انتخاب نماینده جدید ایران در سازمان ملل؛ بی اثر کردن تحریم های سیاسی همزمان با بی اثر شدن تحریم های اقتصادی

معرفی «غلامعلی خوشرو» به عنوان سفیر و نماینده ی تازه ایران در سازمان ملل متحد گره بوجود آمده در ماه های اخیر درباره ی دفتر نمایندگی را گشود و تلاش برای زمین گیر کردن دیپلماسی ایران در مهمترین نهاد بین المللی را خنثی کرد.

وزارت امور خارجه چهارشنبه هشتم بهمن ماه خوشرو را برای عهده داری جایگاه نمایندگی ایران در سازمان ملل معرفی کرد. این در حالی بود که سال گذشته «حمید ابوطالبی» به عنوان گزینه ی پیشنهادی کشورمان برای این جایگاه معرفی شد اما پس از جلوگیری آمریکا از صدور روادید برای او، در عمل حضور ابوطالبی در سازمان ملل منتفی شد. در این میان معرفی خوشرو حدود 400 روز پس از ممانعت آمریکا از صدور روادید برای ابوطالبی، از سوی برخی از منتقدان دولت به کوتاه آمدن در برابر فشارها تعبیر شد. اما آیا براستی اینگونه بود؟

در این زمینه بیان چند نکته ضروری است:

1- بی تردید اقدام آمریکا در جلوگیری از صدور روادید برای نماینده ی پیشین ایران که بدون توجیه منطقی و بدون اتکا به اسناد و مدارک متقن صورت گرفت، اقدامی خلاف مقررات بین المللی بود. آمریکا دلیل ندادن روادید به ابوطالبی را مشارکت او در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران در سال 1358 معرفی کرد. ایران در آن زمان نیز از این اقدام آمریکا انتقاد کرد و آن را سوء استفاده از حضور محل سازمان ملل در خاک آن کشور دانست. ایالات متحده به دلیل استقرار دفتر نمایندگی سازمان ملل در خاک این کشور موظف به صدور ویزا برای نمایندگان و کارکنان نمایندگی های همه ی کشورها است. البته معرفی خوشرو به عنوان سفیر و نماینده ی تازه ی ایران در سازمان ملل در حالی صورت گرفت که وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران همچنان مراتب اعتراض خود را نسبت به صادر نشدن روادید برای نماینده ی معرفی شده ی قبلی اعلام می دارد و پیگیری رویه های غیر حقوقی دولت میزبان از طریق سازوکارهای قانونی در سازمان ملل در دستور کار نمایندگی دایم جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. بنابر این معرفی نماینده ی جدید در سازمان ملل به هیچ وجه مترادف با ضایع شدن و نادیده گرفتن حق غیرقابل انکار ایران مبتنی بر پروتکل های پذیرفته شده ی بین المللی نیست.



2- دولت ایران پس از ممانعت آمریکا از صدور روادید برای ابوطالبی بارها بر سیاسی بودن اقدام واشنگتن تاکید کرد و این انتظار می رفت که این مشکل پس از مدت کوتاهی رفع شود اما مساله پس از ورود قانونگذاران ایالات متحده پیچیده و به نوعی به یک بن بست تبدیل شد. سنای آمریکا طرحی را تصویب کرد که بر مبنای آن ورود نماینده ی پیشنهادی ایران به سازمان ملل ممنوع و ناممکن شد. این طرح برای تبدیل شدن به قانون به تصویب مجلس نمایندگان و پس از آن امضای رییس جمهوری نیاز داشت که در نهایت هر 2 امضا را هم به دست آورد. به این ترتیب در عمل احتمال حضور ابوطالبی در سازمان ملل به طور کامل منتفی شد. در چنین شرایطی دستگاه دیپلماسی ناگزیر به تصمیم گیری تازه و تعیین فرد جدیدی برای نمایندگی ایران در سازمان ملل شد.



3- تردیدی نیست که هدف آمریکا از ممانعت صدور روادید برای ابوطالبی نوعی سنگ اندازی در مسیر حرکت پیشرونده ی دیپلماسی ایران و تلاش برای ضعیف ماندن دفتر نمایندگی کشورمان در سازمان ملل است. این اقدام بویژه در حالی صورت گرفت که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره ی دولت یازدهم و در چارچوب سیاست تعامل سازنده، وارد مسیری نو و پویا شده و تحرکات سیاسی ایران در فضای تعاملات منطقه یی و فرامنطقه یی افزایش یافته بود. اندکی پیش از اقدام آمریکا بود که توافق اولیه ی هسته یی بین ایران و گروه 1+5 امضا شد؛ توافقی که در نوع خود تاریخی محسوب می شد. از دید برخی ناظران مانع تراشی در مسیر دیپلماسی جمهوری اسلامی با هدف کاهش وزن کشورمان در مذاکرات می تواند در زمره ی مهمترین دلایل پشت پرده ی اقدام سیاسی آمریکا قرار گیرد. اغراق نیست اگر دفتر ایران در سازمان ملل را به دلیل حضور در مهمترین نهاد بین المللی و امکان تماس همزمان با نمایندگان تمامی کشورهای جهان، مهمترین و حساسترین دفتر نمایندگی ایران در خارج از کشور بدانیم. از این منظر، از کار انداختن این هسته ی مهم فعالیت های دپلماتیک با هدف دستیابی به دست برتر و قبولاندن شرایط به مذاکره کنندگان ایرانی تیری بود که با تدبیر مسوولان سیاست خارجی کشور به سنگ خورد.



4- در فضایی که تلاش طرف مقابل برای زمین گیر کردن دیپلماسی ایران با ممانعت از صدور روادید برای نماینده ی کشورمان در سازمان ملل مسجل شده، این پرسش مطرح می شود که بهترین تصمیم در چنین فضایی چه بود؟ یکی از گزینه های به ظاهر مورد حمایت برخی از منتقدان دولت، این بود که ایران همچنان بر گزینه ی قبلی خود اصرار ورزیده و آن را نوعی ایستادگی روی حرف خود می دانست. اما براستی رهاورد چنین تصمیمی جز ادامه ی بلاتکلیفی دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل چیز دیگری بود؟ آیا این بلاتکلیفی دقیقا همان هدف طراحی شده از سوی جریان تندرو در آمریکا نبود؟



5- موضوع انتخاب سفیر و نماینده ی دایم ایران در سازمان ملل مساله یی است بین ایران و این نهاد بین المللی و به هیچ وجه ربطی به مناسبات دوجانبه ی تهران و واشنگتن ندارد که برخی صرفنظر ایران از گزینه ی نخست پیشنهادی خود را کوتاه آمدن در برابر فشار آمریکایی ها می دانند. اگر پای آمریکایی ها به این مساله کشیده شده و آنها به نحوی سعی در سنگ اندازی در این مسیر داشته اند، منطق سیاست حکم می کرد که ایران این مانع را دور بزند که معرفی خوشرو نیز در این راستا ارزیابی می شود.



6- مسوولان دستگاه سیاست خارجی منطقا باید در برابر سیاسی کاری طرف آمریکایی راه برون رفت پیدا و عملا شرایط را از بلاتکلیفی خارج می کردند. تعیین نماینده ی جدید هم در این راستا صورت گرفت. مسوولان کشور بر اساس وظایفی که بر دوش دارند، مامور پیشبرد منافع ملی کشور هستند و طبیعتا در این مسیر موانعی نیز ظهور می یابد؛ موانعی که در راستای قاعده ی «عزت، حکمت و مصلحت» باید آن را کنار زد. آنچه برای ایران مهمتر از فرد معرفی شده برای نمایندگی ایران در سازمان ملل بوده، ضرورت فعال شدن این نمایندگی است. در شرایطی که جایگاه ایران در روند تعاملات با کشورهای منطقه و فرامنطقه افزایش یافته و نظر به قرار گرفتن کشور در موقعیت حساس از نظر حضور در یکی از پیچیده ترین مذاکرات دیپلماتیک در زمینه ی مساله هسته یی، ضرورت فعال تر شدن دفتر نمایندگی کشور در سازمان ملل نیز بیش از پیش احساس می شد. از سوی دیگر تحولات پرشتاب و حساس در محیط امنیت ملی ایران همچون وضعیت عراق، افغانستان، سوریه و کشورها و طرف های حاضر در محور مقاومت که ایران ستون اصلی آن است، ضرورت تحرک بیشتری را از دستگاه سیاست خارجی می طلبد. در بیانیه ی وزارت امور خارجه هم در این خصوص آمده است: جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که باید برای حفظ منافع ملی کشور و ارتقای جایگاه ایران در عرصه های بین المللی فرصت سازی کرد تا حداکثر منافع ملی تامین شود و حضور موثر و فعال ایران در سازمان ملل به ویژه با توجه به شرایط بحرانی منطقه یی و بین المللی بیش از پیش ضرورت دارد.



7- در این میان انتخاب غلامعلی خوشرو با انبوهی از تجربه های دیپلماتیک می تواند اعتبار بیشتری به جایگاه نمایندگی ایران در سازمان ملل بدهد. او در سال های اولیه ی پس از انقلاب اسلامی، دانشکده ی روابط بین الملل وزارت امور خارجه را برای تربیت دیپلمات های متعدد و متخصص تاسیس کرد و به مدت هشت سال ریاست این دانشکده را به عهده داشت. وی سپس به مدت هفت سال سفیر و معاون نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در نیویورک بوده است.

خوشرو در دولت های هفتم و هشتم معاون وزیر امور خارجه در امور آموزش و پژوهش و سفیر در کشور استرالیا بوده است. وی همچنین در سال های ٨٤ – ١٣٨٠ همزمان با مطرح شدن و اوج گیری مساله ی هسته یی، معاونت حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه را برعهده داشت و در مذاکرات هسته یی و طراحی نحوه ی تعامل با طرف های مذاکراتی نقش فعال داشت. وی که دانش آموخته ی جامعه شناسی در دانشگاه تهران، دانشگاه تربیت مدرس و مدرسه ی جدید تحقیقات اجتماعی در نیویورک است در دولت یازدهم به عنوان سفیر ایران در سوییس منصوب شده بود.



8-فرجام سخن اینکه در سال های گذشته و به طور ویژه طی یک دهه ی اخیر آمریکایی ها با بیشینه ی توان خود و با استفاده از روش ها و ابرازهای گوناگون از جمله دوره گردی های دیپلماتیک با هدف انزوای بین المللی ایران و حتی کاربرد زبان تهدید تلاش کرده اند خواست و شرایط خود را بر ما بقبولانند. در برابر، مسوولان کشور اقدامات گوناگونی را برای فراز آمدن از دیوارچینی آمریکا و متحدان غربی اش به کار بسته اند. در فضای کنونی اقدام وزارت امور خارجه را می توان به مثابه ی دور زدن تحریم های سیاسی آمریکا و همراستا با تلاش های معطوف به دور زدن تحریم های اقتصادی و فروریزش ساختار ترک خورده ی آن به شمار آورد؛ اقدامی که نه عقب نشینی بلکه خروج از آچمز رقیب بین المللی و کیش دادن به این رقیب بر صفحه شطرنج سیاست جهانی است.

مشاهده نظرات