گفتگوی با جوانان دستفروش؛

موج نوروزی دستفروشان / رواج مشاغل ناچاری در بازار کار

بازار کار با پدیده دستفروشان جوان مواجه و تعداد آنها در پایان سال چند برابر شده است، آنها می‌گویند از یافتن شغل رسمی ناامید شده و برای گذران زندگی و کسب روزی به دستفروشی رو آورده‌اند.

بازار کاملا در حالت نوروزی قرار گرفته و فروشندگان برای عرضه محصولات خود ساعات طولانیتری را به فعالیت میپردازند. آنها میخواهند از فرصت خریدهای نوروزی مردم استفاده کرده و بالاترین میزان فروش و درآمد را داشته باشند و تا حد ممکن بهره بیشتری از حالت شب عیدی بازارهای سراسر کشور ببرند.

انواع فروش فوق العادهها، عرضههای ویژه، تخفیفات و رونمایی از محصولات جدید این روزها در بازار کشور رواج دارد و فروشندگان مردم را دعوت میکنند تا از محصولات و اقلام آنها دیدن کنند. برخی اقدام به قیمت شکنی کرده و برخی میگویند فقط به خاطر شب عید قیمتها را کاهش دادهاند.

با این وجود، فعالان در این عرصه کسانی نیستند جز نیروی کار کشور که عمدتا هم جوان و در سنین بین ۲۵ تا ۳۵ سال هستند. جوانانی که شاید به دلیل قرار گرفتن بازار کار کشور در حالت بحرانی و ناتوانی در دستیابی به فرصتهای شغلی مناسب، امروز به «دستفروشی» رو آوردهاند.

هرچند طبق برخی آمارها به دلیل ناامیدی بسیاری از جویندگان شغل در بازار کار، تعداد دستفروشان به ۳ برابر افزایش یافته؛ اما این روند در برخی ایام ویژه مانند پایان سال به شدت تشدید میشود و رفته رفته در ۱۰ روز پایانی سال، دستفروشان کل بازار را به تسخیر خود در میآورند.

رواج مشاغل ناچاری در بازار کار ایران

کارشناسان بازار کار میگویند افزایش تعداد دستفروشان در بازار کار و اقتصاد ایران قطعا نشانه خوبی نیست و نشان دهنده کمبود فرصتهای شغلی مورد نیاز جوانان است. اینکه هزاران جوان تصمیم بگیرند به دلیل ناتوانی در یافتن شغل و همچنین کمبود مالی، اقدام به دستفروشی در اماکن عمومی کنند را نمیتوان به فال نیک گرفت و خرسند بود که جوانان مشغول کارند!

در واقع میتوان اینگونه عنوان کرد که دستفروشان جوان هیچگونه انگیزهای غیر از کسب روزی و درآمد ندارند و از اینرو بسیاری تا زمان دستیابی به یک فرصت شغلی قابل اعتنا در بازار دستفروشی باقی مانند. این گزارش قصد ندارد به این بپردازد که آیا باید با دستفروشان برخورد کرد و یا اینکه آنها با ارائه قیمتهای به مراتب پایین تر از اصناف خُرد باعث ضرر و زیان مغازه دارن میشوند؛ بلکه صرفا طرح این مسئله است که دستفروشی جوانان از روی ناچاری و برای فرار از بیکاری به شدت افزایش یافته و موضوع چند برابر شدن تعداد دستفروشان جوان در برخی ایام سال مانند شب عید به وضوح خود را نشان میدهد.

همچنین تاکیدی بر این موضوع است که هرچند شاید جوان دستفروش بتواند در ایام خاص درآمد خوبی هم داشته باشد، اما قطعا او فعالیت خود را شغل دائمی نمیداند و از اشتغال از روی ناچاری خود راضی نیست. البته مردم نگاه منفی و دید بدی نسبت به اینگونه فعالیت در بازار کار ایران ندارند و بسیاری نیز از دستفروشان خرید میکنند، اما دستفروشی، خود افراد شاغل در این بخش را راضی نمیکند و آنها همیشه به دنبال راهی برای متوقف کردن این روند و اشتغال در یک حوزه رسمی هستند.

به هر حال، این روزها و ایام و شبانه روز که در آستانه سال نو قرار دارد برای برخی جوانان فرصتی است برای دور ماندن از بیکاری حتی برای چند روز. برخی «داد» میزنند و برخی نیز حسابی پای بساطی که پهن کردهاند مشغول هستند. آنها تبلیغ کرده و خریداران را تشویق به خرید از خود میکنند.

خبرنگار در یک بررسی میدانی از یک دستفروش جوان درباره کار و کاسبی این روزهایش پرسید و از او خواست نظرش را درباره یک شغل شناسنامه دار در بازار کار بگوید. جوان دستفروش همانطور که مشغول پاسخگویی به مشتریانش بود نیم نگاهی انداخت و با مکث گفت: چارهای نیست یا باید بیکار بمانیم و چشممان به دست دیگران و پدر و مادرمان باشد و یا خدای نکرده به سمت خلاف کشیده شویم.

واکنش دستفروشان به یک سئوال

وی ادامه داد: مدتها به دنبال کار بوده و هنوز هم هست ولی برای امرار معاش و پیش بردن زندگی اش ناچار شده به دستفروشی رو بیاورد. وی از دولت هم دلخور است و معتقد است در دورهای که از فعالیت دولت آقای روحانی گذشته، کار خاصی برای جوانان انجام نشده و همه فقط حرف میزنند.

خانمی که مشغول خرید از جوان دستفروش بود وقتی گفتگوی خبرنگار با او را شنید فکر کرد این گفتگو برای جمع کردن بساط جوان دستفروش است و گفت: آقا کاریشان نداشته باشید دیگر چه کار کنند، بالاخره باید به نحوی درآمدی برای خود کسب کنند و زندگی تشکیل بدهند و ... جوان دستفروش لبخندی زد و گفت خانم ایشان کاری با من ندارند و فقط یک سوال پرسید.

جوان دیگری که مشغول «داد زدن» و تبلغ لباس برای خریداران نوروزی بود درباره فعالیت این روزهای خود گفت: کارها برای خودش نیست و او تنها یک تبلیغ کننده است و اگر بتواند مشتریان بیشتری را برای خرید جلب کند، آخر شب پولی هم گیر او خواهد آمد.

او ادامه داد: مدتی به دنبال کار (منظور شغل رسمی در بازار کار ایران) بوده و وقتی دید سن و سالش در حال افزایش است و او شانسی برای دستیابی به یک شغل مناسب را ندارد به این کار گرایش پیدا کرده است. جوان داد زن همچنان که مشغول تبلیغ بود با ناراحتی این نکته را هم افزود که مطمئن است اگر جایی آشنایی داشت تا به حال شاغل شده بود.

یک جوان دستفروش دیگر هم درباره وضعیت فعالیت خود گفت: حالا تا شب عید و چند روزی هم پس از آن امیدواری برای کسب درآمد دارد و پس از آن هم خدا بزرگ است. وی در پاسخ به این سئوال که آیا هیچگاه تلاشی برای پیدا کردن یک شغل مناسب کرده است؟ تنها خندید، خنده ای که میگفت کدام کار؟

دستفروشی دیگر که مشغول فروش پیراهنهای مردانه بود در واکنش به سئوال خبرنگار درباره فعالیتش گفت: چرا میپرسی؟ آیا کار بهتری برای من سراغ داری؟ من اگر شغل درست و حسابی داشتم که از صبح تا شب از اینطرف شهر به آنطرف شهر به امید درآمد یکی دو هزارتومانی از فروش هر پیراهن نمیرفتم.

او گفت: با جمع کردن درآمد فروش همه پیراهنهایش و فروشی که احتمالا در روزهای دیگر تا قبل از سال نو خواهد داشت شاید بتواند تنها ایام عید خود و خانوادهاش را تامین کند و برای مخارج سنگینی که زندگی در کلانشهرها برای مردم دارد، مجبور میشود در روزهایی که همه تعطیل و در میهمانی هستند هم برای کسب درآمد به دستفروشی بپردازد.

مشاهده نظرات

قیمت گوشت ۱۴ برابر شد!

غذایی و کشاورزی

بازار سنگ آهن چین در انتظار

فلزات و معادن