چرا ارج به چنین روزی مبتلا شد؟

هر چند اخبار ضد و نقیضی از تعطیلی کارخانه ارج به گوش می‌رسد، اما شاید پاسخ به این پرسش که چرا چنین روزگاری بر ارج و واحدهای شبیه آن می‌گذرد، بسیار لازم است. نخست باید بدانیم که فرازو نشیب‌های زندگی یک بنگاه همواره، درس آموزاست.

گفته میشود بنگاهها، مانند انسانها دوران تولد، رشد، بلوغ و به تدریج پیری و میرایی دارند. اما برندها، آن هم برندهای ملی چنین فرآیندی را طی نمیکنند.

با این حال شنیدن تعطیلی ارج همان قدر مایه تعجب است که روزی در رسانههای آلمانی با این خبر مواجه شویم که کمپانی بنز تعطیل شده است. اما آیا هر دو خبر به اندازه هم تعجب بر انگیزند؟اگر کارخانه بنز در طول دهههای گذشته خود را به روز نکرده بود و هر روز به جدیدترین و روز آمدترین تکنولوژیها مجهز نمیشد، امروزحتما سرنوشتی بهتراز ارج نداشت. آنچه به نظر میرسد این است که سلب مالکیت این کارخانه و سپردن مدیریت آن به مدیران حقوق بگیر و دولتی و فراز و نشیب مدیریتی در طول سالهای گذشته، باعث شد روند زوال در این کارخانه طی شده و به چنین روزی مبتلا شود. اگرچه فضای کسب و کار کشور متاثر از تصمیمات متفاوت و گاه متناقص سیاستگذاران است، اما مدیریت کارآمد بخش خصوصی، همچنین مالک واقعی که خود، دل سوز مال و اموال خود باشد، حتما نمیگذارد آخر و عاقبت برندی همچون ارج به زوال انجامد. ضمن اینکه برندهای فراوانی داریم که هماکنون مالکیت و مدیریت آن در اختیار بخش خصوصی است و درهمه این سالها با وجود همه مشکلاتی که بر بنگاهداری ایران گذشته، به زحمت خود و شرکتش را سرپا نگه داشته و همچنان مشغول تولید است.

به نظرم زوال ارج بیش از هر چیز ناشی از سیاستهای نادرست سلب مالکیت در سالهای گذشته است که در همان دوران مخالفان فراوانی داشت؛ اما به هرحال، پیش رفت و شرکتهای بزرگی را به کام سوءمدیریت دولتی انداخت. خدا میداند اگر رهبر انقلاب که آن روزها رئیسجمهور بودند، با قانون حفاظت و توسعه صنایع که در شورای انقلاب به تصویب رسید و دولت وقت اصرار زیادی برای اجرای آن داشت، مخالفت نمیکردند، امروز نام و نشانی از شرکتهای بزرگ بخش خصوصی نمیدیدیم.

مشاهده نظرات