پیشنهاد کارشناسان برای ماندگاری قطعه‌سازان در پساتحریم

قطعه‌سازان کوچک در لبه پرتگاه

واردات قطعه توسط برخی قطعه‌سازان اگرچه همزمان با تشدید تحریم‌های بین‌المللی علیه صنعت خودرو کشورمان به‌نوعی با اوج‌گیری مشکلات صنعتگران این حوزه توجیه می‌شد، اما به دنبال لغو تحریم‌ها به‌نظر می‌رسد که هیچ توجیهی برای ادامه این مسیر توسط قطعه‌سازان وجود ندارد.

چندی پیش برخی منابع غیررسمی از واردات قطعه توسط برخی قطعهسازان کشورمان خبر دادند، این در شرایطی است که معاون وزیر صنعت و معدن و تجارت همزمان با انتشار این خبر عنوان کرد که بروز این اتفاق را نمیتواند 100 درصد رد کند. در این زمینه برخی از کارشناسان تاکید دارند که با ورود خودروسازان خارجی به کشور، ادامه فعالیت برای برخی از قطعهسازان دشوار خواهد شد، این در شرایطی است که با انتشار اخباری همچون واردات قطعه توسط برخی از فعالان این حوزه بهنظر میرسد که آمادگی برای مشارکت یا همکاری با خارجیها در شرایط کنونی فراهم نیست. در همین حین برخی از فعالان صنعت قطعه چالش یاد شده را مربوط به شرکتهای کوچک قطعهسازی میدانند و تشکیل خوشههای صنعتی که اقتصادی شدن تولید را به همراه دارد، راه حلی اساسی در این زمینه میخوانند.

در حال حاضر بخشی از شرکتهای قطعهساز کشور بهدلیل کوچک بودن و نداشتن تیراژ اقتصادی، توانایی همکاری با خودروسازان خارجی را نخواهند داشت؛ زیرا آنها توانایی تامین شاخصهای مدنظر این خودروسازان را ندارند و پیشبینی میشود که با ادامه وضعیت کنونی از گردونه رقابت حذف شوند. در حال حاضر 1200 شرکت قطعهساز در ایران فعالیت دارند که این شرکتها در دو دسته جای میگیرند، دسته اول شرکتهای بزرگ صنعتی هستند که محصولات خود را در مقیاس بزرگ تولید میکنند. این شرکتها بهواسطه دارا بودن سرمایه از توان تکنولوژیک بالای صنعتی نیز برخوردار هستند. از آنجا که این شرکتها در تغییر و تحولات پیشروی صنعت خودرو از توان کافی برای همکاری با خودروسازان خارجی برخوردارند؛ بنابراین خطری موجودیت آنها در شرایط کنونی و آینده را تهدید نخواهد کرد. دسته دوم اما شرکتهای کوچک و سنتی هستند که تاکنون نتوانستهاند واحدهای خود را براساس مولفههای تولید صنعتی پیش ببرند.

این شرکتها توان مالی محدودی دارند، توانایی توسعه به روزرسانی واحدهای خود را ندارند و پیشبینی میشود که با ورود خودروسازان خارجی حیات آنها با خطرات جدی مواجه شود. از آنجا که عمده قطعهسازان ایرانی در دسته دوم قرار دارند؛ بنابراین در تنگنای مشکلات عدیده مالی و صنعتی قرار دارند و همین موضوع موجب شده که ظرفیت تولید آنها روزبهروز کاهش پیدا کند. علاوهبر این بسیاری از این شرکتهای کوچک و سنتی بهدلیل قراردادهای یک طرفه خودروسازان با قطعهسازان بزرگ با چالشهای جدی تولید دست و پنجه نرم میکنند. برایناساس کارشناسان توصیه میکنند که قطعهسازان مذکور بهمنظور توسعه دانش و تکنولوژی و بهروزرسانی واحدهای تولیدی خود در مسیر صنعتی شدن قرار گیرند که یکی از راههای اصلی آن تشکیل خوشههای صنعتی است.

به اعتقاد آنها، توسعه متوازن زنجیره ارزش صنعت خودرو در توسعه بخش قطعهسازی، مجموعهسازی و توانمندسازی آن است بنابراین ضروری است ضمن ارائه حمایتهای فنی ـ اعتباری و مشاورهای به 1200 واحد موجود، نسبت به ساماندهی آنها در قالب خوشهسازی و شبکه شدن با خودروسازیها اقدام شود. این موضوع ضمن توسعه و ارتقای شرکتهای قطعهسازی میتواند موجب توسعه دانش و بهروز شدن واحدهای قطعهسازی کشور شود. همچنین آنها میتوانند از این طریق هزینه خود را سرشکن کنند و به سطح بهینه تولید دست یابند بنابراین باید در قالب خوشههایی که در سند استراتژیک صنعت خودرو مدنظر قرار گرفته اقدام کنند. براساس سند مذکور، 7 خوشه صنعتی قطعه در کشور وجود دارد که این خوشهها نیز براساس مناطق خودروسازی که در کشور وجود دارد، تعیین شده است. بزرگترین خوشه با 718 شرکت قطعهساز متعلق به حاشیه جنوب البزر به مرکزیت تهران است. خوشههای دیگر نیز در مناطق شمالی، جنوبی، شرقی و غربی انتخاب شدهاند.

درصورتی که هر یک از این خوشهها شکل بگیرد یکی از قطعهسازان توانمند میتواند بهعنوان هدایتکننده در راس قرار بگیرد و تشکیل یک مجموعهساز را بدهد که با خودروساز در ارتباط است. در چنین حالتی مجموعه ساز با خودروساز در تعامل قرار میگیرد و سفارشها از طریق او به واحدهای قطعهسازی ارائه میشود. در صورتی که قطعهسازان در قالب این مدل به فعالیت بپردازند نهتنها تیراژ تولید در مقیاس اقتصادی صورت میگیرد؛ بلکه خوشهها در یک همافزایی میتوانند به ارتقای دانش خود بپردازند و در زمینه تحقیق و توسعه نیز گامهای جدی بردارند. در همین زمینه، بهاره عریانی پژوهشگر صنعت خودرو در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به اینکه توسعه خوشههای قطعهسازی نهتنها تسهیلگر است؛ بلکه محرک مناسبی در توسعه صنعت قطعه به شمار میآید و میگوید: یکی از مشکلات کنونی شرکتهای کوچک که باعث تعطیلی آنها شده، هزینه تولید بالاست. اگر این شرکتها بتوانند در خوشههای صنعتی جای بگیرند، بنابراین آنها میتوانند به تولید اقتصادی بپردازند و مشکلات مالی و فنی خود را نیز کاهش دهند. در این میان اما برخی از کارشناسان یکی از مشکلات جدی قطعهسازان را شرکتهای خودروسازی میدانند که در انتخاب قطعهسازان به صورت گزینشی عمل میکنند، بنابراین تلاشی از جانب آنها در راستای شکلگیری خوشههای صنعت قطعه صورت نمیگیرد . به اعتقاد آنها نوع تعامل شرکتهای خودروساز موجب شده که خوشههای صنعتی شکل نگیرد و تنها قطعهسازان بزرگی رشد کنند که سرمایه و توانایی تولید بالا رادارند.

این در حالی است که شکلگیری خوشههای صنعتی به اهداف صنعتی کشور در راستای شکلگیری شرکتهای مجموعه ساز رده اول کمک جدی خواهدکرد. ساسان قربانی، نایب رئیس انجمن قطعهسازان در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگوید: شکلگیری شرکتهای رده اول قطعهساز یکی از اهداف جدی صنعت قطعه کشور است؛ زیرا این شرکتها توانایی طراحی و مهندسی بالایی خواهند داشت. یکی از راههای رسیدن به این هدف تشکیل خوشههای صنعتی در قطعهسازی کشور است. قربانی یکی از مزیتهای خوشه بندی را جمع شدن شرکتهای قطعهساز در کنار یکدیگر میداند و عنوان میکند: شرکتهای کوچک در همکاری با خوشه اصلی میتواند ضمن افزایش تیراژ تولید در مقیاس اقتصادی، توسعه تکنولوژیک در این صنعت را ایجاد کنند. با این وجود یکی از فعالان صنعت قطعه قراردادهای انحصاری خودروسازان با برخی قطعهسازان خاص را مشکل اصلی در عدم شکلگیری خوشههای صنعتی قطعه میداند و میگوید: تا زمانی که مدیریت صنعت خودرو کشور دولتی باشد، خوشهبندی در صنعت قطعه صورت نخواهد گرفت؛ زیرا مدیران خودرویی توجه چندانی به حیات شرکتهای کوچک ندارند.

مشاهده نظرات