خلأ لیدر در بازار فولاد

بازار جهانی فولاد از سه ماه گذشته تغییرات قابل توجهی در زمینه افزایش قیمت را از سرگذرانده که دلایل این افزایش قیمت را می‌توان در عواملی همچون کاهش تولید در کشورهای بزرگ تولید‌کننده فولاد، افزایش تقاضا و افزایش قیمت نهاده‌های تاثیرگذار بر بهای تمام شده فولاد در سطح جهانی مانند قراضه، سنگ‌آهن، زغال‌سنگ، الکترود و... دنبال کرد.

این افزایش قیمت در بازارهای جهانی در حالی است که بازار داخلی هم مثل همیشه در مقابل این افزایش قیمت بدون واکنش نبود و در دو ماه تیر و مرداد با افزایش قیمتهای جهانی و وام گرفتن از این موضوع وارد فاز افزایشی شده بود. در هفته گذشته که قیمتهای جهانی اندکی با افت مواجه شد، روند صعودی در بازار داخلی نیز متوقف شد. با این حال روند کلی غالب در بازار مقاطع فولادی نشان داده که این بازار هنوز میل به افزایش قیمت را در خود نگه داشته است. فعالان بازار فولاد این روزها و با افزایشی شدن قیمتها با وجود نبود تقاضای واقعی این موضوع را به سندرومی که گریبان این بازار را گرفته تشبیه میکنند، بهطوریکه در این رابطه اظهار نظرها حاکی از آن است که بازار فولاد داخلی گویا به دنبال بهانهای برای افزایش قیمت است، از سویی نبود تقاضای واقعی در بازار، به دنبال آن عرضه را بیمعنی کرده، چرا که هرچه عرضه بدون تقاضا در این بازار بیشتر شود رکود هم بیشتر میشود و بازار روند منفی به خود میگیرد. در چنین شرایطی است که قیمتها را خریدار مشخص میکند، نه فروشنده.

محمد اعتباری فعال بازار مقاطع فولادی درخصوص شرایط کنونی بازار فولاد گفت: بازار فولاد داخلی کشور این را ثابت کرده که پیوسته دنبال بهانهای برای افزایش قیمت است، زمانی که قیمت افزایشی شود، اگر مصرفکنندهای احتمال دهد که در سال آینده نیاز به یک مصنوع فولادی دارد، شروع به خرید میکند.روند روحی- روانی بازار در زمانهای افزایش قیمت به گونهای میشود که همه متقاضی خریدند، بنابراین کارخانهها در چنین شرایطی اندکی تمایل به فروششان را به منظور گرم کردن بازار از دست میدهند و فرآیند فروش وارد روند طولانیتری میشود، در چنین شرایطی است که متقاضی بیشتر میشود.

به گفته وی با توجه به اینکه طی مدت اخیر دغدغه تغییر وزرا وجود داشت و در عین حال روند قیمت جهانی هم مثبت و افزایشی بود و این موضوع روی قیمتهای داخلی تاثیرگذار بود و این سیگنال را به بازار میفرستاد که بازار در حال بهبود است.اعتباری با اشاره به مواردی که باعث رکود در بازار فولاد و آهن شده است، ادامه داد: بحث دیگری که باید به آن اشاره کرد مسدود شدن برخی سپردهها در بازار است. این سپردهگذاریها در بازار که با انگیزه کمترین ریسکها شکل میگیرند فعلا در بازار ورود نمیکنند؛ پولهای سرگردانی که یک روز سمت دلار، روز دیگر سمت طلا و روز دیگر سمت آهن میرفتند و در این شرایط قفل شدهاند.موضوع دیگر اما رکود در بازار است، با توجه به اینکه در مرحله رکود به سر میبریم و در بازار داخل مصرف زیادی نداریم بازار فعلا در حالت فریز قرار دارد و این شوک هم شوکی نیست که به آسانی بتوان از آن خارج شد. اعتباری پیشبینیها درخصوص بازار مقاطع فولادی را منوط به تشریح چند عامل کرده و ادامه داد: در این برهه زمانی به دلیل فشار ناشی از سفر در هفتههای پایان تابستان برخی خریدها متوقف میشود، اما عدهای هنوز فکر «سرمایهگذاری» دارند که این برهه فعلا زمان خوبی برای این کار نیست. از سویی هفته اول مهرماه هم زمان سوگواری تاسوعا و عاشورا است. در این رابطه پیشبینی میشود که اگر تغییر و تحولی بخواهد در بازار اثرگذار باشد به سمت نیمه دوم مهر میرود. از طرفی پیشبینیها با اوضاع کنونی بازار که پایداری نسبی را از دست داده، روزانه است.

جای خالی یک تنظیمکننده

در حال حاضر به علت رکودی که در بازار وجود دارد، کارخانهها یک به یک با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند. متاسفانه نداشتن یک «لیدر» و «تنظیمکننده» که بتواند بازار را در تعادل قیمتی قرار دهد موضوعی است که از آن باید بهعنوان خلأ یاد کرد، به این دلیل که حضور یک لیدر و تنظیمکننده میتواند کارخانهها را از فلج شدن در شرایط رکودی نجات دهد.بهعنوان نمونه عینی در بازار میتوان به تولید تیرآهن 12 یا تیرآهن 30 که اصلا تولید نشده اشاره کرد، بهطوریکه یک شاخه هم در کارخانههای داخلی موجود نیست، حال سوال این است: «این محصول به چه دلیلی 150 یا 200 تومان کاهش قیمت داشته است؟ مگر میشود محصولی که تولید نشده کاهش قیمت داشته باشد؟» پاسخ این سوال را تنها باید در بار روانی موجود در بازار جستوجو کرد. متاسفانه در شرایط رکودی کارخانههای کوچک هستند که متضرر میشوند، چرا که کارخانههای دیگر اقدام به صادرات میکنند و همچنان ضعف لیدر در این فضا احساس میشود تا بتواند بین تولیدکننده و مصرفکننده هماهنگی لازم را انجام دهد. این فعال بازار آهن در ادامه گفت: بارها گفتهام بازار فولاد داخلی بیمار است و یک بیمار هم باید به پزشک مراجعه کند، از سویی عدهای از این شرایط منتفع میشوند و در واقع در خارج از گود به دنبال کسب منافع شخصی هستند، این موضوع را میتوان در تلاش برخی کارخانهها برای برداشتن «تعرفه واردات شمش» دید.

اعتباری با طرح این سوال که آیا اگر تعرفه واردات شمش با شرط کنترل قیمت برداشته شد، این افراد حاضر به رعایت این موضوع هستند؟ تجربههای مشابه نشان داده که در ماه اول شاید این کار را انجام دهند ولی از ماههای بعد مجددا در پی ایجاد منفعتهای شخصی در روی پاشنه دیگری خواهد چرخید و این روند ادامه نخواهد داشت.در این چرخه است که پیوسته منافع شخصی بر منافع جمعی ارجح میشود. در حالی که باید به دنبال این بود که از تولیدکننده تا مصرفکننده سود منطقی کسب کنند. به گفته وی موضوع دیگر این است که اگر داعیه حمایت از تولید داریم میتوانیم به موضوع به گونه دیگری نگاه کنیم. کارخانههای بزرگ را به سمت صادرات بفرستیم و از سویی سهمیه کوچکی از شمش به آنها بدهیم ولی باز هم ضعف در اینجا به منظور نظمدهی این فرآیند مشاهده میشود. 

شمش با کیفیت یا بیکیفیت؟

اعتباری در ادامه با اشاره به وضعیت بازار شمش گفت: تولیدکنندههای کارخانههای محصولات فولادی از تولیدکنندههای کارخانههای شمش خرید میکنند، ولی سوالی که در اینجا مطرح است این است که آیا این شمش دارای کیفیتی است که برای تولید میلگرد از آن استفاده شود؟ آیا نظارتی بر این موضوع وجود دارد یا هرنوع شمشی را دریافت و با آن میلگرد تولید میکنند؟

مشاهده نظرات