مالکیت کسب‌وکار همیشه چیزی که به نظر می‌رسد نیست

از میان انبوه انگیزههایی که میتواند باعث شود شخص رویای داشتن کسبوکاری را در سر بپروراند، چهار محرک وجود دارد که در همه ما مشترک است:

دلیل اول: اگر ثروت نمیخواهید، به استقلال مالی برسید

چه کسی میتواند با این انگیزه مالکیت کسبوکار مشکل داشته باشد؟ دنبال کردن استقلال مالی یک محرک اساسی است و مالکیت کسبوکار روشی عالی برای رسیدن به این خواسته است. میدانید بیشتر صاحبان کسبوکارهای کوچک سالانه چقدر درآمد دارند؟ درآمد بیشتر آنها کمتر از حدی است که به عنوان یک کارمند میتوانند درآورند. و با اینکه ممکن است بتوانید در نهایت دستاورد مالی خوبی داشته باشید، اما این احتمال که تا پایان فقط هزینه گذران یک زندگی معمولی را داشته باشید، بیشتر است. اما اگر واقعا دوست دارید صاحب یک کسبوکار باشید، خوب است.

دلیل دوم: داشتن کنترل بیشتر بر زندگی

این یک احتمال قطعی است. به عنوان یک صاحب کسبوکار میتوانید به جای اینکه فرمان زندگیتان را به دست کس دیگری بسپارید، انرژی و زمان خود را در جهتی که میخواهید زندگیتان به آن سمت برود متمرکز کنید. به علاوه، با این کار میتوانید در اتفاقهای مهم مدرسه فرزندانتان حضور داشته باشید. با اینکه صاحبان کسبوکار در ساعت مشخصی سر کار نمیروند، اما بیشتر آنها سختتر از زمانی که یک کارمند منظم بودند کار میکنند. هزاران موضوع – ازجمله مشتریان و حتی کارمندان – دست به دست هم میدهند تا زمان بیشتری را نسبت به مدیرانی که قبلا داشتید، از شما بگیرند. اما خبر خوب این است که هر وقت بخواهید میتوانید نصف روز کار کنید و ساعات کاری انتخابی داشته باشید.

دلیل سوم: جایگاه

مالکیت کسبوکار خودتان نوعی حس شخصی خوب القا میکند که توصیف آن مشکل است. فکر میکنید نوک یک بلندی ایستادهاید. ممکن است این بلندی خیلی مرتفع نباشد، اما هر چه باشد، مال خودتان است. خودتان رئیس خودتان هستید. البته فراموش نکنید قبل از اینکه خیلی رشد کنید باید فروشنده خودتان، منشی خودتان و حسابدار خودتان هم باشید. همچنین به یاد داشته باشید جایگاه داشتن یک چیز فرار است. همانطور که روزی آن را به دست آوردید، ممکن است روزی هم آن را از دست بدهید.

دلیل چهارم: منیت

در شیمی کارآفرینی، یکی از عناصر فعال منیت است. منیت در شکل مثبت خود، پشتکار و اراده را نشان میدهد؛ دو چیزی که برای موفقیت در کسبوکارتان به آن نیاز دارید. در واقع، بسیاری از نوآوریهای بزرگی که امروز از آن نفع میبریم، از منیت ما متولد شدهاند. به عنوان یک صاحب کسبوکار کوچک، هر کجا تکههای منیت را بیابید، روی هوا میزنید. همان روزی که وبسایت جدید زیبای شما راهاندازی میشود، بهترین مشتریتان ناگهان مقصد خرید خود را تغییر میدهد. وقتی فروش پایین بیاید، هزینهها بالا میروند و از طرف بانک در مورد صدور یک چک بیمحل با شما تماس گرفته میشود. در این شرایط منیت شما بیشتر یک سگ پاکوتاه است تا شیر درنده.

منیت یک احساس متغیر است. وقتی به شروع یک کسبوکار فکر میکنید یا به مرحله بعد کسبوکاری که در حال حاضر دارید، به یاد داشته باشید «همه چیز همیشه آنطور که به نظر میرسد نیست.» ممکن است به کمک افرادی که قبلا این راه را پیمودهاند نیاز داشته باشید و اگر کسی بخواهد کمک کند، دقیق به او گوش دهید. این افراد توصیههایی به شما میکنند که از درسهایی که هزینه زیادی بابت یادگیری آن دادهاند، فراگرفتهاند. این جمله را فراموش نکنید: در مورد کسبوکارتان با چشمهای بسیار باز رویاپردازی کنید، طوری که این رویا به کابوس تبدیل نشود.