راهکار افزایش بهرهوری در معادن
معدن و صنایع وابسته به آن میتوانند نقش مهمی در اقتصاد ایران ایفا کنند؛ نقشی که تا چند سال گذشته توجه مناسبی به آن نشده بود.
این بخش میتواند دولت را در مدیریت معضل بیکاری یاری کند و سهم درآمدهای غیرنفتی را در تولید ناخالص ملی بهبود بخشد. اما مشکلی به نام «بهرهوری» وجود دارد که باید چارهای برای آن اندیشید. هزینههای تولید محصولات معدنی در ایران بسیار بالا است. اما برای اصلاح از کجا باید شروع کرد؟ بدون شک، از هزینه حقوق و دستمزد.
هزینه حقوق و دستمزد، در سازمانها و شرکتهای مختلف، از مهمترین هزینههای شرکتها است و بیشترین سهم را از بهای تمام شده محصولات به خود اختصاص میدهد. این موضوع بهویژه در شرکتها یا واحدهای تولیدی «کاربر» مشاهده میشود. واژه «کاربر» در مقابل «سرمایهبر» قرار دارد و به صنایع و حوزههایی اطلاق میشود که متکی بر نیروی انسانی خود هستند: مانند بخش معدن. چنین بخشهایی برای کاهش هزینههای خود و افزایش بهرهوری باید بر نیروی انسانی خود تمرکز کنند.
بیماری آشکار، درمان ناپیدا
اکنون بیش از نیم قرن است که بهرهوری پایین نیروهای انسانی در ایران شناسایی شده است. پس از انقلاب و در زمان نگارش متن قانون اساسی، برای حل این مشکل، مقرر شد که خصوصیسازی به صورت جدی در دستور کار دولتها قرار بگیرد. آن زمان تصور میشد که شرکتهای خصوصی در بکارگیری و استفاده بهینه از نیروی انسانی خود، موفقتر خواهند بود. با این حال و فارغ از این موضوع که آیا خصوصیسازی در ایران براساس برنامه پیش رفته است یا خیر، بهرهوری نیروی انسانی حتی در بخش خصوصی هم قابل قبول نیست. دلیل این موضوع چیست؟
میتوان گفت که دلیل این مشکل بزرگ، تناسب نداشتن نیروهای انسانی بخشهای مختلف اقتصادی است. این وضعیت در بخش معدن هم مشاهده میشود. در کنار این موضوع که نیروی انسانی به کار گرفته شده در هر بخشی، باید توانایی و انگیزه مورد نیاز برای انجام مناسب وظیفه خود را داشته باشد. در کنار این موضوع، یک مسئله بزرگ وجود دارد که به طور معمول در ایران نادیده گرفته میشود.
نیروهای انسانی در شرکتهای ایران به طور عمده، پشتیبان عملیات تولید هستند و خودشان در تولید نقشی ندارند. آنها تنها شرایط تولید را برای کسانی فراهم میکنند که بهطور مستقیم در حال تولید و ایجاد ارزشافزوده برای شرکت هستند. در علم مدیریت، کارکنان دسته نخست را «کارکنان ستادی» مینامند و کارکنان دسته دوم را «کارکنان صفی» نیروهایی مانند حسابدار، مدیرمالی یا تعمیرات و نگهداری، مسئول خدمات مشتریان و مدیران شرکت در زمره کارکنان ستادی طبقهبندی میشوند و کارگران خط تولید یا کارگران معدن، کارکنان صفی هستند.
چه باید کرد؟
مشکل ایران و پایین بودن بهرهوری نیروی انسانی در آن تا حدی زیادی به دلیل تناسب نداشتن این ۲ بخش است. یک نفر کار میکند و چندین نفر بر کار او نظارت دارند! مطالعات بسیاری که از سوی کارشناسان علم مدیریت یا مهندسان علاقهمند به بهبود بهرهوری انجامشده، نشان میدهد که نسبت نیروهای ستادی به صفی نباید از ۲۰ به ۸۰ فراتر رود. با آنکه آماری از این نسبت در معادن یا صنایع معدنی کشور وجود ندارد (یا دست کم مشاهده نشده است)، واضح است که این نسبت در کشور رعایت نمیشود و بسیاری از سرمایههای انسانی شرکتها به کارهایی وادار میشوند که ارزشافزودهای ندارند. این وضعیت باعث افزایش هزینههای شرکتهای معدنی کشور، سر به فلک کشیدن بهای تمام شده محصولات و در نهایت عقبافتادن از رقبای بینالمللی میشود.
خوشبختانه راه اصلاح این وضعیت بسیار ساده است و میتوان در کنار راهکارهایی مانند بهبود تجهیزات و ماشینهای معدنی و فناوریها به استفاده از سیستمهای اطلاعاتی مدیریت در بخش معدن کشور اشاره کرد. بسیاری از وظایفی را که مدیران و کارشناسان میانی شرکتها بر عهده دارند، سیستمهای اطلاعاتی و هوش مصنوعی میتوانند به خوبی انجام دهد و هزینههای شرکتها را کاهش دهد؛ ضمن آنکه در صورت استفاده از کامپیوتر، این وظایف با نهایت دقت و صحت انجام میشوند و زمان مورد نیاز برای تحلیلها هم به شدت کاهش مییابد.
مطالب مرتبط
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر