کارشناسان چالش نیروی انسانی مازاد در واحدهای فولادی را بررسی می‌کنند

بار سنگین نیروی انسانی بر دوش صنعت فولاد

صنعت فولاد ایران حالا با نیمی از ظرفیت تولید خود که چیزی نزدیک به 24 میلیون تن ارزیابی می‌شود مشغول به کار است. این شرایط در حالی بر واحدهای فولادسازی حکمفرما است که رشد یکباره تعداد نیروهای انسانی در این بخش از تولید که در دولت قبل شاهد آن بودیم حالا تبدیل به باری سنگین بر دوش تولیدکنندگان فولاد شده است.

سنگینی این بار زمانی بیشتر خودنمایی میکند که میزان تولید و تعداد نیروی انسانی در شرکتی مانند هیوندای استیل کره را با یکی از شرکتهای تولیدکننده فولاد ایرانی مقایسه میکنیم. بر این اساس درحالیکه به گفته کارشناسان ظرفیت تولید شرکتی مانند هیوندای استیل حدود 24 میلیون تن در سال است، کل تعداد نیروی کار در این شرکت کمتر از 2000 نفر است. حال اگر نگاهی به شرایط یکی از تولیدکنندگان فولاد در کشورمان بیندازیم، درمییابیم که شرکتی نیمه دولتی که تولید آن در سال چیزی کمتر از 3 میلیون تن است، حدود 16 هزار و 500 نفر نیرو در اختیار دارد. این تعداد نیروی انسانی در حالی تنها در یک شرکت تولید فولاد انباشته شده است که از نگاه کارشناسان با تکنولوژی تولیدی که حالا در ایران وجود دارد، اصولا چیزی حدود 4 هزار نیرو برای تولیدی کمتر از 3 میلیون تن کافی است.

اما داستان نیروی کار سربار در شرکتهای فولادسازی چیست و چرا همواره بحث فراوانی بر سر این مشکل وجود دارد؟ بحث در رابطه با تعداد نیروی کار در واحدهای فولادی، به خصوص واحدهای نیمه دولتی در حالی وجود دارد که این روزها فولادسازان با مجموعهای از مشکلات بر سر راه تولید روبهرو هستند، اما ضرورت توجه به مشکلی با عنوان نیروی کار سربار در حالی وجود دارد که این بخش ارتباط مستقیمی با بهرهوری تولید و هزینههای فوری فولادسازان دارد.  بر این اساس در حالیکه همواره افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید بهعنوان یکی از راهکارهای خروج فولادسازان از رکود و افزایش قدرت رقابت آنها در بازارهای جهانی مطرح میشود، بلافاصله این سوال مطرح میشود که با وجود تعداد بالای نیروی کار چگونه میتوان چنین راهکاری را عملی کرد؟

رشد نجومی نیروی کار در واحدهای فولادسازی

معاون بازاریابی و فروش شرکت ذوب آهن اصفهان در رابطه با داستان رشد یکباره نیروی کار در واحدهای فولادسازی به ظاهر خصوصیسازی شده میگوید: اتفاقی که در واحدهای فولادی نیمهدولتی رخ داد این بود که در دولت گذشته، قرارداد تعداد زیادی از افرادی که در طرحهای توسعه یا در ارتباط با پیمانکاران مشغول به کار بودند لغو شد و آنها وارد کارخانههای تولید فولاد شدند، این اتفاقی بود که در پی آن تعداد زیادی نیروی غیرمتخصص وارد واحدهای فولادسازی شدند.  نعمتالله محسنی در ادامه میگوید: برای مثال فقط در یکی از واحدهای فولادسازی که تعداد نیروی کار آن حدود 6 هزار و 800 نفر بود، به یکباره بیش از 9 هزار نفر نیروی کار تازه اضافه شد که با در نظر گرفتن تولید حدود 2 میلیون و 300 هزار تنی این شرکت میتوان به غیراصولی بودن تعداد نیروی کار در این شرکتها پی برد.  این اتفاق در حالی میزان تولید فولاد توسط هر یک نیروی کار در ایران را به چیزی حدود 140 کیلوگرم رسانده است که در کشوری مانند ژاپن به ازای هر نفر نیروی کار در یک واحد فولادسازی، هزار تن فولاد تولید میشود.

اما تبعات چنین رخدادی در واحدهای فولادسازی کشور چیست؟ 
 محسنی در پاسخ به این سوال میگوید: نخستین اتفاقی که در پی این اقدام رخ داد این بود که نیروهایی وارد واحدهای فولادسازی شدند که از نظر سلامت جسمی، توانایی علمی و تجربه برای کار در چنین واحدهایی مناسب نیستند، این اتفاق در حالی رخ داده است که صنعت برای رشد و پیشرفت به نیروی کارشناس نیاز دارد.  به عقیده محسنی یکی از تبعات ناگوار استخدام بیش از اندازه نیروی انسانی که آثار آن حداقل تا 15 سال دیگر باقی خواهد ماند این است که «باوجود نیروی کار زیادی که حالا در واحدهای فولادسازی وجود دارد، شرکتهای فولادسازی توان استخدام نیروی کار متخصص و به روز را نخواهند داشت». 
 
رضایت کوتاهمدت استخدامهای اجباری

اما رئیس هیات عامل ایمیدرو در رابطه با مشکل نیروی انسانی سربار در واحدهای فولادسازی به «دنیای اقتصاد» میگوید: نکتهای که وجود دارد اینکه باید زمان و شرایط را در نظر بگیریم، ما به هرحال باید قبول کنیم یکی از هزینههایی که بر قیمت تمام شده و بهرهوری اثر میگذارد نیروی انسانی است. مهدی کرباسیان با اشاره به این نکته میگوید: با این وجود ما شاهد بودیم که دولت قبل برای حل مشکل بیکاری از راهکار استخدامهای اجباری استفاده کرد، اتفاقی که در این جریان رخ داد این بود که در کوتاهمدت رضایتی در میان مردم ایجاد شد اما به مرور واحدهای تولیدی زیانده شدند و قیمتهای تمام شده بالا رفت.»

 از نظر کرباسیان «به هرحال در رابطه با نیروهای انسانی کاری از دست این واحدهای تولیدی ساخته نیست و باید منتظر ماند تا با یاری خدا اقتصاد کشور از رکود خارج شود و با رونق تولید کارهای بیشتری ایجاد شود یا با توسعه طرحهای فولادسازان این کارمندان یا کارگرهای اضافی به واحدهای جدید منتقل شوند.» کرباسیان در حالی به انتقال نیروهای انسانی به واحدهای دیگر در شرایط رونق اقتصادی امیدوار است که یک کارشناس صنعت فولاد عقیده دارد این جابهجایی به راحتی ممکن نخواهد بود، زیرا بسیاری از افرادی که حالا در واحدی در اصفهان یا خوزستان مشغول به کار هستند شاید حاضر به انتقال به طرحی در کویر مرکزی ایران نباشند. 

چالشهای تولید فولاد با هزینه پایین

همانطور که اشاره شد تعداد بالای نیروی کار در واحدهای فولادسازی یکی از مشکلاتی است که فولادسازان را با پرداخت هزینههای فوری بسیاری مواجه کرده و از سویی قیمت تمام شده را برای آنها افزایش داده است. اگرچه راهکارهای فراوانی برای مقابله با این مشکل از سوی کارشناسان پیشنهاد میشود، اما چیزی که ضروری به نظر میرسد اجماع هرچه سریعتر بر سر یکی از این راهکارها است تا به این واسطه هزینه تولید فولاد در کشور کاهش یابد و بهرهوری با افزایش همراه شود. رضا زائرحیدری، کارشناس حوزه فولاد در این رابطه میگوید: نسبت تولید به تعداد نیروی کار در ایران غیراقتصادی است، بر این اساس در نتیجه ورود تعداد زیادی نیروی کار غیرمتخصص به صنعت فولاد حالا با کمبود نیروی متخصص و نیروهایی که سرمایه انسانی سازمان به شمار میروند مواجهیم، این اتفاق باعث پایین آمدن بهرهوری تولید در واحدهای بزرگ تولید فولاد شده است که عمدتا غیردولتی هستند.

با این تفاسیر به نظر میرسد کمبود نیروی انسانی متخصص و تعداد بالای نیروی انسانی دو معضلی هستند که میتوانند فولادسازان ایران را از رسیدن به اهدافی مانند تولید ارزان و با بهرهوری بالا دور نگاه دارند. این دو مشکل اساسی در حالی برای صنعت فولاد وجود دارد که فولادسازان دنیا سرانه تولید فولاد به ازای هر نیروی کار را بسیار افزایش دادهاند و به این واسطه به قدرت تولید ارزان و در پی آن رقابت در بازارهای جهانی دست یافتهاند. با نگاهی به تحولات تولید و فروش در دنیا میتوان به سادگی دریافت که اقدامی مانند اجبار کارخانههای تولیدکننده برای استخدام از سوی دولت، تا چه میزان از توان این کارخانهها برای رقابتهای جهانی کاسته است. حال اگرچه راهکارهایی مانند بازنشستگی زودهنگام، انتقال نیروهای انسانی به طرحهای توسعه و مواردی از این دست مطرح میشود، اما نگاهی به شرایط بازنشستگان فعلی صنعت فولاد و همچنین طرحهای توسعه نشان میدهد که نمیتوان به این راهکارها تکیه چندانی کرد.

تمام اینها در حالی است که به گفته زائرحیدری حالا در دنیا به دو علت تلاش میشود تا تولید فولاد با تکیه بر نیروی کار کم اما متخصص انجام شود: نخست اینکه تولید فولاد کاری است که با خطرات فراوانی همراه است و به همین دلیل تلاش میشود افراد کمتری در خطوط تولید حضور داشته باشند زیرا اگر اتفاقی متوجه این افراد شود هم سلامت یک فرد در خطر افتاده و هم باری اقتصادی بر دوش واحد فولادی قرار میگیرد. کاهش هزینههای تولید دومین دلیلی است که تولیدکنندگان فولاد در دنیا را به سمت تولید با نیروی کار اندک اما متخصص سوق داده است. به این ترتیب آنطور که کارشناسان عقیده دارند در حال حاضر تنها واحدهایی قادر به ادامه حیات هستند که از قیمت تمام شده پایینتر و قابل رقابت برخوردارند، امتیازی که میتوان گفت واحدهای فولادی ایران به سختی از آن بهرهمند هستند.

به عقیده کارشناسان، نیروی انسانی بیش از آنکه ترازهای حسابداری نشان میدهد بر واحدهای تولیدی هزینه تحمیل میکنند. حال این شرایط درحالی برای فولادسازان بزرگ نیمهدولتی وجود دارد که تعدیل نیرو، کاهش دستمزدها، بازنشستگی زودهنگام و مواردی از این دست اتفاقاتی دور از ذهن هستند. با تمام این تفاسیر باید دید معضل نیروی سربار انسانی در واحدهای تولید فولاد که در کنار نبود تکنولوژی روز تولید، به یکی از چالشهای فولادسازان برای افزایش بهرهوری تولید تبدیل شده است، با در نظر گرفتن راهکاری منطقی حل خواهد شد یا فولادسازان به حرکت کند و سنگین خود در مسیر تولید با تعداد زیاد نیروی کار ادامه خواهند داد؟

مطالب مرتبط
معرفی پروژه‌های فولادی به خارجی‌ها
اولین جرقه رشد قیمت فولاد پس از چند هفته رکود
مشاهده نظرات