شرکت کنار گذاشته شده بود- اشاره کرد که منجر به تغییرات شگرفی در این شرکت شد که ماحصل آن کسب عنوان شرکت پیشرو در صنایع کامپیوتری و الکترونیک و پیشتاز ابداعات و اختراعات در حوزه فناوری در جهان است که با وجود رقبای سرسخت همچنان به دفاع از عنوان خود ادامه میدهد.

۴- بیشتر فکر میکنند، بهتر برنامهریزی میکنند: نکته جالب در مورد این دسته از مدیران این است که با توجه به اینکه فعالیت روزانه آنان برابر یا حتی کمتر از همتایان خود در سایر سازمانها و شرکتها است؛ اما در کسب و کار خود به مراتب موفقترند. آنچه آنها را نسبت به سایرین متمایز کرده است مدت زمان بیشتری است که برای تفکر و بررسی شرایط کسبوکار، مقایسه مداوم نقاط قوت و ضعف و سهم بازار با سایر رقبا صرف میکنند. این نحوه تفکر به آنها کمک میکند تا بهتر برنامهریزی کنند و آمادگی و انعطافپذیری بیشتری در مواجهه با شرایط سخت داشته باشند. شرکت تویوتا پس از استخدام ” تاایچی اوهنو” مدیری توانمند در واحد مهندسی محصول به یکباره با سیر صعودی رشد فروش محصولات جدید خود مواجه شد و برای اولین بار صدرنشینی در جدول فروش ماهانه اتومبیل در جهان را تجربه کرد. دلیل این موفقیت این بود که مدیر طراحی محصول در طول روز ساعتها به تفکر و بررسی نقاط قوت و ضعف در نحوه تولید اتومبیل تویوتا و مقایسه آن با سایر اتومبیلهای مطرح جهان میپرداخت. سرانجام طی سفری به آمریکا و بازدید از شرکت اتومبیلسازی فورد به این نتیجه رسید که مزیت رقابتی تویوتا نسبت به سایر خودروسازان میتواند در نحوه تولید بهینه آن باشد که درنهایت منجر به کاهش هزینههای مازاد شده و علاوهبر کاهش قیمت تمام شده، کیفیت تولید و بهرهوری را نیز افزایش میدهد. تفاوت وی با سایر مدیران معاصر خود، در تفکر و بررسی هوشمندانه شرایط بود که منجر به معرفی سبک جدیدی از تولید تحت عنوان تولید ناب شد که امروزه بهعنوان بهرهورترین و کارآترین سیستم تولید در جهان شناخته میشود.

۵- به اندازه محتاط هستند: این دسته از مدیران اهل افراط و تفریط نیستند. آنها بر این باورند که ریسک خوب است اما از نوع معقول و منطقی آن. ریسک بالا در صورتیکه آگاهانه و براساس برنامه از پیش تعیین شده باشد میتواند شرکتی را از ورطه سقوط رهایی دهد اما برعکس آن میتواند شرکتی را از اوج به قهقرا بکشاند. مدیران موفق در بیشتر مواقع درصد معقولی از احتیاط را در تصمیمگیریهای خود در نظر میگیرند.

مدیران ارشد شرکت اپل را میتوان بهعنوان یکی از موفقترین مدیران حال حاضر دنیا برشمرد که مطابق شیوه مدیریتی و طرز فکر استیو جابز بزرگ فعالیت میکنند. ریسک معقول و منطقی از مهمترین شاخصههای مدیران تصمیمگیر این شرکت است. مشتریان همواره در انتظار افزوده شدن قابلیت جدید و منحصربهفردی به نسخه جدید گوشیهای همراه این شرکت هستند تا تلفنهای همراه خود را به مدل جدید تغییر دهند و میدانند که در کلیات مدل و سبک اپل تغییر چشمگیری صورت نمیگیرد و تنها به قابلیتهای داخلی آن افزوده میشود. این هماهنگی با سلیقه بازار منجر به این میشود تا از ریزش ناگهانی مشتریان جلوگیری شود. برعکس این مورد برای یکی از محصولات شرکت پپسی رخ داد.

Tropicana برند نوشیدنی پرتقال شرکت پپسی است که در اقدامی غیرمنتظره توسط مدیر برندینگ این شرکت، تغییراتی در طراحی روی بستهبندی آن ایجاد شد اما بهدلیل آنکه مشتریان بلافاصله نتوانستند با طرح جدید ارتباط برقرار کنند به میزان بیش از ۳۰ درصد بازار خود را به یکباره از دست دادند و زیان قابل توجهی را متوجه شرکت عظیم پپسی کولا کرد.

کوچکتر شدن و تغییر زاویه عنوان برند از حالت افقی به عمودی، برداشته شدن تصویر میوه پرتقال طبیعی و جایگزینی آن با یک لیوان پر از نوشیدنی که تصویر آن غیرطبیعی بودن محتویات بسته را به مصرف کننده القا میکند و حتی تغییر شعار شرکت که قدمتی ۵۰ ساله داشت از جمله عواملی بود که فروش نوشیدنی محبوب پپسی را به شدت کاهش داد.

۶- ارتباطات اجتماعی قابل قبولی دارند: امروزه شاید به ندرت بتوان مدیر موفقی را یافت که ارتباطات اجتماعی ضعیفی داشته باشد و کمتر با کسی ارتباط برقرار کند. مدیران موفق همواره در پی کشف روابط جدید کاری با مدیران، صاحبنظران و مسوولان در حوزه کاری خود هستند تا از طریق حضور در جلسات عمومی و خصوصی آنان، از آخرین رویدادها و اتفاقات مرتبط با کسبوکار خود آگاه شوند. آنها میدانند برخی از اطلاعات را نمیتوان در خبرنامهها، روزنامهها و رسانهها یافت. مدیران بزرگ عمده موفقیت خود را در برقراری و حفظ ارتباطات هوشمندانه با همتایان خود میدانند.

۷- به پرسنل سازمان توجه بیشتری دارند: بدون شک نیروی انسانی، شاهرگ حیاتی هر سازمان محسوب میشود و بدون در نظر گرفتن آن نمیتوان به موفقیت بنگاه اقتصادی امیدی داشت. توجه به پرسنل، بررسی وضعیت روحی آنان بهصورت روزانه، دادن اختیارات و دریافتنظرات، انتقادات و پیشنهادها از کارمندان در جهت بهبود فرآیندهای سازمان ازجمله فعالیتهایی است که مدیران موفق انجام میدهند که از آن میتوان بهعنوان مزیت رقابتی آنان نسبت به سایر رقبا نام برد. همچنین این دسته از مدیران ارتباطات خود را در درون سازمان روز به روز گسترش میدهند. در جلسات کارگری شرکت میکنند تا از دغدغه کارگران آگاه شوند، در جلسات دپارتمانهای مختلف سازمان حضور پیدا میکنند و به این نکته اعتقاد راسخ دارند که موفقیت نتیجه یک کار تیمی است و نه وابسته به یک فرد. بهترین مثال برای این مورد، «کیچیرو تویودا» بنیانگذار شرکت اتومبیلسازی تویوتااست که به تفویض اختیار صحیح به پرسنل، دریافت ایدههای موثر از آنان و ایجاد روحیه کار تیمی قوی در سازمان شهرت دارد.

 

مشاهده نظرات