دکتر مسعود نیلی با تشریح وضعیت اقتصادی امروز ایران تاکید کرد:
سال 94، سالی دشوار و مهم
در بسته خروج از رکود که به مجلس داده شده ابزارهایی بود که در بازار سرمایه میتوانست فراهم بشود. یک بخش بازار سرمایه همین خریدوفروش سهام است که بیشتر بهعنوان یک شاخص تحرک استفاده میشود اما آن قسمتی که میتواند اهمیت بیشتری داشته باشد.
در بسته خروج از رکود که به مجلس داده شده ابزارهایی بود که در بازار سرمایه میتوانست فراهم بشود. یک بخش بازار سرمایه همین خریدوفروش سهام است که بیشتر بهعنوان یک شاخص تحرک استفاده میشود اما آن قسمتی که میتواند اهمیت بیشتری داشته باشد. تامین مالی از طریق بازار سرمایه است که به آن بازار اولیه گفته میشود. متاسفانه در این قسمت بسیار ضعیف هستیم. آن چیزی که در بسته خروج از رکود برای این قسمت پیشبینی شد معرفی ابزارهای جدیدی بود که با رونقگرفتن بازار ثانویه، بازار اولیه بتواند تامین منابع مالی کند
مهمترین دغدغه دولت در درجه اول حفظ شرایط خروج از رکود و تداوم کاهش تورم است. استفاده کارا از شرایطی که احتمالا به وجود خواهد آمد هست که دولت بتواند خودش را آماده کند تا به محض اینکه گشایشی در عرصه بینالمللی ایجاد میشود در جهت هر چه بیشتر فعال کردن ظرفیتهای داخلی کمک بگیرد. مسالهیی که فکر میکنم اهمیت دارد در ارتباط با مردم و شعار امسال این است که اصولا هیچ اقتصادی یا محرکهای بیرونی نتوانسته است به رشد پایدار برسد. برداشته شدن تحریمها شرط لازم برای بهبود وضع اقتصاد است ولی شرط کافی نیست
دکتر مسعود نیلی مشاور اقتصادی رییسجمهور شب گذشته در برنامه زنده تلویزیونی «اقتصاد ایران» با توجه به شعار سال به تبیین دیدگاهها و برنامههای اقتصادی دولت در سال جاری پرداخت. همچنین گودرزی مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت بهصورت تلفنی میهمان این برنامه شد. در ابتدا مجری برنامه پرسشهای خود را با محوریت شعار همدلی و همزبانی دولت و ملت و تاثیر آن بر اقتصاد ایران در وهله کنونی آغاز کرد.
آنچه در پی میآید متن کامل گفتوگوی دکتر مسعود نیلی در برنامه تلویزیونی در اقتصاد ایران است که از شبکه 5 پخش شد.
باتوجه به شعار امسال که بعد از چند سال کلمه اقتصاد در آن بهکار نرفته است این پرسش را مطرح میکند که این شعار با ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادیای که در خود دارد چه امکاناتی را در اختیار دولت قرار خواهد داد تا از این طریق بتواند سیاستهای اقتصادی سال94 را در این مقطع حساس اجرایی کند؟
نیلی: امسال سال مهم و دشواری برای کشور است؛ اهمیت و سختیهایی را که به نظر میرسد با آن مواجه خواهیم بود. برای اینکه بتوانیم بهدرستی از آن عبور کنیم. نیاز دارد به آنچه در عرصه سیاستگذاری مد نظر قرار میگیرد با آنچه که در ذهن مردم میگذرد و راجع به آینده اقتصاد همگرا باشد. اگر واگرایی در آنچه مردم فکر میکنند و آنچه دولت دنبال میکند این البته همیشه مشکلآفرین است ولی به دلایل ویژه که توضیح خواهم داد، سال94 وفاق و اجماع چه در سطح نخبگان در یک عرصه و چه در عرصه کل جامعه از یک عرصه دیگر اهمیت زیادی دارد. یک وجه اهمیت امسال در این است که عرصه روابط بینالملل است که میتواند اتفاقات مهمی بیفتد.
اینکه چه برداشتی داریم از این اتفاقات محتمل که نه بزرگنمایی کنیم و نه کوچکنمایی و در یک مسیر متوازنی حرکت کنیم خیلی میتواند بر سیاستهایی که دولت دنبال میکند اثرگذار باشد. بالاخره آنچه مردم انتظار دارند اتفاق بیفتد، اگر اتفاقات خیلی بزرگی باشد، ممکن است دولت را به عجله در سیاستگذاری سوق بدهد و اگر هم خیلی کوچک تصور کنیم با واقعیت فاصله دارد. این یک جنبه است؛ جنبه دیگر که به سختی امسال مربوط میشود. اولا سال گذشته اقتصاد از رکود خارج شد و رشد مثبت را تجربه کرد تورم هم بهصورت رکوردی کاهش یافت. یعنی بعد از سال1374 تورم از لحاظ مقیاس در رتبه دوم قرار میگیرد و این کاهش تورم در اقتصاد ایران قابلتوجه است. پایینآوردن تورم از حدود 40درصد به 15درصد کاهش قابلتوجهی است. این کاهش در سال93 نسبت به سال92 سنجیده میشد. سال92 هم رشد منفی مداوم از 91 به 92 منتقل میشد مقایسه میشدیم و همین که اصولا تورم هرچه بالاتر باشد نسبتا راحت پایین میآید. در سال1394 ما با سال93 مقایسه میشویم. بنابراین اگر از همین بهار94 آمار رشد اقتصادی بخواهد گزارش شود با بهار سال93 مقایسه میشود و در زمینه تورم هم کاهش آن سخت خواهد بود. البته به این معنی نخواهد بود که روند کاهشی تورم دچار اختلال میشود ولی آن نسبتها سخت میتواند محقق شود. نکته بعدی که شاید اهمیت بسیار زیادی دارد موضوع کاهش قیمت نفت است. در هر صورت آنچه ما مشاهده میکنیم امروز به نسبت سال گذشته در همین ایام قیمت نفت حدودا نصف شده است. این برای اقتصادی که یک دوره باوفور درآمدهای نفتی را پشتسر گذاشته و اکثر درآمد را خرج کرده و به درآمدهای نفتی بسیار وابسته شده است طبیعتا کار سختی خواهد بود در عرصه سیاستگذاری که بخواهیم روند خروج از رکود را با نصفشدن درآمدهای نفتی ادامه بدهیم. البته آنچه در حال حاضر با آن مواجه هستیم تداوم تحریمها است. درواقع مجموعهیی از عوامل دستبهدست هم دادهاند تا کار را سختتر کنند.
نسبت به خلاصه نکاتی که اشاره کردید اگر بخواهم جمعبندی کوتاهی داشته باشم آنچه در اقتصاد ایران اتفاق افتاده شرایطی است که برای مدیریت آن دولت مدیریت سختتری در پیش خواهد داشت و برای اجراییشدن اهدافی که مدنظرش هست حتما نیاز به همدلی و همزبانی مردم خواهد داشت که آنها را محقق کند.
بله، آن وجه همدلی وجه معنوی و وجه همزبانی بیشتر محتوایی است که برآیند آن انسجام ملی میشود که بهشدت در سال94 مورد نیاز است. دولت باید این مسایل را به مردم خوب توضیح بدهد که با چه مسایلی مواجه است؛ آنچه را که به آن رسیده است چگونه توانسته انجام بدهد و آنچه را که نمیتواند به آن برسد را نیز خوب توضیح بدهد و آن اعتماد متقابل اگر برقرار باشد سرمایهیی بسیار موثر است. این اعتماد در خروج از رکود خیلی کمک کرد و انتظارات مردم جلوتر از خود سیاستها توانست موثر باشد.
انشاءالله شعاری که مقام معظم رهبری برای سال1394در نظر گرفتهاند یعنی همدلی و همزبانی ملت و دولت بتواند در اجرای سیاست کلی اقتصادی به دولت کمک کند.
انسجام اجتماعی بهمعنای افزایش سرمایه اجتماعی است. افزایش سرمایه اجتماعی بهنوعی تضمینکننده اجرای درست سیاستها در عرصه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و درنهایت توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشورها میتواند باشد و دستاوردهای سیاسی درخشانی را میتواند برای همه کشورها داشته باشد. همانطور که ما در دهههای گذشته شاهد بودیم با تکیه بر همین سرمایه اجتماعی بود که دستاوردهای درخشانی در ایران حاصل شد.
فارغ از بحثی که مطرح کردید آنچه در اقتصاد میتواند اتفاق بیفتد را میخواهم داشته باشیم. در فروردینماه شاهد یک توافق اولیه بودیم که بحث برداشتن تحریمها بهنوعی مورد اشاره قرار گرفت. آیا آنچه در این مدت کوتاه اتفاق افتاده، اولا تاثیری بر شاخصهای واقعی اقتصاد داشته یا خیر و چشمانداز آنچه از سال94 ترسیم میشود با پیشفرضهایی که در حال حاضر وجود دارد چه چالشها و چشماندازهایی را در مقابل دولت برای مدیریت فضای اقتصاد گشوده است؟
سال94 را الان با اطمینان میتوانیم بگوییم که از دو بخش تشکیل خواهد شد. یک بخش همین شرایطی است که الان در آن قرار داریم بهلحاظ فشارهای بینالمللی و تحریمهایی است که روی اقتصاد اعمال میشود اما این شرایط با شرایط اسفند93 از این بابت متفاوت است که انتظارات نسبت به آینده مثبتتر شده است. بنابراین اگر بگوییم چشمانداز مثبتی در نیمه اول سال برقرار است این یک پتانسیل و ظرفیتی برای سیاستگذاری در اختیار ما قرار میدهد و در بخش دوم که امیدواریم کشور و تیم مذاکرهکننده موفق شوند تا حقوق مردم را بازپس بگیرند و این حق دسترسی به بازارهای بینالمللی و غیره بتواند برای ما با برداشتهشدن تحریمها فراهم شود طبیعتا آنموقع هم این سوال مطرح میشود که چطور ما میتوانیم از ظرفیتهای جدیدی که بهوجود میآید، بهترین استفاده را بکنیم. پس ما میتوانیم بگوییم سال94 دو بخش خواهد بود و دو بخش سیاستگذاری هم میتواند فراهم شود. در قسمت اول آنچه از این امید نسبت به آینده اثرش را روی اقتصاد میتوانیم ببینیم، در قدم اول بازار سرمایه است. قسمت دوم هم در همین بخش اول صادراتی است که میتواند به کمک بیاید. از آنجا که بیشترین واکنش نسبت به انتظارات آینده را در بازارهای مالی و سرمایه مشاهده میکنیم که خیلی زود به این اتفاق واکنش نشان داد. از سوی دیگر باتوجه به اینکه بسته خروج از رکود که در سال گذشته تهیه شد، آن بخشی که نیاز به قانون داشت بهصورت لایحه به مجلس داده شد دوست داشتیم که در سال93 اجرایی شود. منتهی الان در اختیار شورای نگهبان است که امیدوارم ظرف همین یکی دو هفته آینده جمعبندی داشته و به دولت بهصورت قانون ابلاغ شود.
در آن بسته خروج از رکود که به مجلس داده شده ابزارهایی بود که در بازار سرمایه میتوانست فراهم بشود. یک بخش بازار سرمایه همین خریدوفروش سهام است که بیشتر بهعنوان یک شاخص تحرک استفاده میشود اما آن قسمتی که میتواند اهمیت بیشتری داشته باشد. تامین مالی از طریق بازار سرمایه است که به آن بازار اولیه گفته میشود. متاسفانه در این قسمت بسیار ضعیف هستیم. آن چیزی که در بسته خروج از رکود برای این قسمت پیشبینی شد معرفی ابزارهای جدیدی بود که با رونقگرفتن بازار ثانویه، بازار اولیه بتواند تامین منابع مالی کند. بعد چون در خود بسته خروج از رکود یک جهتگیریای که اهمیت زیادی هم دارد در پیش گرفته شد که بنگاههای بزرگ عمدتا از بازار سرمایه و از بازار مالی تامین سرمایه بشوند و بنگاههای کوچک و متوسط بهسمت بانکها بروند این اتفاق در همین شرایط موجود میتواند بهتدریج رخ بدهد. یعنی بنگاههای بزرگ اوراق منتشر کنند و از این طریق تامین منابع مالی کنند. چون حرکتی که در سال93 در رشد اقتصادی اتفاق افتاد شروعش از بنگاههای بزرگ بود. بنابراین اینها میتواند باهم مرتبط باشد. درنتیجه اگر در همین بخش اول سال ما بتوانیم از راهافتادن و فعال کردن بازار سرمایه در تامین مالی بنگاههای بزرگ استفاده بکنیم که البته این مسیر در حال دنبالشدن است و میتواند اولا در فعال نگهداشتن بنگاههای بزرگ کمک کند. ثانیا بنگاههای کوچک و متوسط را بهسمت بانکها سوق بدهد تا بانکها در تامین منابع آنها موثر واقع بشوند. اگر این اتفاق بیفتد بدون اینکه اصلا تحریمها برداشته شده باشد و در همین فضا و با نگاه مثبت به آینده، میتوانیم باتوجه به کاهش بودجه دولت بهدلیل کاهش قیمت نفت انتظار داشته باشیم که فعالشدن بازار سرمایه و ایفای نقش در تامین منابع مالی بنگاههای بزرگ بتواند جایگزین باشد.
قسمت دوم این است که اگر با چشمانداز برداشتهشدن محدودیتها به موضوع نگاه کنیم صادرات است. خوشبختانه در سال گذشته رشد خوبی در صادرات غیرنفتی داشتیم و انتظار هم داریم که این روند ادامه پیدا کند چرا که در برنامه خروج از رکود هم صادرات بهعنوان مهمترین پیشران پیشبینی شده بود. یک بخش صادرات هم مربوط به حضور ما در بازارهای بیرونی است و هرچه این مستحکمتر باشد و با ثبات بیشتری به صادرکنندگان ما نگاه کنند، میتواند مقدمه این باشد که بعد از برداشتهشدن محدودیتها حضور موثرتری در صادرات داشته باشیم.
معمولا بحث واردات و صادرات رابطه مستقیمی با بازار ارز دارد. آنچه در سال گذشته بهعنوان سیاست دولت مدنظر قرار گرفته بود این بود که بهسمت تکنرخی شدن حرکت کنیم. باتوجه به تحولاتی که رخ داده است به چه سمتی حرکت خواهیم کرد که هم صادرات را تقویت کنیم و هم واردات نگرانکننده در اقتصاد کشور ورود پیدا نکند و از سمت دیگر شاهد فشار قیمتها نباشیم؟
مادامی که در نیمه اول سال قرار داریم یعنی با شرایط موجود، شرایط برای یکسانسازی مساعد نیست. لازمه اینکه یکسانسازی نرخ ارز داشته باشیم این است که بانکهای ما با بانکهای دنیا بتوانند مجددا ارتباط برقرار کنند که این کار بعد از برداشتهشدن تحریمها امکانپذیر خواهد بود. درنتیجه فعلا نظام دونرخی داریم. خوشبختانه باز در بسته خروج از رکود اینکه صادرکنندگان بتوانند باهم نرخی که در بازار آزاد وجود دارد ارز خود را مبادله کنند، مورد تایید قرار گرفت و آن بخش فعال شد. بنابراین الان از بابت فشار نرخ ارز بر صادرات نگرانی وجود ندارد.
یعنی دولت در تلاش است با منابع اندکی که در اختیار دارد حداقل طی نیمه اول از نوسانات بازار ارز جلوگیری کند؟
طی 20ماه گذشته یکی از خطمشیهای جدی که دولت دنبال کرده این است که در بازار ارز تلاطم و نوسان و هیجان نباشد. قاعدتا در اقتصاد هیجانی وجود دارد و یک بخش رفتار مردم همین است که کجاها سود بیشتری دارد تا در آن فعال شوند. این بخش را بازار سرمایه باید بهعهده بگیرد نه بازار ارز. یعنی بازار ارز، بازاری نیست که هیجانات بخواهد در آن فعال شود. درواقع ترجیح این است که اینگونه نباشد. درواقع خوب است که بازار سرمایه ضربهگیر بازارهای دیگر باشد.
به ابزارهای جدیدی که در بازار سرمایه در حال تعریفشدن است اشاره کردید که میتواند در بازار سرمایه ایجاد کند. پرسش این است آنچه در روزهای اخیر شاهد بودیم یک زنگ خطر را در گوش فعالان اقتصادی به صدا درآورده است که آیا امکان دارد که افزایش شاخصها در بورس نشاندهنده حبابیشدن این فضا و نگرانی از سقوط مجدد بازار باشد یا خیر؟ برای مدیریت این بازار، دولت چه پیشبینیهایی دارد و چه چشماندازی را ترسیم کرده است.
شاید این نگرانی مقداری ریشه در شرایط بازار سرمایه در سال 91 و 92 داشته باشد. در واقع مسیری که بورس دنبال میکرد با مسیری که اقتصاد در بخش واقعی طی میکرد خلاف جهت همدیگر بود. یعنی در حالی که رشد اقتصادی ما در سال91 منهای6.8 و سال92 منهای1.9 بود، بازار سرمایه خیلی شکوفا و رو به رشد بود. این نشان میداد که نمیتواند خیلی واقعی باشد چون بازار سرمایه منعکسکننده واقعیتهای اقتصاد است. البته آن رشد دلایل خاصی دارد. ازجمله جهش بزرگی که در نرخ ارز داشتیم و همزمان تثبیت قیمت انرژی. توام شدن این دو تا با هم یک رانت بزرگی را در بخشهایی ایجاد کرد که در بازار مالی فعال بودند. در شرایط جاری از آنجا که چارچوب سیاستها خیلی شفاف و روشن است و جهتگیریها به گونهیی نیست که در مبادلات با محوریت بازار سرمایه شکل میگیرد رانت ایجاد میکند. آنجاهایی هم که قبلا به لحاظ سیاستگذاری مشکلاتی ایجاد کرده بود الان در مسیر اصلاح قرار دارد. بنابراین دو مساله را باید از هم تفکیک کرد. یک شکلگیری حباب در بازار سرمایه و دیگر نوسان. امیدوارم که حباب شکل نگیرد و با آرامش بازار سرمایه به سمت افزایش حرکت کند که کموبیش هم این مساله قابل مشاهده است. اما نوسان جزئی از ذات بازار سرمایه است.
یعنی افتوخیزی که طی روزهای اخیر داشته طبیعی است؟
بله. بالاخره بازار سرمایه خیلی به اخبار و اطلاعات سیاسی حساس است و به سرعت به زبان اقتصادی ترجمه میکنند. مثلا اگر مشکلی با یکی از کشورهای همسایه به وجود بیاید که در ظاهر ارتباطی هم به اقتصاد ندارد ولی خیلی زود به تصمیماتی که در بازار سرمایه گرفته میشود، اثر میگذارد. بنابراین نوسان جزو ذات اینگونه بازارها است و اگر اینجا نوسان نکند بخشهای دیگری از زندگی مردم دچار نوسان میشود که آن رفاه و آسایش و معیشت روزانه مردم را تحت تاثیر قرار میدهد.
در ادامه این گفتوگو، گودرزی، مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت مهمان تلفنی این برنامه شد. گودرزی در پاسخ به پرسشی مبنیبر بحث شعار سال همدلی و همزبانی دولت و ملت و بحثی که آینه آن در سرمایهگذاری در بخش تولید وصنعت که زیرمجموعههای وزارت صنعت معدن تجارت است میتواند متبلور شود. از نظر شما این شعار چقدر میتواند در رشد تولید و رونقبخش صنعت در تولید و اقتصاد موثر باشد؟
گودرزی:این سوال را به چند بخش تقسیم میکنم. ابتدا از منظر نظام حکمرانی خوب نگاه میکنم. با تحولاتی که موفقیتهای دولت تدبیر و امید در جامعه حاصل شد، حکمرانی بر اساس عقلانیت، اخلاق و مشارکت جمعی و همچنین کاهش هزینههای عمومی در اجتماع ایجاد شد که آثار آن را اقتصاددانها در چه در طیف مخالف و چه در طیف موافق تحلیل میکنند و همچنین نهادهای بینالمللی نیز این را دنبال میکنند. بعد یک نگاه به این شعار از منظر خودم است که به عنوان یکی از هوشمندترین چشماندازها آن را میبینم. چراکه رهبران دنیا همه چشمانداز ویژهیی را تهیه و پیشنهاد میکنند برای ایجاد انگیزه در پیروان. همان طور که میبینید در امارات در مرکز استراتژیک فروم خودش ای بیست بیست را مطرح کرد یا ماهاتیر محمد در مالزی بیست بیست را مطرح کرد و سند چشمانداز.
نگاهی که من دارم بحث علاقه اجتماعی است؛ اقتصاددانان بزرگ که در اقتصاد رفتاری کار میکنند در واقع اعتقاد دارند که همدلی در سایه مشارکت اجتماعی میتواند زمینهساز تحول اقتصادی به معنای واقعی کلمه بشود. ما نمیتوانیم صرفا تئوریها و نظریههای اقتصادی و مشارکت اجتماع نداشته باشیم. به همین دلیل است که تمام جوامع بهترین مدل آن را من در کتاب معجزه جنوب شرق آسیا دیدم؛ بعد از اینکه نظریه دولت همهکاره شکست خورد و دولت هیچکاره هم همین طور؛ در این کتاب نسبت به آنها انتقاد کردند و گفتند که دولت حداقلی میتواند با دو نقش قابلهگری و پرورشگری در اقتصاد دخالت کند و اجازه بدهد اقتصاد با همراهی بخش خصوصی نقشآفرینی توسعه را برعهده بگیرند؛ زمینهساز تحولات شرق آسیا هیچ چیزی نبود جزو همین نظریه علاقه اجتماعی که چند اقتصاددان بزرگ جهان هم براساس نظریات اقتصاد رفتاری یا انگیزش برنده جایزه نوبل شدند. نگاه دیگری که به این موضوع دارم نگاه عصب- روانشناختی است. زمانی میپرسیدند که ییکییو بهتر است یا ایکییو؛ تحقیقاتی که درهاروارد انجام شده است نشان میدهد که رهبرهایی که سبک آنها مبتنیبر هوش هیجانی است در مقابل ایکییو 85درصد موفقتر بودند. مهمترین مساله هوش هیجانی و یکی از اصلیترین اجزای هوش هیجانی این است که ما بتوانیم دیگران را به وسیله مشارکت همدلی ترغیب و با ایجاد انگیزه رهبری کنیم. امروز نظریات رهبری و مدیریت در بنگاهها مبتنیبر تندی شکست خورده است. از لحاظ شعار ارزشمند که به نظر خود من یکی از بهترین شعارها است، میتواند مردم، مجلس دولت را در کنار هم قرار بدهد. باید به این پرسش بنیادین جواب بدهیم آیا خارج از علایق گروههای سیاسی و اجتماعی وطن را دوست داریم. باید به این پرسش در سایه دیدگاه بلند رهبر معظم انقلاب پاسخ بدهیم که چقدر وطن را دوست داریم؟ و در سایه همین شعار میتوانیم وطن را دوست داشته باشیم و دستانمان را در دستان یکدیگر قرار بدهیم.
یکی از نگرانیهایی که بعد از برداشته شدن تحریمها بهوجود آمد، هجوم واردات است. دولت برای این مساله چشماندازی دارد یا خیر؟
نیلی: شکل موجود تحریم این است که هزینه دسترسی به بازارهای جهانی را بالا برده است. وقتی که تحریمها برداشته شود هزینهها کاهش پیدا میکند؛ منتهی دو هزینه کاهش پیدا میکند. یکی هزینه ما به بازارهای جهانی و دیگری هزینه دسترسی از بیرون به بازار داخلی ما. بنابراین سوال این است که وقتی که تحریمها برداشته بشود ما بیشتر صادراتگرا میشویم یا اینکه ممکن است که تکرار تجربه تلخ سالهای قبل را داشته باشیم. بالاخره در عملکرد گذشته اقتصادمان لازم است که یک جمعبندیهایی داشته باشیم تا آنچه حرکت در مسیر درست بوده است را مد نظر قرار بدهیم.
دولت این جمعبندی را داشته است؟
بله. یک نکته محوری که در سالهای گذشته شاهد آن بودیم همین است که این حجم عظیم درآمدهای نفتی را در سالهای گذشته داشتیم؛ اثرش را در فراهم کردن یک رفاه باثبات در زندگی مردم کمکم مشاهده میکنیم و یکی دیگر از نکتههای بسیار مهم این است که این درآمد تبدیل به اشتغال نشده است. بنابراین مهمترین چالش ما اشتغال و بیکاری است که این را در این صورت میتوانیم فراهم کنیم که یک رشد پایدار داشته باشیم و رشد پایدار هم به چگونگی فراهم شدن آن بستگی دارد. علت اینکه این نگرانی که بهجا هم هست ابراز میشود خیلی به طور جدی مد نظر قرار بگیرد این است که تجربه زیاد شدن صادرات نفت و بعد تبدیل شدن ما به یک بازار وارداتی ظرفیت کمی را برای تکرار آن خطا برای ما میگذارد. به خاطر اینکه بالاخره الان 2.7میلیون بیکار داریم؛ حدود 4.3 تا 4.5میلیون دانشجو داریم. این نشاندهنده این است که اشتغال برای اقتصاد ما بسیاربسیار مساله مهمی است. میدانیم که صادراتگرایی به عنوان یک استراتژی غالب در سیاستگذاری کشور از این ویژگی برخوردار است که اولا میتواند رشد باثبات ایجاد کند و ثانیا این رشد، اشتغالزایی حداکثری دارد. بنابراین مساله مهم این است که ما بتوانیم به یک جمعبندی مشخص از مدیریت درآمدهای نفتی برسیم که درآمدهای نفت با چه شدت و در چه حوزههایی وارد اقتصاد بشود که آن تزاحم را ایجاد نکند. لازمه این امر این است که نفت را برای ایجاد سرمایه استفاده کنیم و از صادرات غیرنفتی برای گردش جاری اقتصاد. این اگر به عنوان یک چارچوب قرار بگیرد که به نظر میرسد چنین توافقی وجود دارد، کشورهای نیاز به زیرساختهای بسیاری دارد که روی این زیرساخت فعالیتهای اقتصادی میتواند به جریان بیفتد. بنابراین اگر تحریم برداشته شود ولی ما با کمبود انرژی مواجه شویم این مساله تنگنای ما برای رشد میشود. اگر تحریم برداشته شود و راهها و بنادر ما تبدیل به محدودیت برای رشد شود ما نمیتوانیم؛ معلوم است که نمیتوانیم از امکانی که با زحمت فراهم کردیم استفاده کنیم. پس اگر ما مسیر تبدیل درآمدهای نفتی به سرمایههای زیرساختی را دنبال کنیم و صادرات غیرنفتی را به گردش جاری اقتصاد اختصاص بدهیم چیز خوبی میشود. اتفاقا عملکردی هم که در سال 1393داشتیم نشان میدهد که این امر امکانپذیر است. حدودا 50میلیارد دلار تا پایان اسفند صادرات غیرنفت خام داشتیم. این میزان صادرات غیر از نفت خام در کنار حدودا 53میلیون واردات و پنج تا هفتمیلیون واردات خدمات داشتیم که نشان میدهد فاصله واردات گمرکی و صادرات غیر از نفت خام حدود 10میلیون دلار است. پس این امکانپذیر است اقتصادمان را در حد همین اقلامی که هست بتوانیم با توسعه صادرات غیرنفتی تامین کنیم و صادرات نفت را که از کانال صندوق میتواند صرف سرمایهگذاری بشود به زیرساختها اختصاص دهیم. این مسیری است که نگرانیهای مربوط به گذشته را برطرف میکند و از درآمدهای نفتی درست استفاده میکند و آن شتاب اولیه که از صادرات غیرنفتی هم گرفتیم را کند نمیکند.
به عنوان جمعبندی پایانی میخواهم از زبان شما دغدغههای اصلی دولت طی سال94 را بدانم و توقع دولت از مردم در ازا همدلی و همزبانی.
مهمترین دغدغه در درجه اول حفظ شرایط خروج از رکود و تداوم کاهش تورم است. استفاده کارا از شرایطی که احتمالا به وجود خواهد آمد هست که دولت بتواند خودش را آماده کند تا به محض اینکه گشایشی در عرصه بینالمللی ایجاد میشود در جهت هر چه بیشتر فعال کردن ظرفیتهای داخلی کمک بگیرد. مسالهیی که فکر میکنم اهمیت دارد در ارتباط با مردم و شعار امسال این است که اصولا هیچ اقتصادی یا محرکهای بیرونی نتوانسته است به رشد پایدار برسد. برداشته شدن تحریمها شرط لازم برای بهبود وضع اقتصاد است ولی شرط کافی نیست. بنابراین در 6ماهه اول سال باید همه تدارک لازم را ببینیم برای اینکه در صورت به وجود آمدن شرایط مطلوب درست استفاده کنیم.
تهیه و تنظیم: علی طجوزی
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر