بررسی با خوانش منابع تاریخی ژاپنی

تلاقی تراژدی ژاپنی و خوش‌بینی ایرانی در پتروشیمی

محمدحسن پیوندی: همکاری ایران و ژاپن در دهه 70میلادی برای احداث مجتمع پتروشیمی یک همکاری «خوب» بود.

حالا نوبت به آنها رسیده است. به «ژاپنیها» بعد از آلمان و ایتالیا، صنعت پتروشیمی حالا میتواند به این گزینه نیز برای برقراری ارتباط و جذب سرمایه فکر کند. محمدحسن پیوندی، معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی روز گذشته و بعد از دیدار با ژاپنیها همکاری ایران و ژاپن در احداث پتروشیمی «بندر امام» را مصداقی از «همکاری خوب» که در زمان خود «بینظیر» بوده دانسته است. اما آیا واقعا همکاری ایران و ژاپن در احداث پتروشیمی بندر امام نوعی از همکاری «خوب» محسوب میشود؟ همکاریای که بعد از گذشت حدود 20 سال از نخستین مذاکرات میان گروه ایرانی و ژاپنی در اواخر دهه 40شمسی تا «هفت دور مذاکره فشرده» در سال 68 برای راضی کردن ژاپنیها برای بازگشت به پروژه در نهایت به «فسخ» قرار داد منجر میشود. در واقع نام پتروشیمی «بندر امام» بعد از خروج ژاپنیها از پروژه به این واحد داده میشود. برای یافتن پاسخی شفاف درباره نوع همکاری ایران و ژاپن در احداث این واحد پتروشیمی به سراغ متون و منابع علمی و تاریخی در این زمینه رفتهایم.

متونی که همه از سوی ژاپنیها نوشته شده که خود نشان میدهد تا چه اندازه در ایران روحیه بررسی و واکاوی دلایل «شکست» یک پروژه هرگز جدی گرفته نمیشود. مقاله «تجزیه و تحلیل تاریخی از مراحل اولیه پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن» نوشته ناتوشی امنو از دانشگاه هیوگو ژاپن و کتاب «ژاپن در خاورمیانه معاصر» از کائورو ساگیهارا و جی.ای. آلن دو منبعی که آنها را بررسی شده اند. هر دو این منابع با نگاهی بسیار جذاب و خواندنی و با جزییات قابل توجه این مساله را بررسی کردهاند که چرا همکاری ایران و ژاپن در احداث یک واحد پتروشیمی با گذشت سالهای طولانی به «فسخ» قرارداد از سوی ژاپنیها منجر شد؟ ناتوشی امنو در مقاله خود مینویسد که در ژاپن اغلب به این همکاری به عنوان «پر ریسکترین و بدترین» سرمایهگذاری ژاپن در کشوری خارجی بعد از جنگ جهانی دوم نگاه میکنند. نگاهی که با صفت «همکاری خوب» که توسط معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی برای توصیف این پروژه به کار رفته فاصله بسیار زیادی دارد. همکاری میان ایران و ژاپن در این زمینه بیش از هر چیز «پیچیده» و «همراه با دشواریهای» فراوان بوده است.

امنو مینویسد: «شرکت پتروشیمی ایران و ژاپن؛ در کشور ژاپن به عنوان پروژهای با سرنوشتی «تراژیک» و «بدشانسانه» شناخته شده است. این پروژه از شروع تحت عوامل مختلفی همچون شوک قیمت نفت در سال 1973، تغییرات در ایران و جنگ ایران و عراق برای 8سال به طول انجامید. به نظر من یکی از مسائلی که همکاری میان ایران و ژاپن در این زمینه را تحت تاثیر قرار داد، نوع مذاکرات متمایز ایرانیها بوده که در نهایت منجر به عقب کشیدن طرف «ژاپنی» از این قرار داد شد.» یکی از اعضای گروه ژاپنی در مصاحبهای در این زمینه میگوید: «گروه ایرانی همیشه سعی داشت که ابتکار عمل مذاکرات را در دست خود نگاه داشته و ژاپنیها را به حاشیه براند». اما ماجرا صرفا به تضاد منافع ایران و ژاپن ختم نمیشود. چند شرکت ژاپنی درگیر در این پروژه خود نیز دچار تضاد در اشتراک منافع همچنین زیان حاصل از به درازا کشیدن پروژه شدند. بعد از اتمام و شکست خوردن این پروژه شرکتهای پتروشیمی ژاپنی که در ایران حضور داشتند هیچ کدام از اسناد آرشیوی را فاش نکردند. من مطالعاتم برای این مقاله را براساس منابع دیگری انجام دادم. براساس این مطالعات ایده اولیه احداث شرکت پتروشیمی ایران و ژاپن به نوامبر 1968بازمیگردد. وقتی که ماتسویوکی واکاسوکی مدیرعامل شرکت MBK برای یک ماموریت اقتصادی به ایران سفر کرد در آن زمان ایران برنامههای 5ساله توسعه اقتصادی خود را آغاز کرده بود و ژاپنیها به ایران به چشم «مرفهترین» و «با پتانسیلترین» کشور خاورمیانه نگاه میکردند.

اما کازو تاکاهاشی در بخش «پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن: یک مشکل پیچیده» از کتاب «ژاپن و خاورمیانه معاصر» آغاز ماجرا را چنین روایت میکند: «آغاز سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی ایران از دوران پهلوی بود. به طوری که در برنامه سوم قبل از انقلاب در سالهای 1342 تا 1346 شاه اصرار زیادی روی سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی داشت. در میانه دهه 60 میلادی شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران با همکاری کمپانیAllied Chemical امریکا اقدام به سرمایهگذاری مشترک در ساخت شرکت شیمیایی شاهپور واقع در بندر شاهپور (بندر امام خمینی) کردند. همچنین NPC در آن زمان با یک شرکت امریکایی دیگر برای تولید LPG در جزیره خارک به توافق رسیدند. اما شاه خواهان سرمایهگذاری بیشتر در صنعت پتروشیمی بود. به نحوی که در برنامه چهارم توسعه قبل از انقلاب 11میلیارد دلار سرمایهگذاری برای صنعت پتروشیمی در نظر گرفته شده بود. درحالی که کل درآمد نفتی ایران در آن سال به سختی به یک میلیارد دلار میرسید و قیمت نفت در آن زمان 1.8دلار به ازای هر بشکه بود. همین امر سبب میشد که ایران مجبور شود شرایط را برای سرمایهگذاری خارجیها جذاب کند. در همین راستا در نوامبر 1968 دولت ژاپن با هدف سرمایهگذاری در ایران وارد میشود. این ماموریت تنها برای سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی نبود بلکه تلاشی برای حل و فصل مشکلات تجاری بین دو کشور نیز تلقی میشد. ایران در آن زمان تعرفههای سنگینی را بر کالاهای وارداتی ژاپنی وضع میکرد که این مساله تاجران ژاپنی را با محدودیت روبهرو کرده بود. اگرچه 40درصد نفت مورد نیاز ژاپن از طریق ایران تامین میشد با وجود این مطلب محدودیتهای زیادی در تجارت ایران با ژاپن وجود داشت و ایران تا مدتی از صادرات نفت خام به ژاپن خودداری میکرد و حاضر به تسهیل روند تجاری خود با ژاپن نبود.»

در این قسمت از ماجرا نگاه دو محقق ژاپنی مورد بررسی با یکدیگر دچار زاویه میشود. در واقع «امنو» در مقاله خود مینویسد که واکاسوگی که به همراه باقر مستوفی، مدیرعامل وقت شرکت ملی صنایع پتروشیمی در سال 48 به دیدن میدانهای نفتی جنوب ایران رفته بودند از هدر رفتن و سوختن نفت وگاز ایران انتقاد کرده و پیشنهاد میکند که واحدی پتروشیمی برای استفاده از این منابع احداث شود. اما در کتاب «ژاپن و خاورمیانه معاصر» نوشته شده است که این مستوفی بود که خود از هدر رفتن گاز و نفت نگران بود و از ژاپنیها خواست تا طرحی را برای توقف این هدررفت به ایران بدهند. در این روایت آمده است: «در آن دوره خلاصهیی از برنامه چهارم توسعه ایران به گروه ژاپنی ارائه میشود و باقر مستوفی، مدیرعامل وقت شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران گروه ژاپنی را برای بازدید از واحدهای تولیدی نفت به خوزستان میبرد. در این بازدید مستوفی گروه ژاپنی را به یک سایت گازی میبرد در آن سایت گازی که همراه با نفت استخراج میشده به صورت کاملا بیاستفاده سوخت میشده و هدر میرفته است. مستوفی از سوئیوکی واکاساگی (نایب رییس کمپانی Mitsui Co بزرگترین مرکز تجاری ژاپن) که همراه با هیات تجاری به ایران آمده بود، سوال میکند که آیا ژاپنیها امکان ساخت پروژهیی برای جلوگیری از هدررفت و استفاده از این گاز دارند یا خیر؟ گویا ستونهای آتشی که از سوختن گازهای ارزشمند در جلو چشمان واکاساگی مشتعل شده بود تاثیر عمیقی روی ذهن او گذاشته بود که در بازگشت وی به توکیو دستور داد که واحد مطالعاتی شرکت Mitsui امکانسنجی ساخت مجتمع تولیدی پتروشیمی در ایران را انجام دهند.»

اما داستان تازه از اینجا آغاز میشود. فراز و نشیبهای فراوان گروه ایرانی و ژاپنی برای به نتیجه رسیدن در زمینه احداث مجتمع پتروشیمی هر روز دچار نوسانات جدیدی میشود. یکی از مسائلی که از همان ابتدا چالشبرانگیز بوده مورد در مقاله امنو به این شکل مورد بررسی قرار گرفته است: «در زمان مذاکرات میان ایران و ژاپن شرکت پتروشیمی MBK توسط وزارت صنعت معدن و تجارت ژاپن اداره میشد و خود به تنهایی امکان احداث مجتمع پتروشیمی را نداشت. اما به هر حال شاه ایران در آن زمان به شدت مترصد برقراری ارتباط با شرکتهای غربی برای توسعه اقتصاد ایران بود که یکی از مهمترین روشهای این توسعه را در صنعت پتروشیمی میدید. بعد از صحبتهای مطرح شده میان واکاسوگی و مستوفی، یک گروه ایرانی به ژاپن سفر کرده و درخواست احداث یک واحد پتروشیمی در ایران را مطرح کردند. بعد از گذشت یک سال از این تاریخ و در سال 1969 نخستین گروه ژاپنی برای امکانسنجی و مطالعات احداث این واحد به ایران سفر کردند.»

سفری که آغازی بر ماموریتها و سفرهای پرشمار گروههای ژاپنی در چند سال بعد از این موقعیت بود. آنطور که امنو در مقاله خود نوشته است یکی از ماموران حاضر در ماموریت اول نظر خود را بعدها در مصاحبهیی چنین بیان کرده است: «من احساس کردم که این پروژه امکانپذیر نیست چراکه هزینهها برای ما در ایران بالا بود. درست است که در ایران خوراک گاز ارزان همچنین نیروی کار ارزان وجود دارد اما ایران برای عملیات ساختوساز نیاز شدید به واردات از کشورهای غربی دارد.»

نویسندگان کتاب «ژاپن و خاورمیانه معاصر» نیز درباره این دوره چنین روایت کردند: «اما نتیجه مطالعات گروه ژاپنی منفی و بدبینانه بود و براساس محاسبات آنها هزینه ساخت یک واحد پتروشیمی در خاورمیانه تا دو برابر هزینه ساخت یک واحد در ژاپن برآورد شده بود. اما با این وجود شرکت Mitsui مذاکرات خود را با NPC برای امکانپذیری ساخت یک مجتمع پتروشیمی در ایران آغاز کرد. علاوه بر بحث مخاطرات زیستمحیطی ساخت واحد پتروشیمی در ژاپن، مزیتهای تجاری ایجاد یک واحد پتروشیمی در خاورمیانه نسبت به ژاپن نیز، چشمبادامیها را ترغیب به سرمایهگذاری در پتروشیمی ایران میکرد.»

در این تاریخ قرار بر این بود که امکان سنجی پروژهیی برای تولید 400هزار تن اتیلن که 300هزار تن آن باید به ژاپن صادر شده و بقیه دراختیار ایران میبود، بررسی شود. ژاپنیها آنطور که نشان دادهاند ابتدا از ابعاد اقتصادی پروژه راضی نبودهاند اما از میزان «آمادگی ایران» در ارائه وضعیت خود بسیار شگفتزده میشود. امنو در این باره مینویسد: «ایرانیها در آن زمان برنامه 5ساله توسعه خود و نقش صنعت پتروشیمی در آن را به ژاپنیها ارائه میکنند که موجب شگفتی ژاپنیها میشود و آنها را به این نتیجه میرساند که ایران در این زمینه بسیار جدی است.»

بعد از این دوره اما دوران انتظار فرا میرسد. ژاپن با وقفه پیشنهاد احداث یک واحد تولید الپیجی را به شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران میدهد اما NPC به این دلیل که این پروژه در حیطه اختیارات شرکت ملی نفت ایران است از پذیرش آن خودداری میکند. در مقاله امنو در این باره آمده است: «ژاپنیها ابتدا به این نتیجه رسیدند که اگر پیشنهاد LPG آنها ازسوی ایران رد شد از پتروشیمی نیز کنار بکشند اما شور و شوق و جدیت ایرانیها در ادامه باعث شد آنها از سیاست اولیه خود عدول کرده و به مطالعات در زمینه احداث پتروشیمی ادامه دهند.»

در این قسمت میتوان تاحدودی به تناقض آرای ژاپنیها در زمینه نگاه به پتروشیمی ایران پی برد. یکی از دیگر ماموران اعزام شده ازسوی ژاپن به ایران برای امکانسنجی پتروشیمی در مصاحبهیی درباره این بازه زمانی گفته است: «ما نمیتوانستیم شاهد مشخصی برای ناامید شدن از پروژه پیدا کنیم. امکانسنجی پروژه مشروط به نحوه عملکرد طرف ایرانی بود، بنابراین در آن زمان نمیتوانستیم به صراحت بگوییم که باید از این پروژه کنار کشید.»

ژوئن1970 اما فصل بازدید ژاپنیها از شرکت شیمیایی شاهپور است که توسط گروه ایرانی و امریکایی احداث شده و در آن زمان امریکاییها این کار را ترک کرده بودند. امنو این ماجرا را از این زاویه روایت میکند: «ژاپنیها در ژوئن1970 از شرکت شیمیایی شاهپور بازدید کردند تا توانایی عملیاتی ایران در پتروشیمی را ببینند. در آن زمان امریکاییها از این پروژه کنار رفته بودند و ایران از ژاپن درخواست کرد تا یک شریک ژاپنی را به جای شریک سابق امریکایی برای ایران پیدا کنند.» اما از نگاه نویسندگان کتاب «ژاپن، خاورمیانه معاصر» خروج امریکا از شرکت شیمیایی شاهپور برای ژاپن هشدار بوده است. روایت آنها اینگونه است: «در بهار1970 به درخواست ایران از شرکت Mitsui، گروهی برای راهاندازی مجتمع شیمیایی شاهپور که توسط کمپانی امریکایی Allied Chemical رها شده بود، فرستاده شدند. نفس این درخواست برای ژاپنیها یک هشدار به حساب میآمد که چرا امریکاییها این پروژه را رها کردند. گروه مهندسانی که از ژاپن به ایران سفر کردند گزارش مثبتی را از پروژه شاهپور ارائه کردند. حتی به این مساله اشاره کردند که خود ایرانیها میتوانند این پروژه را عملیاتی کنند. پیش از این ژاپنیها در توانایی ایرانیها برای احداث و راهاندازی یک مجتمع مدرن پتروشیمی شک داشتند، اما با این گزارش شرکت Mitsui تشویق شد که کار راهاندازی را به خود ایرانیها بسپارد.»

اما در ادامه گروههای دیگری نیز ازسوی ژاپن به ایران روانه شدند. نکته جالب توجه این است که تعدد گروههای فرستاده شده به ایران درنهایت منتج به «اختلاف» میان ژاپنیها شد. چهارمین گروهی که ازسوی ژاپن به ایران فرستاده شدند، «مهندسان کارخانهای» اینبار به جای «کارشناسان محصول» ازسوی ژاپن به ایران آمدند. یکی از افراد گروه «کارشناسان محصول» درباره سفر مهندسان چنین گفته است: «گروه چهارم کار خودشان را یک «ماموریت واقعی» میدانستند. درواقع آنها میخواستند بگویند که خودشان مهندسان حرفهیی بوده و ما، کارشناسان محصول، آماتور هستیم.» او همچنین گفته است: «من فکر میکنم آنها میخواستند ما را که مسوول راهاندازی موقت پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن بودیم را تحقیر کنند. از نقطهنظر ما نرخ بازگشت سرمایه، سرعت و بازار معیار در اولویت بودند اما بهنظر میرسد که گروه «مهندسان» به این مسائل اهمیت چندانی نمیداد.» البته طبق مقاله امنو یکی از گروه «مهندسان» در آن زمان بیان کرد که ما خواهان برقراری رابطهای انسانی با ایران در آن زمان بودیم.»

اما پایان دوره مطالعاتسنجیهای اولیه ازسوی ژاپن در این پروژه از نگاه کتاب «ژاپن و خاورمیانه معاصر» اینگونه شکل میگیرد: «نهایتا در اکتبر1970 (مقارن با مهر1349) ایرانیها پیشنهاد یک پروژه مطالعاتی مشترک با شرکت Mitsui برای طرح امکانسنجی ارائه کردند  مدیران NPC 6 ماه در حال تلاش برای راضی کردن سوئیکی واکاساگی به پذیرش طرح بودند. ایران امتیازات زیادی را برای افزایش سودآوری عملیات به ژاپنیها ارائه کرد. یکی از این پیشنهادها این بود که ایران گاز را بهعنوان خوراک مجتمع بهصورت تقریبا مجانی و تنها به نرخ 2سنت برای هر 1000فوت مکعب به ژاپنیها ارائه کند. سرانجام در بهار1971 و پس از سه سال بعد از آن سفر به یاد ماندنی مستوفی و واکاساگی به خوزستان و معرفی ایده ساخت مجتمع پتروشیمی در ایران، طرح مطالعاتی این پروژه آغاز شد.»

برچسب ها: ژاپن NPC
مطالب مرتبط
آیین‌نامه خوراک پتروشیمی‌ها هنوز کامل نیست
برجام،مسیرخام فروشی پتروشیمی ها راتغییر خواهد داد؟
انتظار تحول عظیم در صنعت پتروشیمی را نداشته باشیم
پتروشیمی جم از فرابورس به بورس منتقل شد
پیشرفت بیش از ٩٦ درصدی فاز نخست نیروگاه پتروشیمی دماوند
همکاری ایران و ژاپن در زمینه تجاری‌سازی دانش فنی فرآیندهای پتروشیمی
مشاهده نظرات