ریشه‌یابی معمای تامین مواد اولیه

یکی از مشکلاتی که برای تولید‌کنندگان صنایع پایین‌دستی صنعت پتروشیمی کشور وجود دارد تامین مواد اولیه و خوراک مورد نیاز برای تولید محصولات این صنعت است.

مسالهای که در کنار این موضوع مطرح میشود این است که همین مقدار عرضه شده هم از کیفیت مطلوب و قیمت مناسب نسبت به مشابه خارجی خود بهرهمند نبوده و زمان عرضه آنها بهطور منظم و با توجه به نیاز بازار نیست. این در شرایطی است که برخی کارشناسان، واردات خوراک ازسوی بنگاههای پاییندستی را راهحل و راهگشای این شرایط میدانند. فعالان صنایع پایاندستی اظهار کردند اگرچه واردات محصولات و مواد اولیه راهحل بسیار مناسبی است اما همین روش نیز با سیاستهای دولتی خنثی میشود. به گفته آنها حتی وقتی اقدام به چنین کاری میکنند به محض رسیدن کالا به گمرک کشور با نوسان نرخ ارز و عرضه بیش از حد مجتمعهای پتروشیمی قیمت تمام شده محصولات بنگاههایی که خوراک خود را از داخل تامین کردهاند پایین آمده و واردکنندهها با ضررهای کلانی مواجه میشوند.

به عبارتی چالش فعالان پایین دستی راهحلهایی سخت دارد که نیازمند بازبینی در شیوههای تامین است. کارشناسان میگویند اولا تولیدکننده پاییندستی به دلیل شرایطی مانند انحصار در بالادست، قیمتهای بالای تولید در بخش بالادستی، عدم ارسال و تامین به موقع مواد اولیه و... با چالشهای متعددی دست به گریبان است و در عین حال در زمینه واردات نیز شرایط چندان مهیا نیست. به عقیده آنها در عین حال تولیدکنندههای بالادستی صادرات را بر تامین نیاز داخل ارجح میدانند که همه این مسائل به ضرر بخش پاییندستی تمام میشود.

رقابتسازی با کاهش هزینهها

از بعد اقتصاد خرد نیز بررسی این موضوع میتواند حائز اهمیت باشد. به دلایلی که اشاره کردیم به نظر میرسد از منظر قیمتی و کیفی خرید محصولات وارداتی برای مصرفکننده بهتر از خرید داخلی آن محصول است. طبق نمودار همراه به هر شکلی که هزینههای نهایی تولیدکننده بخش پاییندستی از جمله از مسیر واردات به جای تولید کاهش یابد منافع تولیدکننده افزایش خواهد یافت و به میزان بیشتری، تولید را در قیمت کمتر ارائه میکند. بر اساس این نمودار با بهبود چالشهای خرید با قیمت مناسب، بهبود کیفی محصول، بهبود هزینههای حمل و نقل و تسریع در ارسال کالای خریداری شده و... همگی باعث میشود سطح هزینههای نهایی تولیدکننده کاهش یابد. به این ترتیب تولیدکننده علاوه بر آنکه میتواند محصول بیشتری تولید و عرضه کند، قادر به کاهش قیمتهای عرضه نیز خواهد بود. طبق نمودار بسته به کشش موجود در نمودار درآمد نهایی و تقاضا شاهد تغییر در قیمتها و عرضهها در بازار خواهیم بود اما آنچه مسلم است بهبود چالشهای تامین مواد اولیه قادر به اصلاح میزان و قیمتهای محصولات عرضه شده میشود. این موضوع از ابعاد مختلفی قابل تامل است؛ نخست آنکه واحدهای تولیدی در حال حاضر به دلیل نبود نقدینگی کافی در مضیقه به سر میبرند و دلیل آنکه نمیتوانند بازدهی را به مقیاس تولید خود افزایش دهند، کمبود نقدینگی است. این در شرایطی است که کاهش هزینههای تولید میتواند باعث شود بازدهی به مقیاس تولید افزایش یابد و در عین حال هزینههایی که به خریدار منتقل میشود روند کاهشی به خود بگیرد که این موضوع چالش دوم یعنی نبود تقاضا در بازار را رفع خواهد کرد. در حال حاضر تقاضا به شدت کاهش یافته و کاهش قیمتها میتواند منجر به بهبود تقاضا شود. موضوع سوم ایجاد رقابت در میان تولیدکنندگان بالادستی است. واردات با قیمت و کیفیت مناسب قادر است زمینههای رقابتی را در بین تولیدکنندگان بالادستی افزایش دهد و این موضوعی است که در حال حاضر دیده نمیشود. دلیل آن نیز سیاستهای انحصاری در بخشهای بالادستی است.

چهارخوان هزینههای تامین مواد اولیه

معاون اجرایی اتحادیه صنایع پاییندستی پتروشیمی درخصوص مقایسه کیفیت محصولات وارداتی پتروشیمی با محصولات پتروشیمی تولید داخل، عامل انحصار را موضوعی مهم دانست و گفت: به عقیده من برای این موضوع میتوان دو بحث را مطرح کرد؛ سناریوی اول حاکی از آن است که آن دسته از محصولاتی که تولیدکنندگان انحصاری داخلی آنها را عرضه میکنند از کیفیت بالایی برخوردار نیستند و بعضا میبینیم در برخی گریدها توانایی رقابت با محصولات خارجی وجود ندارد.حسین دُر در ادامه تصریح کرد: بحث دیگر حکایت از آن دارد که کالاهایی که در فضای رقابتی تولید و عرضه میشوند، برای آنکه بتوانند بازارهای هدف بیشتری را تحتسلطه خود درآورند، با کیفیت بیشتری عرضه میشوند و معمولا توان رقابت با کالاهای خارجی را دارند.

وی میگوید: البته ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که در شرایط فعلی تولیدکننده انحصاری میداند که بنگاههای پاییندستی برای تامین نیاز خود مجبور به خرید همین کالاهای موجود هستند و به دلیل مشکلاتی که در ارتباطات بانکی، بیمهای، گشایشهای اعتباری و... وجود دارد قادر نیستند خوراک موردنیاز خود را وارد کنند. حسین دُر با اشاره به چالشهای مواد اولیه تولید داخل در قیاس با محصولات وارداتی به کیفیت و نوع بستهبندی محصولات داخلی اشاره و اظهار کرد: پایین بودن کیفیت بستهبندی محصولات داخلی یکی از دلایلی است که باعث میشود محصولات وارداتی از محصولات تولید داخل یک پله جلوتر باشند. این در حالی است که بعضا مشاهده میشود در برخی گریدها کیفیت محصولات بالاست اما به دلیل چشمنواز نبودن بستهبندی، متقاضی محصولات داخلی کمتر میشود. بهطور مثال بیشتر محصولات کرهجنوبی از کیفیت پایینتری نسبت به کالاهای ایرانی برخوردارند اما شکیلتر بودن بستهبندی این محصولات باعث میشود که کالای ایرانی توان رقابت با آنها را نداشته باشد.

وی افزود: این مساله عاملی است که ما در بازارهای صادراتی هدف هم با توجه به اینکه محصولات باکیفیتتری را عرضه میکنیم، نتوانستیم آنطور که باید و شاید به رقابت با کالاهای خارجی بپردازیم و به سختی بتوانیم سهمی از بازارهای خارجی را به سلطه خود درآوریم.

این فعال اقتصادی در ادامه درخصوص قیمت مواداولیه وارداتی در مقایسه با مواد اولیه داخلی گفت: در اینخصوص مدنظر قرار دادن چند نکته ضروری است:

1) خطوط تولیدی مجتمعهای پتروشیمی کشور بهرهوری لازم را ندارند.

2) هزینه سربار پتروشیمیهای داخلی بالاست.

3) خوراک بهموقع و مرتب به تولیدکننده بالادستی و بالطبع پاییندستی نمیرسد؛ بهعنوان مثال در فصل سرما به جای اینکه مصارف خانگی کنترل شود، خوراک پتروشیمیها را میبندند و ابلاغ میکنند که پتروشیمیها مصرف کمتری داشته باشند.

4) شرایط محیطی که برای پتروشیمیها وجود دارد مطلوب نیست. بهعنوان نمونه دو سایت ماهشهر و عسلویه که بخش عمدهای از عرضه محصولات پتروشیمی از آنجا انجام میشود، در شرایط اقلیمی مطلوبی قرار ندارند و این شرایط خاص باعث میشود راندمان تولید آنها بالاتر نرود و روی تولیداتشان تاثیرگذار باشد. به گفته وی مجموع این عوامل باعث میشود قیمت مواد اولیهای که مجتمعهای پتروشیمی داخلی عرضه میکنند، بیشتر از کالاهای مشابه خارجی باشد.

وی درخصوص وضعیت انحصاری مجتمعهای پتروشیمی افزود: پتروشیمیهای کشور ما در یک بازار انحصاری فعالیت میکنند. وقتی که 90درصد عرضه حداکثر دست 7 بازیگر باشد، آن بازار را انحصاری میگویند. به این ترتیب و بر اساس قوانین اقتصاد خرد باید گفت تولیدات اکثر محصولات – اگر نگوییم همه آنها – تحت شرایط انحصاری یا شبهانحصاری صورت میگیرد که این موضوع خطرات فراوانی را با خود بههمراه دارد. بهعنوان مثال عدم تولید یک محصول از سوی یک شرکت به معنای قفل شدن عرضه آن در بازار و کمبود محصول است که میتواند به افزایش قیمت آن منجر شود و در نتیجه اثر خود را بر تولیدات پاییندستی خواهد گذاشت. حسین دُر میگوید: اگر به بررسی بازار پتروشیمی کشورمان بپردازیم، میبینیم که نهایتا 4 پتروشیمی تولیدکننده یک گرید هستند و به این ترتیب انحصار چندجانبه در این بخش از صنعت وجود دارد. این در شرایطی است که در مقابل هم سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده اجازه ندارد پرونده تخلفات پتروشیمیها را به تعزیرات حکومتی بفرستد و این اتفاق باعث میشود ابزاری برای دامپینگ با احتکار مجتمعهای پتروشیمی ایجاد شود.

وی در نهایت درخصوص مقدار عرضههای محصولات پتروشیمیها و زمان تحویل این مجتمعها تصریح کرد: در جلسه آتی شورای رقابت بحث عرضهها و مشخص کردن کف عرضهها مطرح میشود. دُر میگوید: به باور من کف عرضهها باید سیال باشد. بهعنوان مثال گریدی همچون pvc که در ماههای اول سال مصرف بیشتری دارد، عرضه بیشتری را داشته باشد. این فعال اقتصادی میگوید: در این میان یک مشکل اساسی وجود دارد و آن مشکل حاکی از آن است که پتروشیمیهایی که خوراک خود را به نرخ ارز دولتی میخرند و با توجه به حوزه اختیاراتی که دارند میتوانند هر ترفندی را برای گرانفروشی یا دستکاری عرضهها انجام دهند، مثلا زمانی که مصرف گریدی بالاست به اندازه مناسب تولید نکنند یا قیمتها را به گونهای بالا ببرند که تولیدکننده پاییندستی توان تامین نیاز خود را نداشته باشند و شرایط تولیدکننده پاییندستی روز به روز تضعیف شود. بر این اساس باید گفت انحصار و یکهتازی تولیدکننده بالادستی، عدم تامین بهموقع و ارزان مواد اولیه، هزینههای جانبی بالا مثل حمل و نقل و... و در نهایت شوکهای ناشی از توقف تولید مواد اولیه در مجتمعهای پتروشیمی همگی از مواردی هستند که هزینههای تولید را برای بخش پاییندستی نیز افزایش دادهاند و این در حالی است که در صورت دسترسی به مواد اولیه وارداتی بسیاری از این چالشها برطرف خواهند شد.

مشاهده نظرات