پیش‌شرط تغییر و تحول اقتصادى

اخیرا اطلاعات مختصرى از تولید ناخالص داخلى در بخش‌هاى مختلف اقتصادى از طرف بانک مرکزى و مرکز آمار ایران به طور رسمى و غیر رسمى انتشار یافته است که نشان می‌دهد که آمار این دو مرکز تهیه آمارهاى ملى چقدر با هم تفاوت دارند.

این اختلاف آمار یکبار دیگر ضرورت توجه جدى به آمارهاى اقتصادى را گوشزد میکند. براى یک مدیر اقتصادى و یا کارشناس اقتصادى بسیار سخت است که یک آمار ملى را نفى کند و از آمار دیگرى استفاده کند. در این میان شاید بیشتر مدیران، کارشناسان و محققان اقتصادى راه حل را در بى توجهى به آمار بدانند و تلاش میکنند بیشتر از منابع خارجى استفاده کنند.

فقدان آمارهاى مناسب و بهنگام موجب مىشود که سطح آبژکتیویسم اقتصادى کاهش یابد و راه را براى نظریه پردازى، گمانه زنى، تخمین و اعمال نظر باز کند. چیزى که به طور جدى مانع حل مسایل اقتصادى مىشود. اقتصاد ایران همانند خانوادهاى مىشود که حتى نمیداند تعداد اعضای خانوادهاش چقدر است. درآمدشان چقدر است و آیا پس انداز دارند یا نه. وقتى هیچ کدام از این اطلاعات وجود نداشته باشد، طبیعى است که سرپرست خانواده با چشمان بسته باید خانواده را مدیریت کند، درست همانند دولت ایران که چارهاى ندارد و مجبور است با سعى و خطا کارها را جلو ببرد. وقتى این اطلاعات و آمار وجود نداشته باشد، چارهاى نیست باید با تخمین شخصى (و آن هم نه تخمین سیستمى) سیاستگذارى کنیم.

وقتى هنوز آمار بدهیهاى دولت به جامعه مشخص نیست، چگونه و با چه سیاستى و با چه اندازهاى میخواهیم اوراق بدهى چاپ کنیم؟ وقتى آمار تولیدات صنعتى بین مرکز آمار ایران شکافى باور نکردنى دارد و وقتى نرخ رشد محاسباتى بانک مرکزى 7/4 درصد است و همین نرخ رشد را مرکز آمار ایران 5/6 درصد برآورد کرده است، چگونه ما میتوانیم آثار سیاستهاى انجام شده را ارزیابى کنیم. ( حتى اگر این تفاوت نرخ رشد ناشى از تفاوت سال پایه هم باشد باز مشکل سرجاى خودش است). براى همین است که تا چشمان خود را باز نکنیم، حتى نمیدانیم که به کدام سمت داریم میرویم. براى حرکت هوشمندانه باید هوشمند باشیم و براى هوشمندى لازم است به آمار و اطلاعات به شرح زیر مسلح باشیم:

- آمارها باید کافى باشند. خلاءهاى آمارى موجب خلاء سیاستگذارى مىشود و راه را براى اظهار نظر و گمانى زنى و اعمال سلیقه باز میکند.

- آمارها باید تناسب داشته باشند. تناسب یعنى همانى باشد که عاملین اقتصادى نیاز دارند. بنابراین بخش مهمى از آمارهاى متناسب باید با سفارش عاملین اقتصادى و به خصوص بخش خصوصى باشد.

- آمارها باید بهنگام باشند. وقتى آمار دیر انتشار مىیابد، به درد هیچ کس نمیخورد. به محض انتشار باید بایگانى شود. بنابراین انتشار آمار تولید سه ماهه اول سال جارى بعد از شش ماه به درد عاملین اقتصادى نمیخورد. تنها آنهایى از آن استفاده میکنند که دارند کارهاى تحقیقى زماندار میکنند.

- آمارها باید در سطح تجربه و توسط عاملین اقتصادى سوهان کارى شوند و به مرور زمان دقت آنها بیشتر شود. سازمانهاى مردم نهاد، سازمانهاى وابسته به بخش خصوصى، شرکتهاى بزرگ نمونههایى از سازمانهاى موجود در کشور براى ارزیابى صحت آمارها به شمار مىروند.

- اگر تهیه آمارهایى زمانبر باشد لازم است برآوردهایى از این آمار تهیه و در اختیار جامعه قرار داده شود.

- هر آمارى باید توسط یک سازمان تهیه شود و زمان انتشار و صحت آمار در حوزه وظایف آن سازمان قرار گیرد و جامعه بتواند این سازمانها را به نقد بکشد و از آنها تقاضاى ضرر و زیان بکند.

و نهایتا براى استقرار پیش شرطهاى توسعه، لازم است براى یکبار هم که شده تقویم اقتصادى در ایران تهیه و جهت اطلاع عموم چاپ شود و در این تقویم مشخص شود که چه سازمانى در چه تاریخى چه آمارى را قرار است منتشر کند، یعنى همان کارى که بسیارى از کشورهاى نظیر، و حتى ضعیف تر از ما سالهاست که دارند میکنند.

منبع: خبرآنلاین
برچسب ها: اقتصاد
مشاهده نظرات