پاسخ بانک مرکزی به "کارنامه مردودی" : اختیاراتمان محدود است
بانک مرکزی در واکنش به مصاحبه شجری استاد دانشگاه با فارس که از کارنامه مردودی بانک مرکزی خبر داده بود، به اختیارات محدود، تحولات جهانی و خارج از کنترل بانک مرکزی، تحریم ها و برخی سیاستهای مالی نادرست اشاره کرد.
بانک مرکزی در پاسخ به انتقادهای کارشناسی هوشنگ شجری اقتصاددان که تحت عنوان «جزئیات کارنامه ضعیف سیاست های پولی و بانکی/ بانک مرکزی مردود شد»، منتشر شده بود، توضیحات زیر را اعلام کرد:
ارزیابی عملکرد مجموعهای نظیر بانک مرکزی مستلزم ملاحظه کلیه شرایط پیرامونی و نیز توجه به نرخهای عملکردی در کشور بوده و در این زمینه میبایست به ابزارهای در دسترس و اختیارات بانک مرکزی نیز توجه شود.
با توجه به اینکه درمتن منتشره از سوی خبرگزاری فارس به مبنای فکری امتیازدهی به عملکرد بانک مرکزی اشاره نشده، این سؤال اساسی مطرح خواهد بود که امتیازهای اعطایی از چه مبنای علمی و یا فکری برخوردار بوده است؟ آیا امتیازدهی به عملکرد بانک مرکزی در حوزههای مختلف به صورت فیالبداهه و ذهنی بیان شدهاند و یا اینکه این امر بر یک مطالعه و بررسی علمی مبتنی بوده است؟ هر چند باتوجه به جایگاه علمی جناب آقای دکتر شجری به عنوان یکی از اساتید با سابقه دانشگاه، قابل قبول نخواهد بود که ایشان عملکرد نهاد پولی کشور را صرفاً بر مبنای قواعد سرانگشتی ارزیابی نمایند، ولی حتی اگر این فرایند بر یک مطالعه عملی نیز مبتنی باشد، لازم است قواعد آن مشخص گردد.
بدیهی است که ارزیابی عملکرد هر سازمانی باید در ظرف مقدورات صورت بگیرد، در غیر این صورت مسلم است که مقایسه عملکرد با شرایط آرمانی ارزیابی ضعیفی را از عملکرد آن سازمان به دست خواهد داد. به عنوان مثال جناب آقای دکتر شجری در بیان عملکرد بانک مرکزی در حوزه سیاستهای تثبیت اقتصادی، به وظیفه اساسی بانک مرکزی در این زمینه و نیز نقش سیاستهای مالی دولت در ایجاد فشارهای تورمی اشاره نمودهاند ولی به ابزارهای دراختیار بانک مرکزی برای کنترل تورم و اینکه چه میزان از این فشارهای تورمی تنها به عملکرد بانک مرکزی مربوط بوده، بیتوجه بودهاند. توجه صرف به نقش بانکهای مرکزی در زمینه اجرای سیاستهای تثبیت و میزان موفقیت آنها در این زمینه، تنها در شرایط کافی استقلال بانک مرکزی معنی و مفهوم خواهد داشت.
در این زمینه میتوان به اجرای سیاست هدفگذاری تورم در بعضی از اقتصادهای موفق دنیا اشاره نمود که در آنها رابطه متناسب و معنیداری میان درجه مسئولیتپذیری و پاسخگویی بانکهای مرکزی و میزان اختیار و اقتدار اعطایی به آنها برای تنظیم و اجرای سیاستهای پولی، تعریف شده است.
علاوه بر این مشخص نیست که ارزیابی عملکرد بانک مرکزی براساس وضعیت عملکرد آن در یک دوره زمانی مشخص صورت گرفته و یا اینکه در این زمینه مقطع خاصی از زمان موردنظر بوده است. بدیهی است که اتخاذ هریک از موارد یادشده نتایج متفاوتی را به دست خواهد داد. اما آنچه که مسلم است با توجه به فرایند بطنی شکلگیری پدیدههای اجتماعی و اقتصادی، ارزیابی مقطعی دستگاههای اجرایی آن هم در سطح کلان نتیجه دقیقی را از چگونگی عملکرد آنها به دست نخواهد داد.
به عنوان مثال نمیتوان عملکرد مثبت و موفق فدرال رزرو و بانکهای مرکزی در سایر اقتصادهای پیشرفته دنیا در دهه گذشته را صرفاً به دلیل بروز بحران مالی اخیر به کلی نادیده گرفت. اما آنچه که از اظهارات جناب آقای دکتر شجری برمی آید این است که ارزیابی ارائه شده از عملکرد بانک مرکزی به صورت مقطعی بوده و ایشان در این زمینه عمدتاً به تحولات ماههای اخیر توجه داشتهاند.
استناد ایشان به چند نرخی شدن نرخ ارز، بروز اختلاس در نظام بانکی کشور و همچنین چگونگی مدیریت پرتفوی کشور، گواه این مدعا است که ارزیابی ارائه شده به یک دهه عملکرد موفق بانک مرکزی در زمینه حفظ نظام تکنرخی ارز، موفقیتهای بانک مرکزی در زمینه مدیریت سبد ذخایر خارجی (به عنوان مثال تنوعبخشی و افزایش مدیریتشده سهم طلا در ذخایر خارجی بانک مرکزی قبل از افزایش قابل ملاحظه قیمت جهانی آن) و حتی پیشرفتهای صورتگرفته در زمینه پیادهسازی بانکداری الکترونیک بیتوجه بوده است. مضاف بر این لازم بود ایشان در این زمینه به سایر تحولات جهانی و خارج از کنترل بانک مرکزی نظیر بحران اقتصاد جهانی و اعمال تحریمهای بینالمللی بر علیه ایران نیز توجه میداشتند.
علاوه بر این باید به این نکته نیز توجه شود که حوزههای مختلف عملکردی بانک مرکزی از ضریب وزنی یکسانی برخوردار نمیباشند. به عنوان مثال چگونگی عملکرد بانک مرکزی در زمینه کنترل تورم، سیاستهای ارزی، مدییت تراز پرداختهای کشور، زمینهسازی برای رشد اقتصادی و مدیریت ذخایر خارجی کشور در چارچوب وظایف تعیینشده برای بانک مرکزی، ضریب اهمیت یکسانی ندارند و نمیتوان عملکرد کلی بانک مرکزی را به طور ساده و بر مبنای متوسطی از عملکرد بانک مرکزی در هریک از این حوزهها قلمداد نمود.
این درحالی است که راهکارهای پیشنهادی جناب آقای دکتر شجری برای بهبود عملکرد بانک مرکزی که در بخش پایانی مصاحبه به آن اشاره شده، عمدتاً به اصلاحات اساسی در سیاستهای مالی دولت و اعطای استقلال به بانک مرکزی مربوط بوده و ایشان مشکلات موجود در حوزه عملکردی بانک مرکزی را در جایی ورای حوزه سازمانی این بانک جستجو مینمایند.
اما متأسفانه چگونگی انعکاس این مصاحبه درخبرگزاری فارس و حتی عنوان انتخابی برای آن به گونهای است که تمامی مشکلات عنوان شده در این مصاحبه به عملکرد بانک مرکزی نسبت داده شده است؛ این در حالی است که اقتصاد کشور در سالهای اخیر با مسائل و مشکلات متعددی از قبیل بحران مالی جهانی، تحولات پیرامونی بینالمللی، تحریم اقتصادی کشور از سوی دشمنان (بالاخص تحریم بانک مرکزی و صنعت نفت)، وضعیت بیثبات بازار جهانی نفت و... مواجه بوده است.
لازم به یادآوری است بانکهای مرکزی در کلیه اقتصادهای دنیا ـ حتی اقتصادهای پیشرفته دارای الگوی هدفگذاری تورم ـ تا جایی در خصوص تحولات متغیرها مورد ارزیابی و نقد پاسخگویی قرار میگیرند که به حوزه اختیارات آنها مربوط باشد و بر همین اساس مفاهیمی همچون تورم پایه (core inflation) شکل گرفته است. لذا ارزیابی عملکرد بانک مرکزی میبایست در چارچوب فضای اقتصادی داخلی و خارجی و سایر تحولات تأثیرگذار انجام پذیرد.
البته این بانک همواره این آمادگی را دارد که از نقدهای سازنده در جهت بهبود عملکرد و خدمترسانی به اقتصاد ملی استفاده نماید. لیکن، ارزیابیهای غیراستاندارد و بدون توجه به سایر موارد تأثیرگذار، قاعدتاً کمکی به بهبود امور ننموده و صرفاً فضای رسانهای را بیجهت در این مقطع حساس که دشمنان نظام در جهت وارد آوردن ضربه و تضعیف کشور بالاخص نهادهای مهم اقتصادی آن هستند، برعلیه بانک مرکزی ملتهب مینماید.
توضیح فارس:
هوشنگ شجری صرفاً به بیان دیدگاههای کارشناسی خود درباره نحوه عملکرد مسئولان بانک مرکزی پرداخته است و اینکه بانک مرکزی انتشار دیدگاههای کارشناسی یک اقتصاددان را درباره عملکرد مدیرانش به عنوان " فضاسازی رسانه ای برای تضعیف کشور و سوء استفاده دشمنان" تعبیر کند، محلی از اعراب ندارد، ضمن اینکه به نظر می رسد نسبت دادن مشکلات مدیریتی در یک نهاد پولی به بحث تحریمها که از 30 سال پیش در کشور سابقه دارد، زمینه بیشتری را برای سوء استفاده دشمن ایجاد می کند و در توضیحات بانک مرکزی اینگونه القاء می شود که "تحریمها بر اقتصاد ایران تاثیر گذاشته است" ، در حالی که هم مردم و هم مسئولان عالی رتبه کشور می دانند و تاکید می کنند که تحریمها علیه ایران نه تنها کارایی ندارد بلکه نقطه قوتی برای بهره برداری از توان علمی و مدیریتی داخلی محسوب می شود.
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر