گام حساب‌شده برای قطع یارانه‌ها

دلیل این موضوع هم این است که در کشور ما هم بیکاری تشدید شده و هم شرایط رکود تورمی بر اقتصاد حاکم شده است. ضمن اینکه نه تنها فقر مطلق در کشور از بین نرفته، بلکهدرصد بالایی از گرفتاران به فقر نسبی نیز فقیر مطلق شدهاند. بنابراین طبیعی است در چنین شرایطی مشکلات کشور بیشتر میشود، یعنی دولت نمیتواند نسبت به این مشکلات بی تفاوت باشد.

همچنین در آینده ممکن است سوانح طبیعی چون سیل و زلزله تکرار شود و همه این موارد به معنای این نیست که وضعیت خوب است. اینها باعث رشد اقتصادی میشود، چون تزریق پول را به دنبال دارد، اما از طرفی نیز باعث تشدید فقر میشود. ویژگی خاصی که بر کشور ما حاکم است این است که در شرایطی که فقر در کشور ما روزبهروز بیشتر میشود، اقتصاد ما رشد میکند. علت آن هم به تزریق پول برای بازسازی، ساماندهی افراد آسیبدیده از سوانح طبیعی و... برمیگردد، اینها هزینههای زیادی را میطلبد، ضمن اینکه هیچتلاشی برای اصلاح گروههایی که قبلا یارانه میگرفتند، صورت نگرفته است.

آیا دولت درصورت حذف این یارانه بگیران، شغلی برای آنها در نظر گرفته است که امروز انتظار حذف این افراد را داشته باشد؟ بنابراین قبل از انجام هرکاری دولت باید ثابت کند که دلایلی که منجر به پرداخت یارانه شد را امروز برطرف کرده است. در حالی که شاهدیم نه تنها مشکلات قبلی حل نشده، بلکه مشکلاتی نیز اضافه شده است، دولت چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ مگر اینکه به اول راه برگردد و اعلام کند که پرداخت یارانه را سیاستی غلط میداند.

سیاستی که دولتها دنبال کردند، هیچامید و انگیزهای در مردم ایجاد نکرد که خودشان به سر کار بروند و از گرفتن یارانه بیمه باشند، یعنی مشکل جامعه ما فقر شدید است که باعث میشود همین میزانی هم که به عنوان یارانه پرداخت میشود، به جایی نرسد. به هرحال ممکن است دولت با مشکل مواجه باشد، اما درصورتی که قصد حذف یارانههای نقدی را دارد، باید هزینههایی را متقبل شود.

حرفهایی که زده میشود، همه حرفهایی لوکس است، ما نمیتوانیم بفهمیم که چه کسانی مستحق دریافت یارانه هستند و چه کسانی مستحق نیستند. سوال دیگری که میماند این است که آیا یارانهای که قرار بود به بخشهایی چون صنعت و کشاورزی داده شود، پرداخت شده است یا خیر؟تجربه گذشته هم نشان داده که در این باره هم صحبتهایی بوده که نارضایتی در بخش صنایع وجود داشته است.

بنابراین من فکر میکنم امروز مشکلات جدیدی به مشکلات قبلی اضافه شده و دولت باید خیلی حساب شده قدم بردارد. کار دولتها این است که از یک طرف امنیت جانی و مالی و حقوق مالکیت آنها را تامین کنند و از طرف دیگر، اگر بتوانند اقشار ناتوان را توانمند سازند.