عرضه های کم و تقاضاهای چند برابری. 36 هزار تن تقاضا برای 380 تن عرضه!!! واسطه ها مواد اولیه را از اسفندماه سال 93 انبار کردند، عرضهها کاهش پیدا کرد و تولیدکنندهها برای پاسخگویی به سفارشات ثبت شده خود باید دست به دامن واسطهها شوند.
به گزارش ارانیکو و به نقل از انجمن ملی صنایع پلاستیک عرضههای کم و تقاضاهای چند برابری. 36 هزار تن تقاضا برای 380 تن عرضه!!! واسطهها مواد اولیه را از اسفندماه سال 93 انبار کردند، عرضه ها کاهش پیدا کرد و تولیدکنندهها برای پاسخگویی به سفارشات ثبت شده خود باید دست به دامن واسطهها شوند. تا کجا باید تجربه کرد؟ تا کجا باید به سوءمدیریتها به دیده اغماض نگریست؟ کدام پتروشیمی است که نداند زمان اوج مصرف محصولات تولیدی خود چه زمانی است؟ تا کجا باید منافع یک جمع را فدای تولید ملی کرد؟ تولیدکننده و کارگر تا کجا باید تاوان بیتفاوتی پتروشیمی ها به منافع ملی را بدهند؟
در حالی که هر ساله با شروع سال و رسیدن به اردیبهشت، مصرف پلیاتیلنسنگین اکستروژن به اوج می رسد و تولیدکنندگان لوله های پلیاتیلنی چشم راه عرضه های پتروشیمیهای تولیدکننده این گرید هستند، باز هم تجربه سال های قبل تکرار شد. عرضههای کم و تقاضاهای چند برابری. 36 هزار تن تقاضا برای 380 تن عرضه!!! واسطه ها مواد اولیه را از اسفندماه سال 93 انبار کردند، عرضه ها کاهش پیدا کرد و تولیدکنندهها برای پاسخگویی به سفارشات ثبت شده خود باید دست به دامن واسطهها شوند. مقایسه این دو عدد به روشن شدن موضوع کمک میکند: قیمت تمام شده محصول X3 با محاسبه مالیات و ... در بورس 4950 تومان و قیمت بازار آزاد 6220!!
آنچه در ادامه می خوانید تحلیلی است بر آنچه بر آشفته بازار این محصول می گذرد.
پلیاتیلن سنگین اکستروژن: روز دوشنبه 7 اردیبهشت 1394 پتروشیمی شازند 1500 تن محصول به بازار عرضه کرد که با تقاضای 41500 تنی مواجه شده و با قیمت سقف معامله شد، تقاضای این محصول 28 برابر حجم عرضه می باشد. در روز سه شنبه 8 اردیبهشت 1394 پتروشیمی امیر کبیر 380 تن باقی مانده از موجودی انبار خود را عرضه کرد که با تقاضای نجومی 36920 تنی مواجه شد یعنی تقاضا 97 برابر حجم عرضه بود و این محصول با سقف قیمت معامله گردید.
بازار این محصول همچنان ملتهب میباشد و بیشترین دلیل آن کمبود عرضه می باشد که هر ساله و در این برهه خاص تکرار میشود. در تیر ماه سال گذشته ذکر شد که بعد از آزادسازی نرخ محصولات دلالان از بازار خارج شده و تولیدکنندگان میتوانند به راحتی مواد مورد نیاز خود را خریداری کنند ولی آیا این اقدام و افزایش سقف نوسان به 10 درصد جواب داد؟ مسلما پاسخ این سوال منفی است، زیرا در آن برهه بازار در رکود به سر می برد و با این اقدام رکود تشدید شد و طبیعی بود که بعد از افت های متوالی قیمت نفت نیز بازار به شدت افت کند و خریداران چندان تمایلی به خرید مواد نداشته باشند.
هر ساله شاهدیم که از اوایل اسفند ماه تا اواخر تیر ماه تقاضا برای این محصول به شدت اوج می گیرد و بیشتر تناژ هم به دلیل اینکه نقدینگی در دست بازاریها میباشد توسط آنها خریداری می شود و تولیدکنندگان مجبورند بار خود را با قیمت بیشتری از آن ها خریداری کنند.
به نظر میرسد راه حل این مساله تغییر مبنای نرخ گذاری و افزایش سقف نوسان تا 10 درصد نبود، بلکه در درجه اول باید فکری به حال حجم عرضه ها می کردند تا در سال جاری و سال های آینده تحت تاثیر افزایش عرضه محصول شاهد به تعادل رسیدن بازار این محصول و برابری عرضه و تقاضا باشیم و از طرف دیگر در صورت آماده کردن زیر ساختها و به شرط مناسب بودن تناژ عرضه شده محدودت سقف رقابت برداشته شود تا تسهیم به نسبت حذف شده و همه با تناژ واقعی و مورد نیاز خود وارد شده و با درصد رقابتی که فکر میکند به صرفه است بار خود را خریداری نماید با انجام این اقدام شاید در کوتاه مدت قیمت به شدت صعودی شود ولی در میان مدت بازار به تعادل خواهد رسید و قیمت افت کرده و متعادل میشود.
در حال حاضر شاهد بی نظمی هایی در نحوه عرضه این محصول هستیم که هر ساله نیز تکرار می شود، البته در سال گذشته مجتمع شازند با به دلیل مشکلات فنی از خط خارج شده بود، ولی در سال جاری با وجود التهاب شدید حاکم بر بازار این محصول به دلیل فصل اوج مصرف آن و همچنین داشتن تعهداتی به ارگان های دولتی از سوی کارخانه های مصرفکننده این محصول و مواردی از این قبیل، باز هم شاهد بی نظمی در عرضه این محصول هستیم به این شکل که پتروشیمی امیر کبیر به دلیل تعمیرات اساسی خط تولید این محصول خود را تعطیل کرده است.
از طرف دیگر مجتمع جم هنوز تولید خود را شروع نکرده است و قرار است از 15 اردیبهشت تولید خود را شروع کند و تنها شازند در بازار محصول خود را دارد عرضه می کند که آن هم به تنهایی کفاف تقاضاهای نجومی فعلی را نمی دهد.یک راه حل را به عنوان مثال عرض می کنم که امسال می توانست به این شکل که قبل از این که مجتمع امیر کبیر اورهال شود به میزان 5000 تن محصول را در اواخر فروردین در انبار خود دپو کند و از طرف دیگر مجتمع جم تولید خود را از اوایل اردیبهشت شروع کند و قبل از اتمام موجودی امیر کبیر جم عرضه های خود را با تناژ بالا شروع کند هر چند که تحویل آن به صورت سلف باشد، زیرا وقتی یک مجتمع محصول خود را عرضه میکند مشتریان بر اساس زمان تحویل آن بار برنامه ریزی می کنند و بخشی از مشتریان بار خود را به صورت سلف و از مجتمع جم خریداری می کنند.
به این صورت و اگر مجتمعها هماهنگ بودند می توانستیم بازار بهتری را شاهد باشیم و تولیدکنندگان هم بتوانند در کنار بازاری ها خرید خود را انجام دهند ولی در حال حاضر ما شاهد هستیم که موجودی دپو شدهی امیر کبیر تمام شده ولی هنوز خبری از جم نمی باشد برای یک تولیدکننده نبود مواد اولیه به مدت یک هفته هم مشکل ساز میباشد. در نتیجه وقتی حجم عرضهها به صورت برنامه ریزی شده و هماهنگ صورت بگیرد بازار خود به خود به تعادل میرسد که در حال حاضر و به هر دلیل ما شاهد وضعیت ملتهب فعلی می باشیم که امید است در آینده حل شود.
سید جواد موسوی کارگزاری اطمینان سهم