مجمع جهانی اقتصاد نقش آمریکا را در جهان آینده به چالش کشید
دنیای بدون آمریکا در ۲۰۳۰
از زمان جنگ جهانی دوم، آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان نقش خود را بهعنوان پیشگام در اغلب عرصههای بینالمللی تثبیت کرده است. اما تداوم این وضعیت چندان محتمل به نظر نمیرسد. «شورای آینده» مجمع جهانی اقتصاد در نشست اخیر خود چشماندازی از جهان در سال ۲۰۳۰ ترسیم کرد که درآن نقش آمریکا را به چالش کشیده است.
در نشست اخیر «شورای آینده» مجمع جهانی اقتصاد در دبی، چالشهای سیستم تجارت جهانی، زیرساختهای در حال توسعه قرن بیست و یکم و راهکارهای بازگرداندن اعتماد عمومی به متخصصان و رهبران مورد بررسی و تبادلنظر قرار گرفت. دونالد ترامپ نیز محور بسیاری از بحثها بود. انتخاب جنجالبرانگیز ترامپ، به مثابه اعلام نیاز فوری برای جلب اعتماد مجدد همگانی به یک نظام اقتصادی باز و یکپارچه جهانی است. دو رویکرد اصلی در این نشست به چشم میخورد:
نخست آنکه نقش چین در رهبری اقتصادی جهان اگر از آمریکا بیشتر نباشد، مسلما کمتر از آن هم نخواهد بود. به نظر میرسد سخنرانی ماه گذشته شی جین پینگ در کنگره حزب کمونیست متضمن این دیدگاه بوده است. سفر توام با احترام ترامپ به آسیا نیز بازتاب همین رویکرد بود و درست متعاقب سخنرانی جین پینگ انجام شد. چین هماکنون وزنهای در خور توجه در کفه ثبات و پیشبینیپذیری جهانی است و از سیستم تجارت جهانی دفاع میکند. دیگر رویکرد عمده این مجمع، به چالش کشیدن نقش آمریکا در معادلات آینده بود. این پرسش مطرح شد که آیا در سال ۲۰۳۰ آمریکا در قامت یک بازیگر جدی در عرصه بینالمللی حضور خواهد داشت؟ بنیان و اساس تمام ساختارهای بینالمللی از سال ۱۹۴۵ بر پیشفرض رهبری و پیشتازی آمریکا بنا نهاده شده است. ممکن است این دوره خودآزمایی آمریکا موجی گذرا بوده و قدرت آمریکا از ملیگرایی ترامپ فراتر باشد. سرمایههای اجتماعی، منابع و زنجیرههای تامین بینالمللی که شرکتهای آمریکایی ایجاد کردهاند، از میان نخواهد رفت. با در نظر گرفتن تمام توفیقهای اقتصاد چین، آمریکا هنوز هم بزرگترین اقتصاد جهان است. تصور رسیدن چنین بزنگاهی برای آمریکا مشکل است، اما دیدگاه فراگیر در مجمع جهانی اقتصاد بر این است که دوران تفوق آمریکا به سر آمده است. این تحول، ضرورت بازنگری در بسیاری از پیشفرضها را بهدنبال دارد. بهعنوان نمونه، حمایت از تجارت، کانون توافق همگانی بوده است. همه در این نکته توافق داشتند که باید از سیستم کنونی حفاظت کرد و در عین حال به کشورهایی که از قافله جدا ماندهاند توجه ویژهای مبذول داشت. مبرهن است که هر چه بر حفاظت از سیستم کنونی تاکید شود زمان و انرژی و سرمایه سیاسی کمتری صرف ایجاد سیستمی خواهد شد که پاسخگوی نیازهای آینده باشد. وضعیت آمریکا در این زمینه بحرانی است، اما آمریکا خواهد توانست این شرایط را بر خود هموار کند؟
پرسشهایی از این دست، به ناچار، منجر به واکاوی سیاستهای مناطقی چون ویسکانسین، پنسیلوانیا و میشیگان میشود. این مناطق که قطب تولید در آمریکا محسوب میشوند، سال گذشته با اختلاف اندکی به سوی ترامپ متمایل شدند و در نهایت موجبات پیروزی او را فراهم آوردند. رأی دهندگان این ایالتها از اینکه میبینند استدلالها و مجادلاتشان بین نخبههای امارات متحده عربی هم طرفداران پر و پا قرصی پیدا کرده شگفتزده خواهند شد. دیدگاهی که در مجمع جهانی اقتصاد عنوان شد حاکی از این بود که هماکنون در یک دوره وقفه بینالمللی هستیم و درحال گذار از جهانی که رهبری آن بهدست آمریکا بود به سوی نظم نوین جهانی پیش میرویم. ترامپ خود موجب این وقفه نشده است اما ممکن است فرا رسیدن آن را تسریع کرده باشد. اما موازنه آینده قوای جهانی مشخص خواهد کرد که جهان در سال ۲۰۳۰ چگونه بهنظر خواهد رسید. شورای آینده مجمع جهانی اقتصاد پیشبینی وضعیت جهان را فارغ از حضور یا عدم حضور آمریکا، پی خواهند گرفت.
« خبر قبلی
دو طرح برای کاهش آلودگی هوای تهران
خبر بعدی »
فاینانس هواپیماهای ایرباس و بوئینگ نهایی شد
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر