صعود بازار فولاد با سوخت شمش

فراز و فرود قیمت‌ها در بازار داخلی فولاد در هفته‌های اخیر شرایط نامتناسبی را ایجاد کرده است.

رشد پراکنده قیمتها به خصوص برای مصنوعات نوردی، رشد قیمت قراضه و آهن اسفنجی در بازار داخلی و افزایش قیمت شمش، پایین بودن نسبی تقاضا و شرایط دشوار معامله و فروش در ماه رمضان، ضعف نقدینگی، نگرانی از کاهش مجدد قیمتها و عقبنشینی خریداران و واسطهها و بیاعتمادی به جرقههای رشد قیمتی و نگرانی از بازارسازیهای پیشین و تجربههای نه چندان خوشایند پیشین مواردی است که هر کدام بخشی از چهره واقعی بازار فولاد را ترسیم میکند؛ اگرچه نیاز به بررسی بیشتری در این خصوص وجود دارد.

متهم اصلی رشد قیمتها در بازار داخلی را افزایش قیمت شمش، متعاقب آن رشد بهای قراضه و افزایش قیمت آهن اسفنجی دانستهاند ولی نگاهی به تغییر فاز قیمتی نشان میدهد واحدهایی که هیچ ارتباطی با رشد بهای شمش نداشته و ندارند نیز با افزایش قیمتها همگام شده و به بهانههای مختلف توانستهاند رشد قیمتها را در کارنامه خود لحاظ کنند. این وضعیت هرچند با رشد قیمتهای جهانی همگام بوده ولی فراز و فرودهای خاصی را نیز تجربه کرده است. کاهش بهای تیرآهن سنگین به استثنای سایز 27، افزایش قیمت تیرآهن سایز سبک در کنار جهش 7/74 درصدی بهای تیرآهن سایز 14 ذوبآهن اصفهان در بازار تهران را میتوان مواردی به شمار آورد که چهره این بازار را با شفافیت بیشتری ترسیم میکند.

همین موارد را اگر با این پیشفرض مورد توجه قرار دهیم که تقاضا تغییر چندانی نداشته، نشان میدهد که برخی بازارسازیها پشت پرده نوسان قیمتها بوده و البته به نام نوسان قیمت شمش تمام شده است. این در حالی است که رشد قیمت آهن اسفنجی نیز یکی از دلایل رشد قیمتها به شمار رفته که البته این رخداد نیز غیرقابل کتمان است. در مقایسه با بازارهای جهانی میتوان آهن اسفنجی را مترادف (نه مساوی و متشابه – از لحاظ فنی ) با چدن خام در سایر بازارها برشمرد. در بازارهای جهانی با محوریت کشورهای استقلالیافته از شوروی سابق موسوم به CIS بهای چدن خام کاهش یافته ولی در بازار داخلی این رقم افزایش یافته است. به نظر میرسد واقعیتهای زیرپوستی بازار فولاد باید با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرد، زیرا این قبیل نوسان قیمتها میتواند بازارهای صادراتی ایران را به خصوص در کشورهایی همچون عراق تحتالشعاع قرار دهد که منافع کلی در اقتصاد کشور و ارزآوری صنایع فولادی را دستخوش تغییر خواهد کرد.

به نظر میرسد بازار فولاد هنوز ثبات منطقی خود را به دست نیاورده هرچند که اطلاعرسانی از این رخداد را نیز نمیتوان نادیده گرفت؛ گویی هنوز بدنه غالب در بازار فولاد صادرات را بهعنوان یگانه مسیر برای بهبود این بازار در نظر نگرفته که بر اساس این هدف، بتواند قیمتهای داخلی خود را مورد بحث و بررسی قرار دهد تا بتواند در کشوری همچون عراق، از حداقل تقاضای موثر در رقابت با کشورهایی همچون چین و ترکیه استفاده کند. در صورتی که قیمتهای داخلی با همین روند فعلی نوسان کرده و هر بخش منافع خود را در قیمتگذاریها ارائه کند، باز هم همین شرایط وجود خارجی خواهد داشت. ذکر این نکته نیز ضروری است که صادرکنندگان شمش و حتی اسلب مسیر صادراتی خود را پیدا کردهاند و تنها بدنه اصلی در بازار برای تولید و صادرات مصنوعات فولادی هستند که بار اصلی مشکلات را به دوش میکشند هرچند که قیمت تمام شده آنها با سایر بخشها تفاوتی جدی دارد.

نگاهی به نوسان قیمتها در روزهای اخیر نشان میدهد هنوز هم رقابتهای داخلی در بازار واقعیتی است که حتی در شرایط رکودی فعلی نیز ادامه یافته ولی از منطق درست تجاری و اقتصادی برخوردار نیست. در شرایط رکود رقابت واحدهای تولیدی با یکدیگر قطعا به زیان همگی بوده و خروجی مشخصی جز نابودی برخی واحدهای فعال در پی نخواهد داشت. در شرایط فعلی همکاری بدنه اصلی بازار فولاد میتواند به بهبود شرایط منجر شود ولی رقابتهای ذاتی و برخی بازارسازیهای بخشی و دستساخته تاکنون اجازه چنین رفتاری را نداده است. هرچند که بررسی بازار فولاد داخلی را نمیتوان بهصورت فنی با مناسبات اقتصادی و سیاسی کشور گره زد ولی شرایط کلی بازار داخلی به گونهای در حال تغییر است که میتواند از رخدادهای برجسته اقتصادی در داخل و خارج از کشور تغذیه کرده و نقش سوختگیری داشته باشد. با فرض دشوارتر شدن مناسبات بانکی ایران و سایر کشورها میتوان نگرانی از احتمال رشد قیمت دلار را جدیتر ارزیابی کرد که البته همین رخداد میتواند برای بازار فولاد نکته مثبتی به شمار بیاید زیرا پتانسیل رشد صادرات را مخصوصا برای مصنوعات فولادی همچون میلگرد به بازارهایی همچون عراق و افغانستان و حتی بازارهای جدید فراهم خواهد ساخت. این در حالی است که افزایش نقدینگی در کشور آن هم پس از انتخابات بالاخره تاثیر خود را بر جای خواهد گذاشت و شاید منتظر یک جرقه است تا بازارهایی همچون مسکن و حتی فولاد بتوانند پیشقراول رشد تورم شوند. این قبیل جرقهها در نهایت شرایط بهتری را برای بازار فولاد به همراه خواهد داشت تا جایی که میتوان این قبیل التهابهای احتمالی را برای بازار فولاد خوشیمن ارزیابی کرد.

نگاهی به شرایط جهانی در کنار تعطیلات عید فطر در کشورهای منطقه نشان میدهد که دورانی برای رکود بیشتر تقاضا فرارسیده است، زیرا متوسط تعطیلات در کشورهای اسلامی برای عید فطر 5/ 5 روز بوده و پس از ایران، ترکیه و عراق با 3 روز تعطیلی، کمترین تعطیلات را داشته ولی عربستان و قطر با 12 روز تعطیلی رکورددار بیشترین تعطیلات خواهد بود. همین وضعیت در کنار پایین بودن قیمت تمام شده مصنوعات فولادی موجب خواهد شد تا جرقههای رشد قیمتی در روزهای اخیر چندان هم برای بازار فولاد جهانی پراهمیت نباشد هرچند که میتوان به بهبود بازار پس از پایان تعطیلات عید فطر امیدوار بود. با توجه به این موارد شاید جرقههای رشد قیمتی و خوشبینی به وضعیت بازارهای جهانی چندان هم برای بازار داخلی فولاد تاثیر چندانی نداشته باشد.

مشاهده نظرات