پدرام سلطانی توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی را پیشبینی کرد
صادرات پتروشیمی به اندازه نفت، 10 سال بعد
فاصله گرفتن از «خامفروشی» نفت یک رویای بسیار قدیمی ایرانی است. وقتی به متون نگاشتهشده توسط تاریخنگاران در دوران ابتدایی کشف نفت خام و دوران نخستوزیری مصدق نگاه میکنیم؛ همواره آرمان «عدم صادرات نفت خام» در ذهن پیشروان اقتصاد ایران وجود داشته است. اما با گذشت بیش از یک قرن این رویا نتوانست چندان رنگ و بوی واقعیت به خود بگیرد.
فاصله گرفتن از «خامفروشی» نفت یک رویای بسیار قدیمی ایرانی است. وقتی به متون نگاشتهشده توسط تاریخنگاران در دوران ابتدایی کشف نفت خام و دوران نخستوزیری مصدق نگاه میکنیم؛ همواره آرمان «عدم صادرات نفت خام» در ذهن پیشروان اقتصاد ایران وجود داشته است. اما با گذشت بیش از یک قرن این رویا نتوانست چندان رنگ و بوی واقعیت به خود بگیرد. «پتروشیمی» اما در سالهای اخیر یکی از کورسوهای امید دور شدن از فروش خام نفت و همچنین گاز بوده است. ارزشافزوده نهفته در گنج پتروشیمی در سالهای تحریم نیز به نسبت عصای دست اقتصاد ایران که کمرش شکسته شده بود، شد. البته اگر بخواهیم واقعگرا باشیم، پتروشیمی خود نیز در سطوح بالاتر اقتصادی نوعی «خامفروشی» محسوب میشود. کشورهای توسعهیافته و مدرن هیچکدام حاضر نیستند از سود حاصل از توسعه صنایع تکمیلی و پتروشیمی به سادگی ایران بگذرند، آنها مواد خام پتروشیمی را از ایران در حال توسعه دریافت میکنند و خود روز به روز بیشتر رنگ و بوی پیشرفت را میبینند. اما چه باید کرد؟ این سوالی بزرگ و باز هم قدیمی است.
برای فرار از تله «خامفروشی» در پتروشیمی که دست و پای اقتصاد ایران در «نفت» نیز هنوز در آن گیر کرده است، چه مسیری را باید در پیش گرفت؟ با تولیدکنندگانی که اغلب به سودهای کلان اما کوتاهمدت عادت کرده و چندان تفکر توسعهای ندارند چطور میتوان توسعه چشمگیری برای صنعت پتروشیمی متصور بود؟ وبسایت ایرانیان اینترنشنال مگزین مقالهای از پدرام سلطانی از فعالان اقتصادی کشور و عضو اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی منتشر کرده که حاوی پاسخهایی نسبی به این پرسشهاست. سلطانی در این مقاله در ابتدا اقتصاد ایران را با توجه به مباحث مطرحشده در اجلاس داووس اقتصادی معرفی کرده که در حال گذر از «عاملمحوری» به «کارآییمحوری» است. به واسطه همین گذر او پیشنهادهایی را برای توسعه صنایع تکمیلی پتروشیمی مطرح کرده است. سلطانی معتقد است ایجاد «پارکهای فناوری صنعت پتروشیمی و شیمیایی» که البته ایجاد آنها کار سادهای نیست، یکی از مهمترین نیازهای صنعت پتروشیمی ایران در حال حاضر است. او پیشبینی کرده است که ظرفیت تولید پتروشیمی ایران در سال 2025 به 100میلیون تن در سال برسد؛ ظرفیتی که اگر بتوانیم از آن درست استفاده کنیم طبق گفته این فعال اقتصادی «صادرات پتروشیمی» ایران میتواند در آن موقعیت با «صادرات نفت خام» برابری کند.
سلطانی در این مقاله مینویسد: «یکی از شاخصهایی که در گزارشهای سالانه مجمع جهانی اقتصاد بررسی و نمایش داده میشود شاخص «رقابتپذیری ملی» است. این شاخص به عنوان یک ابزار کامل و جامع برای ارزیابی ارکان رقابتپذیری ملی در اقتصاد کشورهای مختلف جهان است.» او ادامه میدهد: «بر اساس این گزارش که در اجلاس سالانه داووس مورد بررسی قرار میگیرد، اقتصاد کشورها به 5دسته تقسیمبندی میشوند. این تقسیمبندی براساس وضعیت رقابتپذیری و توسعه اقتصادی صورت گرفته است و عبارتند از اقتصادهای مبتنیبر عوامل (Factor- driven economy)، اقتصادهای مبتنیبر کارایی (Efficency- driven economy)، اقتصادهای مبتنیبر خلاقیت (Innovation- driven economy)، اقتصادهایی که در حال گذار از سطح Factor- driven economy به Efficency- driven economy و کشورهایی که اقتصادشان در حال گذار از Efficency- driven economy به Innovation- driven economy است.»
طبق گفته این عضو اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت گاز و پتروشیمی «Factor- driven economy، اقتصادهایی هستند که در درجه اول با استفاده از نیروی کار غیرماهر و منابع طبیعی به رقابت میپردازند. Efficency- driven economy کشورهایی هستند که رشد آنها مبتنیبر کارایی در فرآیند تولید و افزایش کیفیت محصولات است. Innovation- driven economy به اقتصادهایی اطلاق میشود که رشد آنها در گرو خلاقیت، نوآوری و عرضه محصولات جدید و متفاوت با استفاده از فرآیندهای پیچیده است.» سلطانی معتقد است: «بر اساس این طبقهبندی ایران را میتوان در زمره کشورهایی قرار داد که در حال گذار از «اقتصاد عاملمحور» به «اقتصاد کاراییمحور» است. گواه این مطلب حرکت اقتصاد ایران از یک اقتصاد متکی بر درآمد ناشی از فروش نفت خام، گاز و سایر منابع طبیعی خدادادی به سمت توسعه صنایع پاییندستی است.»
او در این بخش از مقاله خود مینویسد: «شکی در این مساله نیست که بهترین مسیر برای توسعه صنایع پاییندستی مبتنیبر منابع زیرزمینی (که در رأس آنها نفت و گاز قرار دارند)، مسیری است که از صنعت پتروشیمی ایران میگذرد. این مساله با توجه به سرمایهگذاریهایی است که در این صنعت انجام میشود و در نتیجه با ارزشافزودهیی که خلق میکند نقش مهمی در راه گذار ایران از اقتصاد عاملمحور به سوی اقتصاد کارایی محور را داراست.» سلطانی ادامه میدهد: «با توجه به سرمایهگذاریهای عظیمی که در خلال برنامه سوم توسعه بعد از انقلاب در این صنعت انجام شد و نیز رشد و موفقیتی که این صنعت به همراه خود آورد، امروزه پتروشیمیها به عنوان محور صادرات غیرنفتی تبدیل شده است. اگرچه صنایع پاییندستی پتروشیمی با توجه تولید ارزشافزوده بیشتر و افزایش اشتغالزایی نیاز به حضور پررنگتر بخش خصوصی در این بخش احساس میشود؛ مسالهیی که تاکنون توجه کمی به آن شده است.»
این فعال اقتصادی میافزاید: «عرصه تولید محصولات پتروشیمیایی و شیمیایی با ارزشافزوده بالا، عرصهای است که در آن امکان فراهم آوردن فرصتهای شغلی پایدار و زمینههای کارآفرینی وجود دارد. این مهم از طریق توسعه سیستماتیک صنایع پاییندستی پتروشیمی و شیمیایی در چارچوب پارکهای فناوری صنعت پتروشیمی و شیمیایی و به کارگیری شرکتهای دانشبنیان کوچک و متوسط در راستای حرکت در چارچوب مبتنی بر کارایی و نیز تولید کالاها و محصولات جدید است.» اما خالی از لطف نیست که باتوجه به اشاره پدرام سلطانی به الزام ایجاد پارکهای فناوری صنعت پتروشیمی و شیمیایی نگاهی به وضعیت این پارکها در دنیا بیندازیم. آلمان باتوجه به اینکه در زمینه پتروشیمی در دنیا ابرقدرت محسوب میشود، گزینه خوبی برای بررسی است. به گزارش «تعادل» چندی پیش یکی از رسانهها در مطلبی وضعیت یکی از بزرگترین پارکهای فناوری پتروشیمی در دنیا که در آلمان واقع شده را مورد بررسی قرار داده است.
طبق این بررسی پارک فناوری پتروشیمی گندرف در آلمان محل استقرار و فعالیت 20 شرکت در زمینه مواد شیمیایی خاص و اساسی، پلاستیکها، انرژی و خدمات است. همکاری بین این شرکتهای تولیدی مستقر در پارک با تامینکنندگان خدمات در مرکز مثلث شیمیایی Bavaria فرصت درخشانی را برای تولید اقتصادی و کسب بازارهای جهانی درحوزه مواد شیمیایی و دارویی فراهم آورده است. مساحت این پارک 190 هکتار و مهمترین شرکتهای فعال در آن ,Clariant, Dyneon, Infra-Serv, Linde,Klöckner Pentaplast,Vinnolit بوده که در زمینه تولید مشتقات متنوع اتیلن اکساید، گلایکولها، آمینها، سود سوزآور، تتراکلرید قلع و ویننیل کلرید، PVC، فیلمهای PVC سخت، پلیتترافلورواتیلن، فلورترموپلاستیک و فلورالاستومرها، پلیمرهای فلورسنس فعالیت میکنند. InfraServ Gendorf طیف وسیعی از خدمات مدیریت سایت رادر پارک صنعتی WERK GENDORF مهیا میکند:
ارائه خدمات تخصصی در زمینه تولید و مدیریت انرژی، لجستیک، نگهداری و تعمیر، حفاظت محیطزیست، ایمنی و مدیریت پساب، آموزش و مشاوره، مدیریت تاسیسات و فراهم کردن سایر خدمات اساسی برای تولیدکنندگان چند فاکتور مهم این پارک را تشکیل میدهند. خدمات تکنیکی این پارک شامل طراحی واحد صنعتی (plant)، ساخت و نصب، نگهداری و تعمیر است. در زمینه لجستیک که اتفاقا یکی از مهمترین کاستیهای صنعت پتروشیمی ایران درحال حاضر است در این پارک حملونقل و ذخیرهسازی محصولات شیمیایی (مرکز لجستیک با امکان ذخیره برای pallet 22000) صورت میگیرد. در سیستم خدمات IT خدماتی چون مخابرات، شبکه، جادهسازی، خدمات PC و server برای شرکتهای مختلف پتروشیمی عضو این پارک انجام میشود.
همین رویکرد باعث شده است که صنایع شیمیایی Bavaria در مقیاس بینالمللی جایگاه مناسبی پیدا کنند. در آلمان، Bavaria سومین منطقه بزرگ صنایع شیمیایی است که 7/13درصد نیروی انسانی منطقه را در قالب 250 SME استخدام کرده است. این 250واحد به صورت منظم در یک سیستم یکپارچه در حوزه تولید محصولات شیمیایی فعالیت میکنند و از این طریق 48درصد صادرات مواد شیمیایی آلمان را به خود اختصاص داده است.
علاوه بر 250SME فعال بازیگران بینالمللی از قبیل WackerChemieوSüd-Chemie شعبههای اصلی خود را در Bavaria دارند؛ Degussa،BASF، Clariant وSpezialitätenchemie Ciba در زمینه تاسیسات پژوهشی و واحدهای تولیدی در این منطقه فعالیت میکنند. پارک GENDORF نه تنها باعث رونق اقتصادی صنعت شیمیایی آلمان شده بلکه موجبات رونق و توسعه همهجانبه منطقه باواریای آلمان (منطقه اقتصادی واقع میان رودخانههای Inn و Salzach) را فراهم آورده است. در این راستا یکچهارم مشاغل منطقه Bavaria آلمان در صنایع شیمیایی و یک سوم عواید این منطقه نیز از فروش مواد شیمیایی است که در این پارک تولید شده است. شاید دستیابی به چنین وضعیتی در یک پارک فناوری پتروشیمی اکنون برای صنعت ایران گزینهیی دور از ذهن محسوب شود اما قطعا الگوگیری میتواند از برداشتن گامهای نادرست در این زمینه جلوگیری کند.
عضو اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت گاز و پتروشیمی در ادامه نوشته خود با همین رویکرد آورده است: «از طریق مدیریت به روز تولید، امکان کاهش هزینههای تولید و در نهایت حداکثر کردن ارزش افزوده به دست آمده از مواد خام پتروشیمی به وجود میآید. در نتیجه ایران میتواند تبدیل به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات پایین دستی پتروشیمی شود.» سلطانی در این بخش از مقاله روی سخن خود را به سمت دولت برده و مینویسد: «دولت باید جهت فعالیتهای اساسی خود در صنایع اساسی و زیربنایی را به به سمت صنایع پاییندستی هدایت کند و از این طریق امتیازات بیشتری را برای سرمایهگذاران در صنایع پاییندستی به وجود آورد.
درحال حاضر صادرات محصولات پتروشیمی، 25درصد از کل صادرات غیرنفتی ایران را تشکیل میدهد. با توجه به پروژههای جدید مجتمعهای پتروشیمی در مناطق مختلف و بهرهگیری از ظرفیتهای مورد نیاز برای چنین صنعتی، پیشبینی میشود که ظرفیت تولید ایران در تا پایان سال2025 به 100میلیون تن در سال برسد.»او در پایان نیز مینویسد: «بنابراین اگر بخشهای پاییندستی پتروشیمی در یک برنامهریزی منسجم توسعه پیدا کنند صادرات محصولات پتروشیمی میتواند با صادرات نفتخام برابری کند و در نتیجه اتکای کشور به نفتخام کاهش یابد.»
مطالب مرتبط
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر