ریسک ترامپ برای نفت ایران

انتخاب دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا، علاوه بر تحولات عظیمی که بر مسائل داخلی این کشور خواهد داشت، پیامدهای بزرگی در همه مسائل اعم از اقتصادی و سیاسی به دنبال خواهد داشت.

یکی از موضوعاتی که به یقین تحت تاثیر اقدامات احتمالی رئیسجمهورمنتخب ایالات متحده آمریکا خواهد بود، مربوط به حوزه انرژی است. کارشناسان با توجه به نطقهای انتخاباتی ترامپ برخی سیاستهای احتمالی وی را پیشبینی و تاثیرات آن را بر بازارهای جهانی نفت بررسی میکنند، به نظر میرسد توسعه نفت شیل و تقویت تولیدکنندگان نفت در این کشور مهمترین اثر سیاستهای ترامپ در حوزه انرژی داخلی باشد که به یقین تاثیرات عمیقی بر بازار جهانی نفت خواهد داشت.

در این بین، علاوه بر تاثیر سیاستهای انرژی رئیسجمهوری جدید آمریکا بر بازار نفت که مستقیم بر درآمدهای نفتی ایران و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت اثرگذار است، اقدامات وی بهطور خاص در بخش سیاست خارجی آمریکا میتواند منافع انرژی ایران را تهدید کند. چراکه در پی مذاکرات طولانی، سال گذشته ایران و گروه 1+5 درباره موضوع هستهای کشورمان به توافق رسیده و حدود 9 ماه پیش با اجرایی شدن برجام بعد از 4 سال تحریمهای غرب علیه ایران لغو شد. علاوه بر افزایش صادرات و تولید نفت، یکی از برنامههای وزارت نفت برای دوران پسابرجام، جذب سرمایه خارجی در راستای توسعه میادین نفتی و گازی کشور و افزایش تولید بود. اما با وجود اینکه صادرات نفت ایران در فاصله چند ماه به سطح پیش از تحریمها رسید، اما به دلیل کند بودن رفع برخی موانع بانکی و مالی در زمینه جذب سرمایه تاکنون موفقیت چشمگیری حاصل نشده است.

در این میان برخی بر این باورند که علاوه بر رفع نشدن موانع بانکی و تاخیر در نهایی شدن قراردادهای نفتی، نگرانی از انتخاب ترامپ بهعنوان کسی که تهدید به پاره کردن برجام کرده بود، موجب تعلل شرکتهای نفتی برای ورود به کشور شده است. حال با انتخاب ترامپ نگرانی از بازگشت تحریمها و لغو برجام ممکن است مانع از بازگشت شرکتهای خارجی به عرصه تولید نفت ایران شود. در این میان موسسه مطالعات بینالمللی انرژی در آخرین بولتن هفتگی خود بخشی را به بررسی سیاستهای انرژی ترامپ اختصاص داده است، در این گزارش 4 محوری که انتخاب ترامپ میتواند موجب افزایش ریسک سرمایهگذاری در ایران شده و رشد تولید ایران را به تعویق بیندازد مورد بررسی قرار گرفته است. هرچند که کارشناس موسسه تاکید کرده که لغو برجام نیازمند همراهی کشورهای اروپایی است که در حال حاضر با هرگونه اقدامی علیه برجام مخالفت کردهاند، با این حال کارشکنیهای ترامپ علیه برجام ایران را میتواند به پروسههای شکایت در دادگاههای بینالمللی وارد کند که نتیجهای جز افزایش ریسک سرمایهگذاری در کشور نخواهد داشت.

ترامپ و افزایش ریسک سرمایهگذاری در ایران

به گزارش موسسه بینالمللی انرژی، تعلیق تحریمهای ایران از طریق دستور اجرایی اوباما صورت گرفته که از سوی ترامپ با تهدید روبهرو است. حتی در صورت تداوم تعهد ایالات متحده به برجام، به قدرت رسیدن جمهوریخواهان، حداقل روند اجرایی دستورهای اجرایی تعلیق تحریمها را کند میکند. به نظر میرسد که مهمترین تهدید منافع ایران از سوی وزیر خزانهداری جدید ایالات متحده است که میتواند حتی در شرایط ادامه برجام نیز احتمالا در همکاری مالی و بانکی بینالمللی با ایران خلل ایجاد کند.با این حال میتوان 4 تهدید بالقوه که تحولات اخیر ایالات متحده آمریکا میتواند متوجه برجام و لغو تحریمهای کشور کند، بر شمرد.

اول اینکه، به نظر میرسد اثرات به قدرت رسیدن جمهوریخواهان بر ایران بهویژه از منظر احتمال اختلال در زمینه برجام و نوع نگاه آمریکاییها به بازگشت تحریمها، متاثر از پیروزی جمهوریخواهان بر هر دو قوه مقننه و مجریه ایالاتمتحده است، نه صرف به قدرت رسیدن ترامپ به ریاستجمهوری. در واقع در شرایط حاضر، تندروهای کنگره ایالاتمتحده برای تصویب مصوبههای اعمال فشار بر ایران، راحتتر از دوران اوباما خواهند بود. چراکه ترامپ جمهوریخواه بعید است که مانند اوباما بخواهد برخی از مصوبههای تندروانه جمهوری خواهان را تهدید به وتو کند، از سویی در کنگره نیز برای شکستن «وتوهای احتمالی» رئیسجمهوری نیاز به جلب رضایت برخی دموکراتها برای کسب حداکثر آرا نخواهند بود.

اما بعد دیگری که در گزارش موسسه به آن اشاره شده، کند یا متوقف شدن دستورات رئیسجمهوری آمریکا برای کاهش فشارهای تحریمی است. در واقع عمده کاهش فشار تحریمهای آمریکایی علیه ایران بهویژه قوانین تحریمی کنگره ایالات متحده در چارچوب برجام از طریق دستور اجرایی رئیسجمهوری در قالب تعلیق تحریمهای گذشته صادر میشود که این دستورهای اجرایی 180 روزه میتوانند بهطور مکرر تکرار شوند. دولتهای ایالات متحده فارغ از جهتگیریهای حزبی براساس برجام که در قطعنامه شورای امنیت تصریح شده است، موظف به اجرای این تعهدات شدهاند. اما مشخص نیست که ترامپ در آینده تا چه حد این رویه قانونی را ادامه دهد. همچنین ممکن است، ایران را درگیر فرآیند شکایت به کمیسیون مشترک از نقض تعهدات ایالات متحده کند که ریسکهای توسعه بخش انرژی ایران را بالا میبرد.

اما محور سومی که میتواند برجام را تضعیف کند به توقف یا کاهش دستورات وزارت خزانهداری در راستای کاهش تحریمهای علیه ایران در درون آمریکا باز میگردد. بر اساس گزارش موسسه، بخشی از روح توافق برجام، کمک به رفع برخی از رویههای پیچیده درون ایالات متحده برای لغو محدودیتهای قانونی است. این دستورات توسط وزارت خزانهداری ایالات متحده در قالب بیانیههایی به بانکها و شرکتهای بزرگ بینالمللی تا کنون دوبار انجام شده است. این بیانیهها هرچند اشکالاتی دارد، اما تا حدودی نیز برای شرکتهای مردد برای فعالیت اقتصادی در ایران مفید و سازنده بودند. اما در شرایط جدید به نظر میرسد که وزارت خزانهداری دولت ترامپ احتمالا از این گونه «بیانیههای تسهیلگر تعاملات اقتصادی با ایران» صادر نخواهد کرد. بنابراین هرچند نتوانند کل برجام را ملغی کنند، اما بهصورت غیررسمی سعی در جلوگیری از فعالیت شرکتهای بزرگ در ایران از طریق تهدید پابرجا بودن تحریمهای ایران خواهند کرد. هرچند در این شرایط ایران نیز اقدامات واکنشی متقابلی را میتواند انجام دهد. حتی فراتر از آن اعضای دیگر گروه 1+ 5 نیز که دارای برنامهریزی برای افزایش تعاملات اقتصادی با ایران در دوره پسابرجام هستند با سیاست ترامپ در «ناکارآمدسازی برجام در تسهیل تعاملات اقتصادی ایران با جهان» مخالفت خواهند کرد.

اما موضوع دیگری که میتواند ریسک بازگشت تحریمها علیه ایران را افزایش دهد، احتمال ترغیب ترامپ به بازگشت تحریمها از سوی مخالفان عربی ایران است. بر اساس این گزارش، جبهه عربی مخالف ایران در اوپک بهویژه عربستان سعودی سعی خواهند کرد دولت ترامپ را به اعمال فشار مجدد بر ایران ترغیب کند. تا از طریق «دشوارسازی سرمایهگذاریهای خارجی در ایران بهویژه در صنعت نفت» روند روزافزون تولید نفت ایران و بازگشت به سهم گذشته خود در اوپک را با مانع روبهرو کند. در سناریوی عربستان بعد از ترامپ، بازگشت رویههای اعمال فشار بر ایران میتواند با تشدید شوکهای ژئوپلیتیکی یا تضعیف توان تولید نفت ایران، مجددا قیمت نفت افزایش یابد بدون اینکه در سطح تولید نفت خود کاهشی ایجاد کنند. میتوان از هماکنون انتظار این را داشت که عربستان در اجلاس آتی اوپک در آخر نوامبر 2016 از برخی توافقات اجلاس الجزایر عدول کرده و به دنبال رفتار سختگیرانهتری علیه ایران و بازگشت نفت این کشور به سهم از اوپک در دوره پیشاتحریم باشد؛ زیرا امید دارد که تحولات جدید سیاست داخلی آمریکا، بازگشت نفت ایران را دشوار کرده و نیازی به اعطای امتیاز از سوی عربستان به ایران برای افزایش قیمت نفت -که به شدت به آن نیاز دارد- نخواهد بود. از سویی باید توجه داشت که ترامپ در نطقهای انتخاباتی خود بارها مواضعی علیه عربستان و متحدانش اتخاذ کرده بود، با این حال به نظر میرسد با همراهی کنگره، اقدام علیه ایران از سوی ترامپ بسیار عملیتر از اتخاذ سیاستهایی علیه سعودیها باشد.

تاثیر سیاستهای ترامپ بر بازار نفت

به گزارش موسسه، نگاهی به اسنادی نظیر 2012 Energy Plan، حزب جمهوریخواه یا پلتفرم انرژی جمهوریخواهان نشان میدهد باید بین ترامپ انتخابات با ترامپ رئیسجمهوری تفاوت قائل شد و احتمالا برخی از الزامات ساختار سیاسی، اجازه «تحقق کامل» گفتههای پیشین انتخاباتی را نمیدهد؛ اما بیتردید جمهوری خواهان در کنگره و شخص ترامپ تاثیرات انکارناپذیری بر سیاستهای مختلف ایالات متحده بهویژه حوزه انرژی در حوزههای مختلف داخلی، منطقهای (قاره آمریکا) و بینالمللی خواهند گذاشت.در بعد داخلی، عدم پذیرش طرح CPP و تقویت جایگاه سوختهای فسیلی در تولید و مصرف انرژی ایالات متحده با ادعای ایجاد شغل یکی از اقدامات احتمالی ترامپ خواهد بود. از سویی گفته میشود، احتمالا در دولت جدید در تعهدات کاهش انتشار کربن ایالات متحده در کنفرانس پاریس بازنگری کند.همچنین ترامپ بارها از سیاستهای تولید انرژی داخلی و استقلال انرژی ایالات متحده و اعطای مجوزهای اکتشاف و تولید منابع متعارف و نامتعارف انرژی در اراضی فدرال که کل آن 650میلیون جریب است، حمایت کرده است. از سویی اعلام شده که در مناطق فراساحلی که در حال حاضر حفاری در 85 درصد آن با محدودیت روبهرو است، اجازه حفاریهای نفتی داده خواهد شد. ترامپ مدعی است که ایالات متحده دارای منابعی به ارزش 50 تیلیارد دلار است که میتواند سالانه 400 هزار شغل جدید ایجاد کند.

بازنگری در محدودیتها و مقررات قانونی (مالیاتی، زیستمحیطی و حقوقی) ایجادشده در دوره دولت اوباما در زمینه توسعه منابع فسیلی با عنوان محدودیتزدایی از تولید ملی، یکی دیگر از اقدامات احتمالی رئیسجمهور جدید خواهد بود. این امر میتواند اثر کاهشی بر قیمتهای نفت و توان اوپک در سازماندهی بازار نفت داشته باشد.در بعد منطقهای حمایت از ساخت خط لوله کیستون برای انتقال نفت کانادا میتواند موجب کاهش واردات نفت آمریکا از کشورهای عضو اوپک شود. اما ترامپ همچنین ممکن است اقداماتی انجام دهد که ابعاد بینالمللی گستردهتر و مستقیمتری داشته باشد. بهطور مثال، ترامپ بر کاهش واردات نفت از دشمنان ایالات متحده تاکید کرده که میتواند بالقوه گریبانگیر ونزوئلا شود.امکان تعاملات نزدیک ترامپ با روسیه و کاهش فشارهای تحریمی علیه این کشور که در میان و بلندمدت برای توسعه نفت و گاز روسیه آسیبزا بود، کاهش یا لغو محدودیتهای مالی و فناوری به روسیه بر ظرفیت تولید و صادرات نفت و گاز روسیه را افزایش خواهد داد.

مشاهده نظرات