سهم گوگل و فیس بوک از انتخابات آمریکا

مجله «ساینس» با توجه به انتخابات پیش‌ِرو در آمریکا، از متخصصان حوزه کامپیوتر، تجارت و حقوق خواست بررسی کنند چگونه شرکت‌هایی مانند گوگل یا فیس‌بوک می‌توانند بر نتیجه انتخابات تأثیر بگذارند؟

تأثیرگذاری بر رأی مردم: تابستان گذشته «ساینس» نقش موتور جستوجو را گزارش داد. از آنجاییکه شرکتهایی مانند گوگل در ارائه پیوندها، بهترین عملکرد را دارند، یک مورد در فهرست نتایج جستوجو، هرچه بیشتر ظاهر شود، کاربران نیز بیشتر به آن اعتماد میکنند. اما «روبرت اپشتین»، سرپرست گروه تحقیقاتی و روانشناس محقق مؤسسه مطالعات رفتاری و فناوری آمریکا در ویستای کالیفرنیا، اعلام کرد او و سرپرست دیگر گروه، صرفا با قراردادن پیوندهای یک نامزد بالاتر از پیوندهای مربوط به نامزد دیگر در یک جستوجو، میتوانند روی نظر رأیدهندگان مردد تأثیر بگذارند تا یک نامزد خاص را انتخاب کنند. آنها در یک مرحله از آزمایش، گروهی از رأیدهندگان واقعی را پیش از انتخابات سراسری سال ٢٠١٤ در هند بررسی کردند و متوجه شدند نتایج جستوجو میتواند با تشویق رأیدهندگان مردد به انتخاب یک نامزد خاص، رأی این نامزد را دستکم ١٢ درصد افزایش دهد.

بسیاری از شرکتکنندگان متوجه نشدند نتایج جستوجوهایشان جانبدارانه است چون تصور میکردند موتور جستوجو صرفا کار خود را انجام میدهد و نامزد بهتر را در جایگاهی بهتر از رقیبش قرار میدهد. شرکتهای دیگر بهویژه فیس بوک و توییتر نیز همینگونه تأثیر میگذارند. «جاناتان زیترین»، استاد حقوق و علوم کامپیوتر دانشگاه هاروارد، قابلیت منحصربهفرد فیسبوک برای تحریک رأیدهندگان را برای انتخاب یک نامزد خاص به روش قراردادن یادآورها در خوراک خبری آنها بررسی کرده است. فیسبوک اگر بخواهد میتواند کاربران را براساس گروه جمعیتی و موقعیت جغرافیایی خود تحریک کند تا براساس منافع این شرکت رأی دهند. این نوع رفتار میتواند موجب کسب صدها هزار رأی بیشتر شود که مشابه اتفاقی است که در هند رخ داد.

تأثیر بر انتخابات ٢٠١٦: براساس محاسبات «اپشتین»، نتایج جانبدارانه گوگل میتواند در انتخابات آمریکا، نتایج آرا را تا دو  درصد یعنی حدود ٢,٦ میلیون رأی تغییر دهد. این رقم شاید چندان زیاد نباشد، اما تکلیف بسیاری از انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا با ارقامی کمتر از این مشخص شده است.
بررسی شواهد: آیا شواهدی از این سوءاستفاده وجود دارد؟ درحالحاضر هیچ راهی برای پاسخ به این سؤال وجود ندارد. درکل ناظران نمیتوانند روی گوگل، فیسبوک یا دیگر غولهای فناوری نظارت کنند تا پی ببرند الگوریتمهای اختصاصی آنها محتوای صفحه را چگونه تعیین میکند.

حقوق مالکیت فکری به این شرکتها اجازه میدهد مشخصات جستوجو و الگوریتمهای خوراک خبری را مخفی نگه دارند و این موضوع، پیبردن به هرگونه جانبداری را در محتوا دشوار میکند. اما «اپشتین» معتقد است گوگل روی تأثیر نامشهود موتور جستوجو به نفع نامزد دموکراتها سرمایهگذاری میکند. گرچه او شواهدی در دست ندارد که نشان دهد نتایج جستوجو جانبدارانه هستند، اما به تناقضاتی پی برده است که نشان میدهد موتور جستوجوی گوگل با «پیشنهاد جستوجو» ظاهرا از «کلینتون» طرفداری میکند.

قدرت پیشنهاد: «اپشتین» و همکارش «رونالد روبرتسان» به بررسی پیشنهادها پرداختند. (زمانی که تایپکردن یک جستوجو را آغاز میکنیم، گوگل به صورت خودکار پیشنهادهایی را ارائه میدهد که «تکمیل خودکار» نام دارد).

محققان با استفاده از عبارات پیشنهادی مانند «هیلاری کلینتون» یا «ضد دونالد ترامپ» بارها به بررسی این موضوع پرداختند که آیا موتور جستوجو نتایج رسواکننده بیشتری برای یک نامزد ارائه میکند یا خیر. نتایج تحقیق آنها هنوز به نتیجه نهایی نرسیده و در مجلات علمی منتشر نشده، اما «اپشتین» میگوید ثابت کردهاند گوگل درخواستهای جستوجوی منفی کمتری برای «کلینتون» (در مقایسه با سناتور برنی ساندرز یا دونالد ترامپ و سایر نامزدهای برتر جمهوریخواهان) پیشنهاد میکند. بررسیهای «اپشتین» نشان داد موتور جستوجوی «مارکو کوچک» و«تد دروغگو» را پیشنهاد داد که دو مورد از القاب نامناسب و غیرمشهور «ترامپ» هستند، اما «هیلاری بدکار» یا «کین فاسد» را پیشنهاد نمیدهد.

الگوریتمهای موتورهای جستوجو اختصاصی هستند ازاینرو با قطعیت نمیتوان گفت چه عاملی نتایج را کنترل میکند. یک موتور جستوجو معمولا براساس عوامل مختلف، از جمله پیشینه وبگردی شخص، موقعیت او (براساس آدرس پروتکل اینترنتی) یا حتی کل نتایج جستوجوهای دیگران، کار تکمیل خودکار را انجام میدهد. گوگل در واکنش به ادعاهای مختلف درباره جانبداری سیاسی در الگوریتم تکمیل خودکار، در مطلبی که در وبلاگ خود منتشر کرد، مدعی شد الگوریتم تکمیل خودکار را به نحوی طراحی کرده است که در جستوجوهای اسامی اشخاص، واژههای توهینآمیز یا انتقادی را پیشنهاد نکند. گوگل میگوید: «پس از اینکه تکمیل خودکار اغلب موارد توهینآمیز، آسیبزا و نادرست را درباره افراد پیشبینی میکرد، این تغییر را لحاظ کردیم. این فیلتر برای افراد مختلف یکسان عمل میکند».

البته «اپشتین» این توضیح را نپذیرفت. او میگوید: «طوری بیانیه را تنظیم کردهاند که انگار تمام واژههای منفی برای افراد را حذف میکنند، ولی این ادعا درست نیست». اما هر اتفاقی که در جریان باشد، هر نوع جانبداری میتواند تأثیری شگفتانگیز بر رأیدهندگان مردد بگذارد. براساس تحقیق منتشرنشده «اپشتین»، رأیدهندگان مردد روی مطالبی که به شکل منفی تنظیم شدهاند، ١٥ برابر بیشتر از مطالبی که به شکل خنثی تنظیم شدهاند، کلیک میکنند. او میگوید: «در نتیجه شاید مخفیکردن نتایج جستوجوی منفی، راه بسیار آسانی برای تغییردادن نظر در فضای آنلاین باشد».

پیشگیری از جانبداری: آیا راهی وجود دارد که غولهای فناوری نتوانند جانبدارانه رفتار کنند؟ بله اما اغلب این روشها نیازمند فناوریهای هوشمندانهای است که هنوز اختراع نشدهاند. برخی روشهای دیگر نیز نیازمند کمک دولت، قانون و شرکتهای فناوری هستند. شاید بهجای نظارت بر این شرکتهای فناوری با وجود میل آنها، الزام آنها به همسویی با ناظران آسانتر و مفیدتر باشد.

مشاهده نظرات