عصر طلایی رابطه بازرگانی

ایران سرزمینی است که از فرصت‌های بسیار خوبی سود می‌برد. مقامات تجاری بریتانیا بر این باورند که ایران بزرگ‌ترین بازار برای ورود مجدد به اقتصاد جهانی در طول چند دهه است و پیش بینی می‌شد که بیش از یک تریلیون دلار سرمایه‌گذاری در طول 10 سال در این کشور صورت گیرد.

تحریمها، افراد بیرونی را از اقتصاد نفتی این کشور که تخمین زده میشود تولید سالانه آن به 400 میلیارد دلار میرسد، دور نگه داشتهاند. گر چه برخی تحریمهای تجاری آمریکا بر سر جای خود باقی ماندهاند اما شرکتهایی از سایر نقاط جهان انتظار دارند که پس از توافق هستهای و برداشته شدن تحریم ها در شرایط فعلی وارد این بازار شوند.

پس از اجرای توافق ایران با قدرتهای بزرگ، شرکتهای اروپایی در پی معاهداتی بودند که ارزش بالقوه آن به میلیاردها دلار میرسید. از مهمترین این موارد اعلام شرکت ایرباس برای فروش هواپیما به ایران بود. شرکتهای پژو، رنو، نیسان و سیتروئن نیز برای فروش خودرو به بازار 80 میلیون نفری ایران و حضور در آن اعلام آمادگی کردهاند.از سوی دیگر، مقامات اروپایی نظیر ماتئو رنزی «عصر طلایی» را برای ارتباطات تجاری پیش بینی میکند. شرکتهای مد ایتالیایی مانند ورساچی، کاوالی و برخی از شرکتهای فرانسوی نیز در این مسیر قرار گرفتهاند. شرکتهایی که به خارجیها برای ورود به بازار و اجاره دفتر، کارتهای اعتباری و سرمایهگذاریهای مشترک مشاوره میدهند در تهران رو به افزایش هستند. با این وجود به نظر میرسد شروع کردن کسب و کار در ایران سختتر از آن چیزی است که انتظار میرفت.مهمترین مساله فقدان منابع مالی ناشی از اظهارات خزانهداری آمریکا است. مهمتر از آن، این است که ایالات متحده آمریکا به فشار بر شرکتهایی که در دسترسی ایران به نظام مالی کمک میکنند، ادامه میدهد. از سال 2009 تا کنون، اداره کنترل داراییهای خارجی آمریکا حدود 14 میلیارد دلار جریمه درخصوص شرکتهایی که با ایران همکاری کردهاند به آنان تحمیل کرده است.

بدون بانکها، انجام معاهدات و مبادلات بسیار دشوار به نظر میرسد. نااطمینانی همچنان ادامه دارد. وزارت خزانهداری آمریکا نمیتواند راهی برای ایران بیابد که دسترسی دوباره این کشور را به سیستم مالی آمریکا امکانپذیر سازد. تولیدکنندگان اروپایی بر این باورند که نمیتوانند چیزی به ایران بفروشند؛ زیرا بانک آنان هیچ پرداختی را قبول نمیکند. کارت اعتباری صادرات آژانسهای اروپایی مقداری اعتبار فراهم میکنند. برای مثال، یک شرکت ایتالیایی حدود 5 میلیارد دلار اعتبار فراهم کرده است. برخی بانکهای اروپایی نظیر کی بی سی بلژیک و دی زد آلمان شروع به انجام معاملات با ایران کردهاندکه احتمالا دلیل آن عدم حضور بزرگ این بانکها در کشور آمریکا است. حتی در این صورت، آنان نمیتوانند بر حسب دلار مبادلاتی را سامان دهند. از زمان برداشته شدن تحریمهای آمریکا، کار برای اروپاییهایی که از ایران دیدار میکنند سختتر شده است، زیرا مجبورند ویزا تهیه کنند. ممنوعیت استفاده تجاری از کالاهای آمریکایی نیز همچنان در ایران وجود دارد. مشکلات به همین جا ختم نمیشود. بیشتر نگرانیها در مورد بودجههای نفتی و چشمانداز آن است که صرف زیرساختها میشود. اما بهرغم افزایش سطح تولید، درآمدها ناامیدکننده است. در سال 2010 نفت 125 میلیارد دلار درآمد برای ایران دربرداشت؛ اما سال جاری که با افت قیمت نفت همراه بوده است، درآمدها به سختی به 25 میلیارد دلار میرسد.

بیشتر صنایع ایران همانند نفت فرسوده هستند. گرچه بسیاری از شرکتها ممکن است، فرصتی را در کالاهای لوکس ببینند؛ اما بسیاری از مصرفکنندگان، پول نقد چندانی برای این اقلام ندارند. برای مثال احتمالا خودروهای ارزان چینی بر خودروهای اروپایی غلبه میکنند.هزارتوی بوروکراسی نیز مشکلاتی به همراه دارد. از اکتبر گذشته برخی از ملاقاتکنندگان غربی نتوانستهاند برای ورود ویزا دریافت کنند.سایر موارد نااطمینانی را میتوان موارد حقوقی و قانونی دانست. ایران رتبه 118 را در جهان از نظر شاخص سهولت در انجام کسب و کار دارد.

مشاهده نظرات