جریان افت قیمت فلزات چه آثاری در گروههای مرتبط ایجاد میکند؟
برندگان و بازندگان افت قیمت فولاد
نزدیک به دو سال است که از شروع جریان کاهش قیمتها در صنعت فولاد میگذرد، جریانی که به نظر میرسد به این زودیها قصد توقف ندارد.
بر این اساس افت قیمتها در بازار فولاد ایران از یک «اتفاق» به یک «جریان» تبدیل شده است، جریانی که از کاهش قیمت جهانی فولاد و رکود در پروژههای عمرانی کشور و کاهش تقاضا تاثیر میگیرد.
اما با ادامه پیدا کردن جریانی که به آن اشاره شد، این سوال مطرح میشود که برندگان و بازندگان اصلی افت قیمتها در صنعت فولاد چه کسانی هستند؟
این سوال در شرایطی مطرح میشود که به گفته مسوولان رشدی 10 درصدی از صنعت فولاد بهعنوان دومین موتور محرک اقتصاد کشور (که حدود 120 هزار نفر بهصورت مستقیم و بیش از 1.5 میلیون نفر به شکل غیرمستقیم در کنار آن مشغول به کار هستند) در سال جاری انتظار میرفت.
حال با توجه به کاهش ظرفیت فولادسازان به دلیل رکود تقاضا در بازار داخلی و افت قیمتها سوال یاد شده مهمتر نیز جلوه میکند.
به عقیده کارشناسان در نگاه نخست اینطور به نظر میرسد که برندگان اصلی جریان کاهش قیمت فولاد مصرفکنندگانی هستند که کالای مورد نظر خود را ارزان به دست میآورند.
در چنین شرایطی بازندگان اصلی نیز تولیدکنندگان و فعالان بازار خواهند بود زیرا در کنار افت قیمتها سود چندانی نصیب آنها نمیشود؛ اما با نگاهی دقیقتر به این جریان مشخص میشود که افت قیمتها در بازار فولاد تا مقطعی یک اتفاق برد-برد است که هم مصرفکننده و هم تولیدکننده از آن بهره میبرد اما با عبور از یک سقف قیمتی و همچنین یک فاصله زمانی، این اتفاق به یک تراژدی برای هر دو گروه تبدیل میشود.
یک کارشناس صنعت فولاد در رابطه با سوال یاد شده در ابتدای گزارش میگوید: همواره گفته میشود تجارتی مفید است که دو طرف معامله در آن برنده باشند، بر این اساس کاهش نرخ در بازار فولاد نیز تا جایی به نفع تولیدکننده و خریدار است.
مدیربازاریابی و فروش شرکت ذوب آهن اصفهان در ادامه میگوید: برای مثال در پی کاهش قیمت، مصرفکننده از این اتفاق سود خواهد برد زیرا کالای خود را ارزان میخرد، این کاهش قیمت میتواند به نفع تولیدکننده هم باشد زیرا آنها را به بهرهوری و اصلاح روشهای تولید تشویق میکند بنابراین تا اینجای کار هر دو طرف برنده هستند اما در صورت ادامه پیدا کردن این روند شرایط تولیدکننده و مصرفکننده این بازی برد-برد وارد حوزه زیان خواهد شد.
به این ترتیب اینطور به نظر میرسد که شاید با در نظر گرفتن عوامل مختلف تولید و تفکیک آنها از یکدیگر بهتر بتوان سود و زیان گروههای مختلف در داستان کاهش قیمتها را مشخص کرد.
به عقیده نعمتالله محسنی در شرایطی که افت قیمتها با کاهش هزینههای تولید مانند هزینههای نیروی انسانی، انرژی یا تورم همراه نیست واحدهای تولیدی دچار زیان میشوند زیرا عوامل یادشده پارامترهایی خارج از کنترل تولیدکنندگان است.
محسنی در ادامه توضیح میدهد که در چنین شرایطی اگرچه کاهش قیمتها میتواند به نفع مصرفکننده باشد اما بازنده اصلی تولیدکننده و همچنین نیروهایی هستند که در واحدهای تولید مشغول به کارند.
به این ترتیب برندگان و بازندگان اصلی کاهش قیمتها در بازار فولاد مشخص شدند، اما این پایان کار نیست زیرا در ادامه تحلیل شرایط فعلی میتوان به این نتیجه رسید که گروه مصرفکنندگان که ظاهرا برندگان کاهش قیمتها بودند نیز دچار زیان میشوند.
این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که با ادامه پیدا کردن افت قیمتها و زیان تولیدکنندگان، آنها وارد یک رقابت منفی برای کاهش بیشتر قیمتها به منظور جذب مشتری میشوند اما رقابت منفی اتفاقی است که به عقیده محسنی نه برای تولیدکننده و نه برای مصرفکننده منفعتی به همراه ندارد زیرا در چنین شرایطی تولیدکنندگان برای برنده شدن در رقابتی که برای کاهش قیمتها در پیش گرفتهاند، از کیفیت محصولات خود میکاهند.
با کاهش کیفیت تولیدات به نظر میرسد که هر دو گروه دخیل در این ماجرا با زیان همراه خواهد بود، زیرا تولیدکننده با اقدام برای کاهش کیفیت به منظور تحمل زیان به برند خود ضربه وارد میکند و خریداران چنین محصولاتی نیز خرید محصولی با کیفیت را تجربه نمیکنند.
موضوع دیگری که در شرایط فعلی میتوان به آن اشاره کرد، بحث اشتغال در کشور است.
محسنی در این زمینه میگوید: با ادامه پیدا کردن روند کاهش قیمتها طرحهای توسعه فولادی متوقف یا نیمه کاره رها میشوند و این در حالی است که تولیدکنندگان هزینههای زیادی برای آغاز این طرحها متحمل شدهاند که قادر به اتمام و بهرهبرداری از آن نخواهند بود.
در چنین شرایطی است که با توقف طرحهای توسعه، نیروی جدیدی نیز جذب این طرحها نخواهد شد و روند ایجاد اشتغال توسط صنعتی مانند فولاد با کندی همراه خواهد شد.
با این تفاسیر به نظر میرسد بازندگان اصلی موضوع اشتغال نیز به روشنی مردم و دولت باشند.
محسنی در ادامه با تاکید دوباره بر این نکته که کاهش قیمت باید حد و حدودی داشته باشد، میگوید: کاهش نرخ اگر از مرزی خاص عبور کند، بازگشت به شرایط عادی و ترمیم خساراتی را که وارد کرده است دشوار میکند.
به این ترتیب به نظر میرسد با ادامه پیدا کردن روند کاهش قیمتها در بازار فولاد، گروههای بازنده این جریان بیش از پیش گسترش پیدا کنند زیرا افت قیمتها توان تولیدکنندگان برای رسیدن به اهدافی مانند پوشش افزایش هزینههای سالانه تولید، ادامه دادن طرحهای توسعه، تامین مواد اولیه با کیفیت، ارتقای تکنولوژی تولید و... را میگیرد.
به گفته مدیر بازاریابی و فروش شرکت ذوب آهن اصفهان، صنعت فولاد تا جایی توان پوشش دادن افزایش هزینههای تولید در حالت افت قیمتها و تحمل زیان از این ناحیه را دارد، به همین دلیل در چنین شرایطی صادرات کالا را جایگزین زیان بازار داخلی میکند.
این سیاستی است که هماکنون توسط فولادسازان بزرگ داخلی در پیش گرفته شده است اما صادرات این واحدهای تولیدی در حالی ادامه دارد که قیمت فروش محصولات صادراتی در بازارهای هدف برای فولادسازان بسیار پایین و حتی با زیان همراه است.
در چنین شرایطی میتوان حدس زد که برنده اصلی صادرات محصولات فولادی با قیمت ارزان (صرفا برای ایجاد گردش کالا و پول)، مشتریانی هستند که در آنسوی مرزهای ایران محصولات با کیفیت فولادسازان ایرانی (در مقایسه با محصولات چینی) را دریافت میکنند.
« خبر قبلی
افزایش ۵ هزار هکتاری سطح زیرکشت زعفران
خبر بعدی »
سیاست های مبهم در واردات برنج
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر