بابک زنجانی چگونه به ثروت رسید؟

داستان : 10 هزار میلیارد تومان

عنوان: پرونده بدهی نفتی

متهم ردیف اول: بابک زنجانی

متهمان دیگر : "م . ش" متهم ردیف دوم پرونده که تابعیت دو گانه دارد . "ح.ف.ه " متهم ردیف سوم پرونده و متهم چهارم نیز پس از گذراندن شش ماه حبس آزاد شده است .

رکوردشکنان جدید تازه فساد مه آفرید را از سکوی اول بلند کردند . آنها که رقم فسادشان 10 هزار میلیارد تومان ، در یک فقره اعلام شده است . ب- ز که این روزها دیگر کسی ابایی از اعلام نامش ندارد، به گوش خود شنید که برایش تقاضای اعدام شده است . بابک زنجانی ، ویولن زن اسپورت پوش بلند پرواز ، آغازی شبیه مه آفرید داشت ، با این تفاوت که جز خودش نام دیگری از آنها که در پرونده دخالت داشتند، منتشر نشده است . آنها که قرار بود وزارت نفت را  عاری از حضور مافیا کنند خود بزرگترین عملیات مافیایی تاریخ وزارتخانه را رقم زدند . سال 1384 نشانی چندانی از فعالیت های اقتصادی اش نبود . تاجر پوست که در ترکیه نیز مزه زندان را چشیده بود و طعم تلخ ورشکستگی را در کام داشت به واسطه نزدیکی به حلقه قدرت ، موقعیت بی چون و چرایی را از آن خود کرد ؛ وقتی تاجر نفت شد و به اسم دور زدن تحریم ها محموله های نفتی خام ایران را تحویل گرفت تا در بازارهای جهانی بفروشد، که نمایندگان بخش خصوصی در نشست های بیحاصل و بدون نتیجه با مقام های وزارت نفت تلاش می کردند اثبات کنند راه شکست تحریم ها به بازی گرفتن بخش خصوصی است .

اگر فاضل خداداد متهم پرونده اختلاس 123 میلیارد تومانی بانک صادرات بیش از یک دهه لقب بزرگترین مفسد اقتصادی را حفظ کرد و شهرام جزایری تا سال ها نقل محافل خبری ماند، مه آفرید خیلی زودتر از آنچه تصور می شد از صندلی اول بلند شد تا جایش را به بابک زنجانی بدهد . همسر اول مه آفرید امیرخسروی در تنها مصاحبهای که با نگارنده داشت وقتی با این پرسش روبرو شد که شنیدن رقم سوء استفاده 2 هزار و 800 میلیارد تومانی چه واکنشی را در شما ایجاد کرد، گفت:" فکر کردم یعنی شوهر من این قدر بزرگ است؟" بزرگی اش در این حوزه نامعقول اما دوام نداشت . چند ماهی از زندگی اش باقی مانده بود که خبر دستگیری بابک زنجانی و انتقالش به اوین را شنید.  کسی خبر ندارد بابک زنجانی و مه آفرید در زندان یکدیگر را دیدار کردند یا خیر ، هر چه بود دو پادشاه فساد در یک اقلیم نگنجیدند و اندک زمانی از ورود دومی نگذشته بود که اولی با دار ملاقات کرد .

بابک زنجانی پرونده ای پیچیده و گسترده دارد . داستانش تنها به فروش نفت خام و باز پس ندادن پول حاصل از آن ربط پیدا نمی کند . او در پرونده مرتضوی ، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی دولت دهم نیز دخیل است . چند فقره چک تضمینی از سازمان تامین اجتماعی بابت قرارداد واگذاری 138 شرکت کم بازده این سازمان به هلدینگ تحت مالکیتش دریافت کرد و سرنوشت چک ها معلوم نیست . چک ها رقمی برابر با 3.5 میلیارد یورو یا 17 هزار میلیارد تومان است . با طناب مرتضوی ته چاه رفت و ماند . حضورش در دفتر مرتضوی یکی از پرچالش ترین جلسات علنی تاریخ با حضور رییس مجلس و رییس دولت را رقم زد . 15 بهمن سال 1391 ، مجلس شورای اسلامی شاهد روزی متفاوت بود . برخی از آنچه در مجلس گذشت تحت عنوان درگیری شدید رییس دولت و مجلس یاد کردند . احمدی نژاد می گفت مگر رییس دولت باید تحت امر رییس مجلس باشد .شعله اول در تامین اجتماعی روشن شد و به استیضاح شیخ الاسلام منتهی شد . قبل تر از استیضاح اما اتفاق بزرگ رخ داده بود . نواری نه چندان قابل شنیدن از جلسه خصوصی مرتضوی ، فاضل لاریجانی و بابک زنجانی که از سوی احمدی نژاد "ز" خوانده می شد در مجلس منتشر شد و به دلیل گویا نبودن مکالمات احمدی نژاد خود در نقش دوبلور حضور یافت و همزمان گفته ها را از روی نوشته می خواند . شیخ الاسلام رای اعتماد نگرفت و آتش بر پا شده اما دامان زنجانی را بدجوری سوزاند .

داستان بابک زنجانی هیجان و فراز و فرودهای فراوان دارد . این طرفدار دو آتشه قرمزها در فوتبال ، هم خرید تیم راه آهن را در کارنامه دارد و هم سرمایه گذاری برای فیلمسازی . هم در تولید لوازم آرایشی فعال بود و هم در بانکداری،  دامنه فعالیت هایش به ایران ختم نمی شد . مالزی ، ترکمنستان، دوبی و ... نیز شرکت هایی از وی را در خود جای داده بودند . شاید امروز بتوان عنوان کاسب تحریم را در کنار اسمش نشاند . پرونده اش تنها به ساختمان قدیمی وزارت نفت در خیابان طالقانی و ساختمان بلند مرتبه تامین اجتماعی در خیابان آزادی ختم نمی شود . یک پای فعالیت هایش به ترکیه گره می خورد و مردی به نام رضا ضراب . زنجانی حلقه ای است که پرونده فسادهای متعددی در دو سال اخیر با هم وصل کرده است . ردپایش در بسیاری از حوزه ها دیده می شود . این داستان اما به فعالیت های نفتی اش بر می گردد . ویولن را مدتها قبل زده بود اما صدایش 9 دی ماه سال 1392 به گوش رسید .

 با شکایت وزارت نفت دستگیر و زندانی شد . متهم بود به پس ندادن پول نفت . اول بدهکار معرفی شد اما کم کم پرونده اش ابعادی وسیع تر یافت . نفت خام ایران را فروخته و پولش را نداده است . رقم را خودش ناقابل می خواند . می گوید پول خرد ته جیبش است اما حالا همین پول خرد برای مردی که سال 1392 سرمایه اش را 25 هزار میلیارد تومان معرفی کرد، دردسرساز شده است . به قیمت امروز چیزی در حدود 10 هزار میلیارد تومان بدهی دارد . حدود 128 هزار تومان به ازای هر ایرانی ، اگر جمعیت ایران 78 میلیون نفر فرض شود .

او حتی در زندان نیز وضعیتی متفاوت از دیگر زندانی ها دارد . این تفاوت آنجا اشکار می شود که امیرعباس سلطانی، عضو کمیته پیگیری پرونده زنجانی می گوید: " 10 نفر از عوامل زنجانی دستگیر شده اند، این نشان می دهد او حتی در زندان از ما جلوتر است . " این تنها سلطانی نیست که پای وزرای احمدی نژاد را در پرونده فساد زنجانی به میان می کشد و تاکید می کند پای چهار وزیر دولت دهم گیر است، برخی دیگر از کسانی که در مجلس پیگیری این پرونده را در دستور کار دارند این مطلب را تایید کرده اند اما با این حال هنوز جزییات بیشتری از این پرونده آشکار نشده است . رییس دولت نهم حساسیت خود بر "نفت" را از روزهای اول تبلیغات انتخاباتی نشان داده بود . بیرون کردن مافیای نفت و آوردن نفت سر سفره های مردم . مافیای نفت اصطلاح ابداعی وی بود که بعدها هر بار با آن روبرو می شد از توضیح در موردش طفره می رفت . وقتی وزیری هامانه اولین وزیر نفت دولت نهم از مسند وزارت خداحافظی کرد تا صندلی را به نوذری بسپارد، در جمع خبرنگاران در پاسخ به اینکه مافیای نفت چه شد لبخند تلخی زد و گفت: " احتمالا من مافیای نفتی بودم که رفتم " . بابک زنجانی در حالی از لابلای پرونده های فساد اقتصادی سر برآورد و وزارت نفت را با چالشی عظیم روبرو کرد که در دوره هشت ساله دولت نهم و دهم، چهار وزیر به خود دید و یک سرپرست ، تلاش احمدی نژاد برای دریافت سرپرستی وزارت نفت رد این میان ناکام ماند و مجبور شد صندلی سرپرستی را در حساس ترین دوره به حلقه ای از حلقه یارانش ، علی آبادی بسپرد، آن هم در حساس ترین دوره تاریخی ، وقتی ایران رییس اوپک بود . بالاخره این تحریم های نفتی بود که آتش را در تنور به خاکستر نشسته نفت ایران روشن کرد و زنجانی را با دست پر روانه میدان کرد تا دست خالی اش را تحویل بگیرد .

بابک زنجانی در حالی شماری معکوس برای پایان را آغاز کرده است که هنوز کسی نمی داند پول ها کجاست.  یک سال پیش جهانگیری وقتی روبروی خبرنگاران اعتماد نشست تا از عزم دولت در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادی سخن بگوید ، تاکید کرد هیچ خط قرمزی در این مسیر برای دولت متصور نیست و سئوال اساسی در پرونده زنجانی این است که پول فروش نفت کجاست. با 10 میلیون دلار در یک مملکت کودتا می کنند تا دولت تغییر کند ، با 2 میلیارد و هشتصد میلیون دلار چه می توان کرد؟

بند دوم این سوال جهانگیری هر چند پاسخ دارد اما هنوز کسی پاسخ بند اول را نمیداند .

حالا او که از اوج تا حضیضش 6 سالی بیشتر طول نکشید، در حالی روزهایش را به شب می رساند که نمی داند سرنوشتش مانند تمام کسانی است که به فساد اقتصادی متهم می شوند یا چون جزایری می تواند از دام برهد.