چرا خودروسازان جهانی نیامدند؟

پس از لغو تحریم‌های بین‌المللی توقع می‌رفت که خودروسازان جهانی با توجه به شرایط پساتحریمی برای حضور در ایران به رقابت بپردازند، این در شرایطی است که هنوز سراب حضور ابرقدرت‌های خودروساز در ایران محقق نشده است.

در مورد چرایی عدم رغبت برای فعالیت در ایران موضوعات متعددی مطرح میشود هر چند که بسیاری از کارشناسان بر بیاطمینانی خارجیها برای سرمایهگذاری در ایران تاکید میکنند اما بهنظر میرسد که موضوع مهمتر از آن به شرایط سیاسی و اقتصادی ایران بازگردد.

پیش از این بسیاری از خودروسازان مطرح جهانی که در بازار ایالاتمتحده آمریکا نیز حضوری فعال داشتند در انتظار انتخابات آمریکا بودند تا با تعیین تکلیف ریاستجمهور آینده این کشور با فراغ بال برنامههای خود را در ایران پیاده کنند، حال آنکه با انتخاب ترامپ بهنظر میرسد تولیدکنندگان خودرو بازهم بلاتکلیف شدند و در انتظار برنامههای ترامپ برای برجام هستند.در همین حال اما مذاکره برخی از خودروسازان داخلی با تولیدکنندگان معتبر جهانی همچنان ادامه دارد. این در شرایطی است که بهنظر میرسد این مذاکرات همچنان تداوم داشته باشد. بر این اساس اما در واکاوی عدم ورود خودروسازان جهانی به عرصه تولید خودرو در ایران کارشناسان دلایل متفاوتی را مطرح میکنند. جدا از دلایلی که به سرانجام برجام برمیگردد، اما مسائل اقتصادی نیز مانع از ورود خودروسازان شده است.

در این زمینه یک کارشناس خودرو عنوان میکند که دولت برای جذب سرمایهگذار خارجی باید به دنبال محرکهای سرمایهگذاری باشد. وی با تاکید به اینکه تولید محصول در ایران گران تمام میشود، به این نکته اشاره میکند که در بسیاری از کشورها اعطای وامهای کمبهره با دوره بازپرداخت طولانی، شرایط اقساطی برای دسترسی به زمین و زیرساختهای لازم جهت تاسیس کارخانه و همینطور اعطای تخفیف مالیاتی حداکثر 30 درصدی برای تولید داخلی میتواند مشوقهایی باشد که به جذب سرمایهگذار کمک کند. با توجه به اظهارات این کارشناس به شرایطی بازمیگردیم که سیاستگذاران صنعتی کشورمان برای سرمایهگذاران خارجی فعال در حوزه خودرو در دوران پساتحریم وضع کردهاند. شرایطی همچون تولید داخلی 40 درصدی، صادرات 30 درصدی و دیگر مقرراتی که خود میتواند مانع از حضور خارجیها در صنعت خودرو کشور شود. اما مساله دیگری که شاید برای سرمایهگذارانی که هماکنون مشغول بررسی بازار ایران هستند بهعنوان مانعی برای حضور در ایران محسوب میشود این است که هزینه لجستیک در ایران بالاست بدین معنا که در ایران قطعه سازان و مونتاژکنندگان در کنار یکدیگر قرار ندارند که این امر هزینه لجستیک و تولید را در ایران افزایش میدهد.

از سوی دیگر نظام مالیاتی در ایران نیز بهعنوان دافعه سرمایهگذاری شناخته میشود؛ بهطوریکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، نظام مالیاتی در ایران تشویقکننده بخش تولید نیست. آنها در کشورهای دیگر مواد اولیه وارداتی را با تعرفه پایین محاسبه میکنند، اما در کشور ما چنین شرایطی وجود ندارد و تعرفهها همچنان بالاست. اما مساله دیگر این است که یک سرمایهگذار اگر بخواهد از ایران به دیگر کشورها صادرات انجام دهد بهدلیل نبود موافقتنامه تجارت آزاد باید سود بازرگانی بالایی پرداخت کند و اگر آنها بخواهند در کشور ما تولید داشته باشند و صادرات را مدنظر قرار دهند، مشمول این سود بازرگانی بالا خواهند شد، در صورتی که اگر در اندونزی این کار را انجام دهند مشمول سود بازرگانی پایین میشوند. بنابراین با توجه به این مساله صادرات که بهعنوان یکی از شروط اصلی فعالیت در ایران قرار گرفته میتواند تحتالشعاع قرار بگیرد.در حال حاضر بهدلیل شرایط منطقهای اما ایران میتواند قطب صادرات باشد، اما در حال حاضر تولید در ایران با صادرات پیوند چندانی ندارد. شاید رویکرد ملیگرایی در این زمینه دخیل باشد حال آنکه تحریم چندین ساله ایران نیز مانع از انتقال تکنولوژی ساخت به واحدهای تولیدی شده که این مساله منجر به تولید محصولاتی شده است که تاریخ تولید و انقضای آنها تنها در ایران خورده میشود و برچسب صادرات بر روی آنها قرار نمیگیرد.

در این زمینه یک کارشناس اقتصادی تاکید میکند که نگاه شرکتهای خارجی، ایجاد فضای رقابتی است. آنها معتقدند ایران میتواند در منطقه قطب صادرات باشد؛ چراکه نیروی انسانی خوبی در ایران وجود دارد. اما بزرگترین مشکل از دید شرکتهای خارجی به منظور صادرات از ایران این است که نظامهای مالیاتی، عوارض، مسائل زیرساختی و لجستیکی هزینهها را بالا برده و مانع از رقابتی شدن بازار میشود. آنها میگویند که حاضرند در ایران سرمایهگذاری کنند، اما باید کمکهای لازم به آنها در این بخش صورت گیرد تا فضای تجارت رقابتی شود. در هر صورت آنچه مشخص است سیاستگذاران صنعتی کشور آنقدر که به فکر وضع مقررات برای ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور بودند، نتوانستند شرایط مناسبی جهت حضور آنها در کشور مهیا کنند.در همه جای دنیا برای حضور خارجیها در صنایع مختلف مشوقهای متعددی در نظر گرفته میشود حال آنکه در ایران نه تنها از مشوقها خبری نیست بلکه با گذاشتن شروطی برای فعالیت در ایران بهنوعی سرمایهگذار را با وضعیت بغرنجی مواجه میکنند حال آنکه حضور شرکتهای معتبر خارجی در ایران میتواند تا حدود زیادی به توسعه و ارتقای صنعت خودروکشور کمک کند؛ بهنظر میرسد که سیاستگذاران صنعتی هنوز نتوانسته اند از ظرفیت پساتحریم استفاده وافری ببرند، در حالی که شرایط برای بهرهگیری مناسب از شرایط کنونی مهیا است.

مشاهده نظرات