21 کانال مدیریت هزینه‌ها

کارشناسان اقتصاد خانواده معتقدند بحث اقتصاد خانواده تنها محدود به خانواده‌های مرفه و ثروتمند نیست.

این علم برای اقشار کم درآمد که اتفاقا دخل و خرجشان همخوانی ندارد کاربردهای بیشتری خواهد داشت. از نکات قابل توجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد لزوما به معنی بهبود معاش خانواده نیست بلکه افزایش درآمد افزایش هزینهها را در پی خواهد داشت و این مدیریت هزینههاست که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار میکند. بنابراین یکی از اصول اولیه در شکوفایی اقتصاد خانواده «برنامهریزی» است. برنامهریزی اقتصادی خانواده، اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت اقتصادی خانواده را مشخص میکند. اهداف باید قابلیت تحقق داشته باشند و در تعیین آنها از خیالپردازی دوری شود.

بهعنوان مثال اعضای خانواده دوست دارند بهترین نوع غذا را مصرف کنند، زیباترین لباسها را بپوشند، در بهترین نقطه شهر و در بهترین خانه زندگی کنند، بهطور مکرر سفر بروند و... ولی واقعیت این است که فقط درصد کمی از خانوادهها قادر به تامین همه این خواستهها هستند. درآمد یک خانواده متوسط فقط میتواند تعداد محدودی از این خواستهها را برآورده کند؛ از این رو خانواده باید از میان خواستههای خود انتخاب به عمل آورد. به همین دلیل چگونگی توزیع منابع در دسترس خانواده، بین اعضای آن نیز بسیار مهم است. واضح است اگر یکی از اعضای خانواده قسمت بیشتری از درآمد خانواده را به خود اختصاص دهد، سهم کمتری برای دیگری میماند. پس بهتر است فهرستی از خواستههای افراد خانواده تهیه کنید. انتخابهای ممکن را بنویسید.

انتخابها را آنقدر با هم عوض کنید که به بهترین انتخاب با توجه به درآمدتان دست یابید. در عین حال باید به این موضوع توجه داشته باشید که در هر خانوادهای باید «پسانداز» وجود داشته باشد. بدون پسانداز، هیچ خانوادهای نخواهد توانست به کامیابی برسد. کارشناسان اقتصاد خانواده میگویند «پسانداز» تعدیلکننده هزینهها، تضمینکننده آینده و نقطه اتکای خانواده است.اصل مهم دیگری که در کنار پسانداز باید در سبد اقتصادی خانواده گنجانده شود سرمایهگذاری است. چراکه اگر پسانداز به تضمین وضعیت موجود نظر دارد، سرمایهگذاری تضمینکننده وضعیت مطلوب و آینده خانواده است. در برخی موارد خانوادهها در مدیریت اقتصادی خود از توان لازم برخوردار نیستند یا اینکه با مسائل و مشکلاتی مواجه میشوند که حل آن به تنهایی از عهده آنان بر نمیآید. امروزه منابع و مراجع بسیاری با موضوع اقتصاد خانواده وجود دارد. از منابع بالقوه اطلاعات و مشاوره میتوان به دوستان و آشنایان، اقوام، اعضای خانواده، همکاران شغلی و... اشاره کرد.البته ابتدایی ترین مرجع برای افزایش سطح دانش و آگاهی و به روز ماندن، کتاب و نشریات است.

ارائه آموزشهای لازم به فرزندان و ارتقای سطح عمومی دانش اقتصادی خانواده میتواند زمینه خوبی برای تصمیمگیریهای صحیح اقتصادی فراهم آورد. در عین حال برای آنکه بتوانید به تمامی این اصول پایبند باشید باید بدانید تعامل مناسب اعضای خانواده و همچنین اولویتبندی نیازهای اقتصادی سبب تقویت و سلامت اقتصاد خانواده میشود. نباید این طرز تفکر بین اعضای خانواده به خصوص فرزندان ایجاد شود که تنها پدر یا مادر خانواده مسوول حل مشکلات اقتصادی هستند. در عین حال در میان اعضای خانواده زنان در مدیریت و برنامهریزی الگوهای مصرفی در خانواده نقش اصلی را دارند و در جوامع سنتی این نقش در مسیر قناعت در خانواده پررنگتر بود. به ویژه آنکه در قدیم «مصرف» صرفا یک رفتار اقتصادی بیان میشد، به گونهای که افراد غنی به لحاظ درآمد بالا، از کالاهای بیشتری هم استفاده میکردند، حال آنکه امروزه مصرف وسیلهای شده که افراد شخصیت خود را با آن به دیگران نشان میدهند؛ در واقع مصرف به یک رفتار اجتماعی تبدیل شده است.

با توجه به جایگاهی که زن در خانواده بهعنوان مادر و فردی که در انتقال ارزشهای اخلاقی به نسل بعد موثر است، دارد، میتواند در اصلاح الگوی مصرف نقشی بسیار مهم داشته باشد. کارشناسان اقتصاد خانواده میگویند: اگر در خانوادهای مصرف و استفاده از کالاهای مصرفی توسط مادر خانواده مدیریت نشود اقتصاد خانواده دچار مشکل میشود. همان طور که نقش زن در جامعه سنتی در قناعت، بسیار چشمگیر بوده است، در جوامع مدرن هم در گرایش یا عدم گرایش افراد خانواده به مصرفگرایی بسیار موثر است. در عین حال که به تمامی این اصول پایبند هستید باید بدانید که همواره باید در حد درآمد خود خرج کنید. به این معنی که خانه، خودرو و سطح زندگی شما مناسب با درآمدتان باشد. نباید بیش از یک سوم درآمد خود را به اجاره خانه اختصاص دهید.

حدود یک دهم درآمد را برای مخارج خودرو و بنزین و بیمه آن در نظر بگیرید و بقیه را صرف صورت حسابها و دیگر مخارج روزانه کنید. شاید رعایت این اصول بدیهی به نظر برسد ولی اگر نگاهی به اطرافیان خود بیندازید افرادی را میبینید که با وجود درآمد کم و تنها برای داشتن یک موقعیت کاذب اجتماعی با اخذ وام و قرض، خودروهای گران قیمت سوار میشوند و در مناطق بالای شهر سکونت دارند و در مقابل از برخی نیازهای ضروری زندگی مانند تغذیه مناسب، آموزش، تفریح، سفر و... بیبهرهاند. از این رو میتوانید 21 کانال مدیریت اقتصادی خانواده را به ذهن بسپارید:

اول آنکه با نگاه مبتنی بر کاهش هزینهها در بازار جست و جو کنید. شاید بتوانید در بسیاری از زمینهها محصولات ارزان قیمت ولی با کیفیت را جایگزین محصولاتی کنید که هم اکنون از آنها استفاده میکنید.

دوم آنکه هنگامی که افسرده یا غمگین هستید، به خرید نروید. مطالعات نشان میدهد وقتی شما در این وضعیت به بازار میروید، ناخودآگاه کالاهای بیشتری میخرید. وقتی حالتان خوب نیست، ابتدا سعی کنید با انجام کارهایی کوچک مثل صحبت کردن با یک دوست، گوش دادن به یک موزیک زیبا یا خوردن خوراکیهای مورد علاقهتان کمی روحیه خود را بهتر کنید و بعد به خرید بروید.

سوم آنکه حواستان به زمان حراج فروشگاهها باشد؛ چون برخی برندهای پوشاک، اجناسشان را در زمانی که فروش کمتری دارند، با تخفیفهای 50 تا 70 درصدی عرضه میکنند.

چهارم آنکه وقتی میخواهید برای خرید به سوپرمارکت بروید، فهرستی تهیه کرده و دقیقا طبق آن خرید کنید. ترفند برخی سوپرمارکتها برای خرید بیشتر مشتریان این است که اجناس ضروری و پرطرفدار را در انتهای سوپرمارکت قرار میدهند تا مشتریان در مسیر رسیدن به آنها با اجناس مختلفی روبهرو شده و وسوسه شوند که آنها را بخرند.

پنجم آنکه چیزهایی را بخرید که چندین بار بتوان از آنها استفاده کرد؛ مثلا باتریهای قابل شارژ. حتی اگر قیمت اولیه این گونه اجناس کمی بالاتر باشد، در طول زمان موجب صرفهجویی قابل توجهی خواهد شد.

ششم آنکه هزینه اجناسی را که به آنها نیازی ندارید اما میخرید بهصورت سالانه محاسبه کنید؛ مثلا اگر در زندگیتان روزی 3000 تومان هزینه غیرضروری دارید، با ضرب این رقم در تعداد روزهای سال میبینید سالانه مبلغی بیش از یک میلیون تومان را از دست خواهید داد.

هفتم آنکه از تبلیغات موسساتی که با سود زیاد به شما وام میدهند، اجتناب کنید؛ مگر اینکه بخواهید با آن پول یک خرید سرمایهای انجام دهید و قادر به بازپرداخت اقساطش هم باشید.

هشتم آنکه به خاطر داشته باشید بسیاری از وسایلی که در خانه شما هستند اما درست کار نمیکنند، نیاز به تعویض ندارند و با صرف هزینهای کمتر میتوان آنها را تعمیر و مجددا از آنها استفاده کرد.

نهم آنکه اگر میخواهید به مسافرت بروید، در صورت امکان زمانهای اوج شلوغی را انتخاب نکنید؛ چون بعد از این زمانها میتوانید همان خدمات را با هزینههای بسیار پایینتری دریافت کنید.

دهم آنکه همیشه در کیفتان یک خوراکی مختصر و انرژی بخش داشته باشید تا اگر در خیابان یا محل کار گرسنه شدید، بتوانید با وسوسه خرید غذاها یا تنقلات گران قیمت مقابله کنید.

یازدهم آنکه سعی کنید برای مجلات مورد علاقهتان اشتراک تهیه کنید. اخیرا با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امکانی فراهم شده است تا همه علاقهمندان به مطالعه مجله، نشریات محبوبشان را با 50 درصد تخفیف دریافت کنند.

دوازدهم آنکه در زمانهایی که همه اقدام به خرید محصولی خاص میکنند، اگر برایتان مقدور است کمی دست نگه دارید و وقتی بازار از تب و تاب افتاد، همان جنس را با قیمت کمتر و تخفیفات بیشتر بخرید؛ مثلا اگر لوازم التحریر را به جای شهریور در اوایل مهرماه بخرید یا لباسی را به جای اسفند در روز دوم فروردین ماه خریداری کنید، برایتان ارزانتر خواهدبود.

سیزدهم آنکه حساب پولی را که در اثر صرفهجویی به دست میآورید، داشته باشید و آن را در حسابی جداگانه نگهداری کنید. به بسیاری از حسابهای بانکی سود یا وام تعلق میگیرد و به این ترتیب شما میتوانید با استفاده از پسانداز و بهره مرکب حاصل از صرفهجوییهای خود، صاحب سرمایه شوید.

چهاردهم آنکه هر ماه پولی را برای هزینههایی که باید بهصورت سالانه پرداخت شود، کنار بگذارید؛ مثلا اگر مالیات شما در سال 600 هزار تومان است، این رقم را به تعداد ماههای سال تقسیم کنید و ماهی 50 هزار تومان برای آن کنار بگذارید.

پانزدهم آنکه با سایتهای خرید و فروش ارزان در اینترنت آشنا شوید؛ سایتهایی که افراد میتوانند اجناسی را که نیاز ندارند، به فروش برسانند یا کالاهایی را به قیمت ارزان تهیه کنند. خود شما هم میتوانید چیزهایی را که واقعا دیگر برایتان استفادهای ندارند، از این طریق به فروش برسانید.

شانزدهم آنکه یک قلک برای خود تهیه کنید و در طول روز هر مبلغی را که میتوانستید خرج کنید اما صرفهجویی کردید، داخل آن بیندازید. آخر ماه این قلک را بشکنید و 20 درصد پول آن را صرف کاری کنید که دوست دارید و از انجام آن لذت میبرید. 80 درصد این پول برای پسانداز و سرمایهگذاری است اما اینکه با آن 20 درصد چه کار میکنید، فقط به خودتان مربوط است.

هفدهم آنکه وقتی کالایی را میبینید و دلتان میخواهد آن را بخرید، همان موقع برای خرید آن تصمیم نگیرید. 24 ساعت به خودتان فرصت دهید، خوب درباره آن فکر کنید و بعد اگر همچنان تصمیم داشتید آن را خریداری کنید و هزینه آن هم مقرون به صرفه بود، برای خریدش اقدام کنید.

هجدهم آنکه پیش از هر خریدی مطمئن شوید آنچه برایش هزینه صرف میکنید، یک نیاز است، نه یک وسوسه.

نوزدهم آنکه برای خریدهای کوچک به جای استفاده از کارتهای بانکی با پول نقد خرید کنید؛ چون در این صورت است که متوجه میشوید چه مقدار هزینه کردهاید.

بیستم آنکه اگر متاهل هستید، لازم است قبل از شروع برنامه مدیریت هزینههای خود، سایر اعضای خانواده را هم از برنامهریزیتان آگاه و آنها را کاملا توجیه کنید؛ چرا که شما بدون همراهی آنها نمیتوانید برنامه اقتصادی خود را پیش ببرید؛ پس برای جلب رضایت آنها بکوشید و برایشان از مزایای این تصمیم بگویید و تاکید کنید که با این پسانداز و صرفهجویی، به فکر آینده و رفاه خانواده هستید.

و نهایتا کانال آخر این است که اگر در طول مسیر کمتر خرج کردنتان چیزی را خریدید که نباید میخریدید، خود را شکست خورده تلقی نکنید و خودتان را ولخرج ندانید. در دنیایی که پر از جاذبههای تجاری و تبلیغاتی است، همه ما گاهی نمیتوانیم مقابل وسوسههایمان بایستیم. مهم این است که دوباره از نو شروع کنیم. اینکه امروز زیاد خرج کردهایم، معنایش این نیست که حتما فردا هم بیش از اندازه خرج میکنیم.

مشاهده نظرات