ترفندهایی برای بازگشت به شغل قبلی

اگر شما یکی از این کارمندان هستید، چگونه باید بازگشت خود را مدیریت کنید؟ بهترین راه برای بازگشت به گروهی که مدتی در آن غایب بودهاید، چیست؟ آیا تلاش میکنید تا در جایی که در آن متوقف شدهاید، دوباره شروع کنید؟ به بقیه در مورد اینکه چرا اول شرکت را ترک کردید و چرا اکنون میخواهید برگردید چه میگویید؟

آنچه کارشناسان میگویند

بخشی از پذیرش فزاینده کارمندان بومرنگی به علت کمبود نیروی کار در بازار است؛ این را مایکل واتکینز، رئیس Genesis Advisers، استاد دانشگاه IMD میگوید. به گفته او «طبیعی است که شرکتها به دنبال کارمندان با سابقه باشند.کارمندان سابق، شناختهشده هستند.»به گفته کارلن دیلون، یکی از نویسندگان چندین کتاب پرفروش از جمله «چگونه زندگی خود را میسنجید» هم برای کارمندان و هم برای کارفرمایان، بومرنگ یک پیشرفت مثبت محسوب میشود. او میگوید: «شما انتخاب میکنید که برگردید؛ به این معنا که شرکت میخواهد شما برگردید.» گرچه روند جذب در محیط جدید اما آشنا، نیاز به هماهنگی خیلی زیادی ندارد؛ اما عاقلانه است که فکر و توجه خود را در نحوه بازسازیتان بگذارید. در اینجا چند ایده مطرح میشود.

خودتان را دوباره معرفی کنید

به گفته واتکینز، دلایل زیادی برای تصمیم شما به بازگشت به کارفرمای قدیمیتان وجود دارد. «ممکن است دریافته باشید که فرهنگ شرکت فوقالعاده بوده است و شما دوباره طالب آن فضا هستید. یا شاید یک پیشنهاد بزرگ شما را جذب کرده بود اما موفقیتآمیز نبوده است.»شاید شما به این علت آنجا را ترک کردهاید که احساس «عدم موفقیت» در زندگی حرفهای خود میکردید و اکنون فرصتی برای بازگشت به یک سطح بالاتر دارید. دیلون میگوید «با امیدواری در حال بازگشت به یک موقعیت بزرگ هستید؛ بنابراین نیاز به تغییر مرزها و بازسازی خودتان به عنوان یک فرد ارشد در سازمان دارید.» هنگامی که همکاران جدید را ملاقات و با همکاران قدیمی دیدار تازه میکنید، این نکته را برجسته کنید که شما فرصتهای پیشرفت و تجربه جدید رشد داشتهاید؛ و از اینکه برگردید و آنچه آموختهاید را بهکار بگیرید، بسیار راضی و خشنود هستید.

مثبت فکر کنید

به گفته واتکینز، افراد سازمان قطعا در مورد علت استعفای شما خواهند پرسید، بنابراین عاقلانه است برای پاسخ به سوالات آنها یک روایت درست کنید. توضیح شما باید صادقانه و منصفانه باشد. با گفتن چیزهای منفی هیچ چیز بهدست نمیآید؛ بهخصوص اگر شما از شغلتان ناراضی بودهاید. دیلون میگوید: «هیچکس نمیخواهد بشنود که زمان خروج شما، شرکت تا چه حد بد بوده است.» شما به انتخاب خودتان برگشتهاید. اگر همکاری در مورد این موضوع پافشاری کرد، به آینده نگاه کنید؛ نه گذشته و اینکه تصور کنید فردی در حال ضبط کردن پاسخ شماست و آن را به همکارانتان گزارش خواهد داد. به عبارت دیگر، اطمینان یابید که در پاسخ خود صداقت دارید. مورد دیگر صحبت در مورد چرایی ترک شما از سازمان دیگر است. دیلون میگوید: «زندگی طولانی است. هرگز پیچ و تابهای جاده زندگی و اینکه دوباره میخواهید با چه کسی کار کنید را نمیدانید.»

انتظارات همکاران را دوباره تنظیم کنید

واتکینز میگوید: «زمانی که شرکت را ترک میکنید، افراد دیدگاه معینی نسبت به شما و توانمندیهایتان داشتند. اکنون که بازمیگردید، باید نشان دهید که تجربیات جدیدی کسب کرده و رشد یافتهاید.»او میگوید: «اگر برای هدایت همتایان سابق یا شاید حتی رئیس سابق خود جابهجا شدهاید، این مساله میتواند بهطور خاص چالشبرانگیز باشد. اما این حقیقت که دور بودهاید و احتمالا در این فرآیند نکات بسیاری را آموختهاید یک مزیت به شمار میآید.» پیشنهاد دیلون «اندکی رسمیتر و محتاطتر شدن در رفتار - حداقل در ابتدای کار- است؛ تا نشان دهید که چگونه رشد کرده و به بلوغ رسیدهاید.» همکاران شما در چند هفته اول کاریتان، هم با نگاه جدید یا با همان دید سابق به شما نگاه خواهند کرد.

انتظارات خودتان را نیز دوباره تنظیم کنید

همکاران شما تنها کسانی نیستند که باید انتظاراتشان را تطبیق دهند. دیلون میگوید: «شما سازمان را دقیقا به همان شکلی که ترک کردهاید، به یاد میآورید. اما در این اثنا، قدرت منتقل شده است، افراد مختلفی رفتهاند و آمدهاند و همکاران شما چالشهای جدیدی داشته و رشد نیز کردهاند.» واتکینز تجربه یک کارمند بومرنگ بودن را به بازگشت یک تبعیدی به وطنش بعد از چند سال تشبیه میکند. او میگوید: «کشور تغییر کرده است و شما نیز تغییر کردهاید.جنبههایی از فرهنگ و فرآیندها آشنا هستند؛ اما اگر آنچه به آن برگشتهاید متفاوت با آن چیزی است که به یاد دارید، ناامید نباشید.»

حول شرکت شبکهسازی کنید

دیلون میگوید: «شاید بزرگترین بحران بالقوه بازگشت به سازمان قدیمیتان، گیر کردن در عادات و الگوهای قدیمی است؛ مثلا ناهار خوردن با همان گروه قدیمی و روابط اجتماعی با همان افراد قدیمی.»برای اطمینان از عدم وقوع این امر، یک تلاش آگاهانه برای شبکهبندی حول شرکت انجام دهید. واتکینز میگوید: «باید در برابر وسوسه «جذب آشنایان» مقاومت کنید.»فکر کنید که «اگر من در اینجا تازهوارد بودم چه میتوانستم انجام دهم؟» در مورد «پیوستگیهایی که نیاز دارید بسازید و افرادی که باید با آنها در ارتباط باشید» فکر کنید. همچنین مراقب باشید چون احتمالا شما با موقعیت بالاتر نزد کارفرمای خود بازمیگردید، در نتیجه سیاستهای یک سازمان در سطوح مختلف تغییر میکند.

چشمانداز ارائه دهید

دیلون میگوید: «همکارانتان منتظر چشماندازها و نگرشهای جدید از سوی شما خواهند بود.» «اکنون از دیدگاه متفاوتی به جهان نگاه میکنید. اما اشتراک دانش جدید به یک تماس ماهرانه نیاز دارد. شما نیاز به یافتن راههایی برای مشارکت در گفتوگو دارید. زیرک و دقیق باشید. چیزهایی مانند این را بگویید: «در گذشته، با این نگرش موافق بودهام.» واکینز میافزاید: «از انتقاد نابجا پرهیز کنید. باید با آوردن ایدهها از خارج از سازمان، یک تعادل ایجاد کنید؛ بدون اینکه موجب شوید سایرین فکر کنند که نقش جدید برای شما بیش از حد بزرگ است.»

خودتان را همگام کنید

گاهی شما واقعا برای ترمیم خرابکاریها جایگزین شدهاید. واکینز میگوید «اگر اینطور است، باید آماده تزریق ایدههای جدید و اخذ تصمیمات سخت بدون معطلی باشید.» از سوی دیگر، اگر همه چیز در سازمان بسیار خوب است، باید خودتان را همگام و وقتتان را صرف آشنا شدن با شرکت کنید.او میگوید «بهجای بحث کردن، با افراد، وارد گفتوگو شوید و روی مسیری تمرکز کنید که میخواهید هدایت کنید.»