جولان نقدینگی در بورس

بازار سهام در هفته جاری شاهد تقویت نشانه‌های حضور نقدینگی بود تا جایی که شاخص کل 5/ 1 درصد افزایش یافت و در بالاترین سطح شش ماه اخیر قرار گرفت.

به این ترتیب، زیان بازار از ابتدای سال به سطح محدود 2/ 1 درصد رسیده تا خروج بورس از زیان برای نخستین بار از فروردین ماه در تیررس معاملهگران باشد. در بین دلایل رونق فعلی به افزایش اطمینان نسبت به نتایج انتخابات آمریکا، بهبود عملکرد شرکتها در گزارشهای شش ماهه و نیز برخی تصمیمات دولت در زمینه فروش محصولات با ارز آزاد اشاره میشود.

هرچند این تحلیلهای کلی، وقتی به مصادیق عینی در تحلیل سودآوری هر شرکت و مقایسه با نرخ سود بدون ریسک میرسد معمولا توضیح قانعکنندهای برای توجیه افزایش قیمتها پیدا نمیکند و از این رو ناچار به ذکر همان عوامل کلی مثبت و تغییر فضای روانی بازار بسنده میکنند. در همین حال، در اثر رشد 4 درصدی شاخص از ابتدای فصل پاییز و عدم انعکاس متناظر در سودآوری شرکتها، نسبت متوسط ارزشگذاری بازار یعنی قیمت به درآمد سهام به 5/ 7 واحد رسیده است. به این ترتیب با نزدیک شدن شاخص به باند 80 هزار واحدی و رشد نسبتهای ارزشگذاری، ادامه رونق بازار در سطح سهام بزرگ منوط به ایجاد تغییرات بنیادی و بهبود شرایط سودآوری شرکتها بهنظر میرسد.

دست رشته حقیقیها در بین صنایع بورسی

آنچه در روند این روزهای بازار بهخوبی دیده میشود حرکات ناگهانی نقدینگی بین گروههای مختلف بهطور غیرمترقبه و هیجانی است. رصد حرکات مزبور از نقش پررنگ سرمایهگذاران حقیقی در شکلگیری این امواج حکایت میکند که معمولا یک گروه مشخص را هدف میگیرند و با تشکیل صفهای خرید، اکثر سهام یک صنعت را در بازه زمانی کوتاه حرکت میدهند. این حرکات پس از چند روز به صنعت دیگری منتقل و الگوی مزبور تکرار میشود. نکته جالب، عدم اصلاح قیمتی متناظر سهام گروهها پس از ایجاد موجهای سفتهبازانه است که هر بار کفهای قبلی (بهویژه در صنایع کوچک) را بالا میبرد و ارزشگذاری این سهام را هر بار از سطح طبیعی دورتر میکند.

رشد پلکانی قیمتها یک پیام دیگر را هم به فعالان بازار ارسال میکند و آن هم پاداش گرفتن مستمر چنین حرکاتی است؛ چراکه در عمل، سود ناشی از رشد سهام را فارغ از قیمت خرید و حساسیت به متغیرهای بنیادی نصیب سرمایهگذاران میکند. وجه پرمخاطره قضیه، اتکای تامین مالی بخشی از این حرکات بر اعتبارات کوتاهمدت شبکه کارگزاری است که عملا آسیبپذیری موجسواران در صورت بروز اتفاق غیر منتظره یا تغییر روند بهدلیل رشد بیش از حد سهام را افزایش میدهد. به هر حال آنچه مشخص است بدهکار نبودن گوش سرمایهگذاران سرخوش به چنین هشدارهایی است؛ چراکه بنیاد شکلگیری حرکات سفتهبازانه اساسا در تضاد با توجه به متغیرهای بنیادی و اقتصادی تعیینکننده ارزش ذاتی سهام است.

برداشت شتابزده از اخبار روز

در روزهای اخیر شاهد واکنش مثبت فوری معاملهگران به تیترهای اخبار اقتصادی بدون واکاوی محتوای آنها و تحلیل آثار دقیق تحولات بر سودآوری صنایع بورسی هستیم. در بارزترین رویداد، خبر فروش محصولات فرعی پالایشگاهها با ارز آزاد موجب موجی از استقبال از سهام مربوطه شد. نکات مغفول در تحلیل این خبر یکی وزن محصولات فرعی (مشمول فروش با نرخ آزاد) در سبد محصولات پالایشگاهی بود که براساس برآوردها بهطور میانگین تقریبا وزنی حدود 10 درصد کل فروش را به خود اختصاص میدهند. مورد دوم مربوط به تغییر فرمول نرخگذاری خوراک متناسب با رشد قیمتهای فروش در این بخش سبد است که هنوز نیازمند شفافسازی نهایی است.

در ادامه این تحول، سهام شرکتهای روغن موتور هم در هفته جاری مورد استقبال قرار گرفت حال آنکه شرکتهای این گروه بهدلیل رشد قیمت مواد اولیه (که اصلیترین محصولات فرعی پالایشگاهها هستند) قاعدتا باید از این خبر تاثیر منفی بپذیرند؛ اما توجیهاتی نظیر احتمال افزایش متناظر قیمت محصولات باعث واکنش مثبت بازار شد. در همین حال، انتشار خبر محاسبه نرخ خوراک مایع پتروشیمیها با ارز آزاد هم در کمال شگفتی استقبال خریداران از سهام شرکتهای مصرفکننده خوراک مایع (نظیر پتروشیمی شازند) را بهدنبال داشت در حالی که بر مبنای اطلاعات موجود، حذف تخفیف خوراک به علت قیمتگذاری فعلی فروش محصولات بر مبنای ارز آزاد بهعنوان یکی از ریسکهای مهم این سهام همواره مورد اشاره بوده است.

در سهام روغنی و سیمانی هم برخی اخبار مبنی بر احتمال رشد قیمت فروش و نیز حذف تخفیفات یک رالی صعودی را شکل داده است و تهدیداتی نظیر حذف دلار مبادلهای بهعنوان مبنای واردات مواد اولیه روغن و نیز عدم تعادل عمیق بین عرضه و تقاضای سیمان بهدلیل وجود مازاد ظرفیت در ارزیابیها کمتر مورد بررسی قرار میگیرند. به این ترتیب، میتوان گفت جو خوشبینی و تا حدی بیتفاوتی به تحلیل دقیق اخبار از ویژگیهای رفتاری بورس تهران در روزهای جاری است که بهنظر نمیرسد تا زمان دریافت نتایج دقیق مالی از مسیر گزارشهای شرکتها (نظیر آنچه در صنعت بانکداری در جریان است) محملی جهت اصلاح بیابد.

سیگنالی از نرخهای سود

در شرایطی که بازار سهام روزهای نسبتا خوبی را به لحاظ رونق پشتسر میگذارد بازار بدهی از جهت افزایش نرخهای بازدهی بهطور نسبی تحت فشار است. با باز شدن نماد معاملاتی سررسیدهای دورتر اسناد خزانه اسلامی در فرابورس، نرخهای سود سالانه شده بدون ریسک در بازه کمتر از یکسال به محدوده 21 درصد رسیدهاند و فشار نسبی عرضه بهویژه در اوراق با سررسید سال آینده به چشم میخورد.در همین حال، برخی از مالکان عمده اسناد خزانه از جمله بانکها اخیرا نشانههایی از تمایل به نقد کردن اوراق مزبور بهرغم رشد نرخهای سود موثر را بروز دادهاند. در خارج از بورس نیز اخبار میدانی از رقابت مجدد بر سر جذب سپرده با سود بالای 20 درصد بهویژه از سوی برخی بانکهای مشخص حکایت میکند.

این شرایط نه تنها ناهمگونی مهمی با وضعیت رو به رشد بازار سهام نشان میدهد؛ بلکه نمایانگر بیاثر شدن سیاست کاهش نرخ رسمی سود توسط بانک مرکزی و تداوم مشکلات و نقدینهخواهی بالای بانکها است؛ موردی که بهنظر میرسد سپردن آن به دست زمان بهمنظور ایجاد گشایش طبیعی کارساز نبوده و نیازمند تسریع اقدامات جدی و منسجم دولت و بانک مرکزی در زمینه توقف رقابت مخرب بانکهای بد، تجدید ساختار سرمایه بانکها و تسویه بدهیهای معوق دولت است.

مشاهده نظرات