بازار جهانی نفت به کدام سو می‌رود؟

از زمان انتشار چشم‌انداز جهانی نفت در نوامبر سال گذشته بازار جهانی نفت با تغییرات قابل توجهی روبه‌رو شده که تاثیر چشمگیری بر برآوردهای میان‌مدت و بلندمدت داشته است.

 این تغییرات از دیدگاه عرضه بوده است، اقدامات اوپک در نشست 28 سپتامبر 2016 (هفدهمین نشست این سازمان در الجزایر) و پس از آن در نشست 171 اوپک در وین در خصوص تعیین سقف تولید روزانه 5 /32 میلیون بشکه از ژانویه، مهمترین دلیل این تغییرات بوده است. علاوه بر این، توقعات همکاری کشورهای اوپک و غیراوپک در نشست وزرای نفت این کشورها در وین (10 دسامبر 2016 و 25 می 2017) موجب کاهش عرضه روزی 2 /1 میلیون بشکهای اعضای اوپک و کاهش صادرات 6 /0 میلیون بشکهای در روز کشورهای تولیدکننده غیراوپکی شد. روزی هدف این تصمیمات بر کاهش عرضه مازاد و برقراری تعادل در بازار نفتی جهان و به تبع آن افزایش قیمت نفت متمرکز بود. در بخش سیاستهای کشورهای عضو اوپک به ایران نیز اشاره شده است. در این بخش آمده است ایران در برنامه ششم توسعه پنجساله از ساخت پنج گیگاوات ظرفیت جدید انرژیهای تجدیدپذیر سخن به میان آورده است. همچنین در این گزارش آمده است مجلس شورای اسلامی امسال برنامه توسعه اقتصادی پنجساله را تصویب کرد که در آن امکان افزایش سرمایهگذاری خارجی وجود دارد. این برنامه به دولت اجازه میدهد به طور متوسط سالانه 30 میلیارد دلار از منابع خارجی تامین مالی کرده و همچنین 15 میلیارد دلار از سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور استفاده کند. بر اساس این گزارش ایران در نظر دارد پس از لغو تحریمهای بینالمللی، صنعت پتروشیمی خود را رقابتیتر کند. در ادامه خلاصهای از این گزارش مفصل را میخوانید.

تغییرات جمعیتی جهان

توسعه آنی در بازارهای انرژی و نفت تحت تاثیر عوامل متعددی است. مهمترین این عوامل شامل رشد جمعیت، تغییرات جمعیتی، مسیر فرضی رشد اقتصادی، تغییرات سیاستگذاری، پیشرفت تکنولوژی و قیمتهای نفت و انرژی است. در خصوص رشد جمعیت پیشبینی میشود جمعیت جهان در مقایسه با قرن گذشته با نرخ بسیار پایینتری در حال رشد است. علاوه بر این، پیشبینی میشود از شتاب این رشد تا سال 2040 بهشدت کاسته شود. در عین حال جهان به سمت سالمندتر شدن در حرکت است و مردم در سراسر جهان بیشتر از قبل عمر میکنند. علاوه بر این مردم بیشتری از کشوری به کشور دیگر مهاجرت میکنند و جمعیت مناطق شهری رو به افزایش است. انتظار میرود جمعیت جهان از 3 /7 میلیارد نفر در سال 2015 به 2 /9 میلیارد نفر در سال 2040 افزایش یابد. این رشد 9 /1 میلیارد نفری عمدتاً در کشورهای در حال توسعه خواهد بود. در منطقه سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD)، پیشبینی میشود تا سال 2040 جمعیت رشدی 116 میلیون نفری را تجربه کند که عمدتاً ناشی از مهاجرت خواهد بود. سهم جمعیت فعال کار جهانی (افراد 15 تا 64ساله) پس از رشد پیوسته از سال 1970 در سال 2012 به اوج خود رسید. پیشبینی میشود افراد بالاتر از 65 سال 14 درصد از کل جمعیت جهان را در سال 2040 تشکیل دهند، این در حالی است که در حال حاضر سهم این گروه سنی تنها هشت درصد است. از سوی دیگر درصد کودکان کار جهان از 26 در سال 2016 به 22 در سال 2040 کاهش خواهد یافت.

رشد اقتصادی بلندمدت ناشی از کشورهای در حال توسعه خواهد بود و رشد در کشورهای OECD به وسیله تغییرات جمعیتی ضعیفتر و محدودتر خواهد بود. برخلاف گذشته انتظار میرود از سال 2016 تا 2040 تولید ناخالص داخلی (GDP) جهانی با نرخ متوسط 5 /3درصدی رشد داشته باشد. بیشتر این رشد جهانی از سوی کشورهای در حال توسعه خواهد بود. انتظار میرود در این کشورها در این بازه زمانی به لطف رشد بهرهوری بالاتر و چشمانداز جمعیتی خوشبینانهتر، رشدی 5 /4درصدی را به ثبت برسانند.

برآورد میشود اندازه اقتصاد جهانی در سال 2040 در حدود 226 درصد سال 2014 باشد. بر اساس پیشبینیها کشورهای در حال توسعه OECD سهچهارم رشد GDP جهانی را تشکیل خواهند داد. علاوه براین، به ازای هر دو دلار اضافی GDP جهانی (بر اساس قدرت برابر خرید 2011) یک دلار از سوی کشورهای چین و هند خواهد بود.

در سال 2016 کشورهای آمریکایی OECD 20 درصد، کشورهای اروپایی OECD و چین هر دو 18 درصد و هند هفت درصد از GDP جهانی را به خود اختصاص داده بودند. پیشبینی میشود تا سال 2040 سهم کشورهای آمریکایی OECD به 16 درصد و کشورهای اروپایی OECD به 12 درصد افت کند. از سوی دیگر مشارکت چین در اقتصاد جهانی به 23 درصد افزایش یابد. هند نیز عملکرد قابل قبولی در این مدت خواهد داشت. سهم این کشور آسیایی در GDP جهانی تا سال 2040 بیش از 16 درصد تصور میشود.

بازار انرژی و سیاستگذاریها

تحول بازار انرژی طی زمان به طور قابلتوجهی تحت تاثیر سیاستگذاریهای دولتی قرار دارد که به عنوان مکانیسمهایی برای تحریک تغییرات نیروی محرک بازار مورد استفاده قرار میگیرند. انتظار میرود روند کنونی منجر به حرکت به سمت بهرهوری انرژی و افزایش استفاده از انرژیهای پاک، نظیر انرژیهای تجدیدپذیر شود. یکی از روندهای انرژی جهانی بلندمدت مشهود، افزایش گسترش و نفوذپذیری خودروهای برقی، سختگیرانه شدن استانداردهای انتشار سوخت و سولفورزدایی در حمل و نقل جادهای، دریایی و هوایی بوده است.

انتظار میرود پیشرفت فنی همچنان ادامه داشته باشد و چشماندازهای کلی انرژی را در آینده تغییر دهد. برای مثال، توسعه کنونی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و معرفی خودروهای الکتریکی (به عنوان جایگزینی برای خودروهای ICE) به عنوان یکی از نشانههای قدرتمند این روند محسوب میشود. در حوزه اکتشاف و توسعه میادین نفتی نیز توسعه فنی همواره نقش تعیینکنندهای در حفاری داشته است.

تقاضای انرژی

به دلیل توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه، میزان تقاضای جهانی انرژی از سال 2016 تا 2040 حدود 35 درصد افزایش خواهد داشت. با در نظر گرفتن توسعههای فرضشده به عنوان عوامل کلیدی، تقاضای کلی انرژیهای اولیه در بازه زمانی 2015 تا 2040، حدود 96 میلیون بشکه در روز افزایش یافته و از 276 میلیون به 372 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. این رشد 35درصدی در مقایسه با سال پایه 2015، نرخ متوسط رشد 2 /1درصدی اتفاق خواهد افتاد.

با وجود این رشد چشمگیر، تقاضای انرژی جهانی در میان مناطق و کشورهای مختلف توزیع غیریکسانی دارد. انتظار میرود در بازه زمانی پیشبینیشده، تقاضای انرژی در کشورهای در حال توسعه با نرخ متوسط 9 /1درصدی رشد داشته باشد. این نرخ در تناقض کامل با رشد 1 /0درصدی پیشبینیشده برای OECD و رشد 9 /0درصدی پیشبینیشده برای اوراسیا خواهد بود. دلایل اصلی این تغییرات چشمانداز متفاوتی است که در میان گروههای مختلف از نظر رشد جمعیتی، نرخ شهرنشینی و توسعه فعالیتهای اقتصادی وجود دارد.

در گروه کشورهای در حال توسعه، هند و چین دو کشوری هستند که با افزایش تقاضای 23-22 میلیون بشکهای در روز بیشترین رشد تقاضا را در بازه زمانی پیشبینیشده به نام خود ثبت کردهاند. البته باید به این نکته توجه شود که برای نخستین بار هند جای چین را در صدر کشورهای متقاضی انرژی میگیرد. این تغییر بیشتر به دلیل تعدیل منفی چین در مقایسه با حالت مرجع بوده تا نتیجه چشمانداز مثبتتر هند. این تغییر دو دلیل اصلی داشته است؛ نخست چشمانداز اصلاحشده فعالیت اقتصادی در این کشورها بوده است که عمدتاً ناشی از تعدیل منفی رشد GDP چین در مقایسه با سال گذشته بوده است.

دلیل دوم ناشی از سیاستگذاریها بوده است. سیگنالها و اقدامات اخیر چین (نظیر تعطیلی شماری از نیروگاههای زغالسنگ ناکارآمد، انصراف از ساخت و بهرهبرداری نیروگاههای جدید و توسعه سریع منابع انرژی تجدیدپذیر) اعتبار تلاشهای دولت را در مبارزه با مشکلات آلودگی داخلی و تلاش برای کاهش انتشار جهانی گازهای گلخانهای و استفاده بهینهتر از انرژی افزایش داده است. تقاضای کلی انرژی در چین تا سال 2040 (در مقایسه با پیشبینی سال گذشته) بیش از سه میلیون بشکه در روز کاهش خواهد یافت.

در سطح جهانی، پیشبینی میشود گاز طبیعی بیشترین سهم را در تقاضای آتی انرژی داشته باشد. تقاضای جهانی گاز از نظر مطلق، تقریباً 34 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت و در سال 2040 به 93 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. سهم گاز در کل تقاضای انرژی جهانی نیز 6 /3 درصد رشد خواهد داشت.

اغلب رشد تقاضای انرژی در بازه زمانی 2040-2015 از سوی کشورهای غیرOECD خواهد بود در حالی که مابقی این رشد (حدود پنج میلیون بشکه) در بازارهای کشورهای OECD واقع شدهاند. رشد جمعیتی قوی در اکثر کشورهای در حال توسعه در کنار توسعه اقتصادی قدرتمند، منجر به رشد تقاضای گاز در تمام بخشهای مرتبط شده است؛ بخشهایی نظیر تولید برق، صنعت و بخشهای تجاری و اقامتی. افزایش موجود بودن گاز در بازار جهانی ناشی از توسعه تولید گاز طبیعی مایع (LNG) بوده که بالاترین نرخ رشد را در میان منابع انرژی داشته است.

پیشبینی میشود انرژیهای تجدیدپذیر سریعترین نرخ رشد را به ثبت برسانند اما نفت و گاز همچنان بیش از نیمی از نیاز جهان به انرژی را تا سال 2040 تامین خواهند کرد. انتظار میرود انرژیهای تجدیدپذیر دیگر شامل انرژی بادی، خورشیدی، فتوولتائیک و انرژی زمینگرمایی بیشترین نرخ رشد را تجربه کنند. برآورد میشود نرخ رشد متوسط انرژیهای تجدیدپذیر در بازه زمانی پیشبینیشده 8 /6 درصد باشد. با این حال انتظار میرود سهم این نوع انرژی تنها چهار درصد افزایش داشته باشد. با وجود این در حالی که سهم انرژیهای نو در کل تقاضای انرژی حدود 4 /1 درصد است، برآورد میشود تا سال 2040 سهم این نوع از انرژی با وجود رشد چشمگیر از مرز 5 /5 درصد فراتر نرود.

انتظار میرود نرخ رشد زغالسنگ و نفت به ترتیب 4 /0 و 6 /0 درصد باشد. با وجود این نرخهای نسبتاً پایین، سوختهای فسیلی همچنان نقش غالبی در تقاضای انرژی جهانی دارند هرچند سهم آنها در تقاضای کلی انرژی در حال کاهش است. در واقع در حالی که سهم سوختهای فسیلی کل تقاضای انرژی جهانی در سال 2015 حدود 81 درصد بود، این سهم در سال 2020 به زیر 80 درصد و در سال 2030 به زیر 78 درصد و در سال 2040 به کمتر از 74 درصد خواهد رسید. باید به این نکته توجه کرد که هرچند نفت و گاز در دوره پیشبینیشده همچنان در مجموع بیش از نیمی از نیاز به انرژی جهانی را تامین میکنند اما سهم ترکیبی آنها تقریباً ثابت و حدود 53درصد خواهد بود.

فقر انرژی

توسعه سریع اقتصادی در جهان و در کشورهای آسیایی  میلیونها نفر را از فقر خارج کرده و موجب تقویت طبقه متوسط شده است. توسعه اقتصادی همچنین دسترسی به انرژی را در این کشورها افزایش داده است. در سال 2015 مصرف متوسط انرژی در کشورهای در حال توسعه در مقایسه با سال 1970 تقریباً سه برابر شده و فاصله این کشورها با کشورهای OECD کاهش یافته است.

با این اوصاف، این شکاف همچنان وسیع بوده و فقر انرژی مشکلی بحرانی به حساب میآید. در برخی مناطق خاص نظیر هند و آفریقا، سرانه مصرف انرژی هنوز بسیار پایین است که این موضوع نشاندهنده چالشهای مربوط به فقر انرژی است. به منظور تضمین در دسترس و مقرون بهصرفه بودن خدمات انرژی مدرن برای همه مردم جهان، تعهدات سیاسی قوی و حمایت قاطعانه از سوی جامعه جهانی الزامی است. چشمانداز میانمدت تقاضای نفت در بازه زمانی 2016 تا 2022 نشان میدهد میزان تقاضای روزانه طلای سیاه با رشدی 9 /6 میلیون بشکهای از 4 /95 به 3 /102 میلیون بشکه در روز رسیده است. این آمار مطابق با متوسط رشد سالانه 2 /1 میلیون بشکهای بوده است. انتظار میرود تقاضا در کشورهای در حال توسعه نیز قوی بوده و از 2 /43 میلیون بشکه در روز در سال 2016 به 6 /49 میلیون بشکه در روز در سال 2022 برسد.

از نظر جهانی، تقاضای نفت در سال 2022 در مقایسه با گزارش چشمانداز جهانی نفت سال 2016 با تعدیل مثبت 24 /2 میلیون بشکهای مواجه شده است. علاوه بر این، در گزارش امسال چشمانداز بازار جهانی نفت اوپک، انتظار میرود تقاضای نفت منطقه OECD تا سال 2019 روندی صعودی داشته و پس از آن در مسیر معکوس قرار گیرد، این در حالی است که در گزارش سال گذشته تقاضای نفت OECD تنها تا سال 2017 روندی صعودی داشت. یکی از مهمترین مواردی که روی الگوهای رشد تقاضای جهانی نفت در میانمدت اثرگذار بوده، معرفی مقررات جدید سازمان دریایی بینالمللی (IMO) بوده است. به طور ویژه انتظار میرود رشد تقاضای نفت در سال 2020 تقریباً 4 /1 میلیون بشکه در روز بالاتر باشد. پیشبینی میشود تقاضای نفت در بلندمدت رشدی 8 /15 میلیون بشکهای در روز را به ثبت رسانده و از 4 /95 میلیون بشکه در روز در سال 2016 به 1 /111 میلیون بشکه در روز در سال 2040 برسد. پیشبینی میشود تقاضای روزانه نفت در کشورهای OECD در بازه زمانی پیشبینیشده افت چشمگیر 9 /8 میلیون بشکهای خواهد داشت. گسترش طبقه متوسط، نرخ رشد جمعیتی بالا و پتانسیل رشد اقتصادی قویتر باعث خواهد شد تقاضای نفت کشورهای در حال توسعه نزدیک به 24 میلیون بشکه در روز رشد داشته باشد. پیشبینی میشود چین همچنان به عنوان بزرگترین مصرفکننده نفت دنیا محسوب شود، تقاضای نفت این کشور با رشدی شش میلیون بشکهای در سال 2040 به 8 /17 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. پس از چین، هند با رشد 9 /5 میلیون بشکهای تقاضای خود در بازه زمانی سال 2016 تا 2040، دومین متقاضی نفت جهان نام خودش را مطرح خواهد کرد. البته هند با ثبت رشد تقاضای 6 /3درصدی، سریعترین رشد متوسط را در این مدتزمان به ثبت خواهد رساند.

پیشبینی میشود رشد تقاضای جهانی نفت در بلندمدت به تدریج کند شده و از نرخ متوسط سالانه 3 /1 میلیون بشکه در روز در بازه زمانی 2016 تا 2022 به تنها 3 /0 میلیون بشکه در روز در سالهای بین 2035 تا 2040 کاهش خواهد یافت. این کندی سرعت رشد ناشی از کندی رشد GDP، افزایش احتمالی قیمت نفت، تغییرات ساختاری اقتصادها به سمت ساختارهای خدماتمحور، بهبود بهرهوری در نتیجه سیاستهای بهرهوری انرژی سختگیرانهتر و رقابت شدید منابع انرژی دیگر با نفت خواهد بود.

فرآوردههای نفتی

انتظار میرود فرآوردههای نفتی سبک (اتان، LPG، نفتا و بنزین) بیش از 50 درصد از رشد تقاضای جهانی را در بازه زمانی منتهی به سال 2040 برآورده کنند که در مجموع 5 /8 میلیون بشکه از رشد کلی 8 /15 میلیون بشکهای در روز خواهد بود. پیشبینی میشود تقاضای روزانه فرآوردههای میانی برجهای تقطیر نیز در این بازه زمانی رشدی 8 /6 میلیون بشکهای را تجربه کند. این در حالی است که برآورد میشود تقاضای محصولات سنگین نفتی تنها با رشد 5 /0 میلیون بشکهای در روز مواجه شود.

سوخت جت سریعترین رشد تقاضا را در گزارش چشمانداز جهانی نفت داشته و بنزین و گازوئیل نیز همچنان به عنوان مهمترین فرآورده نفتی شناخته میشود. با وجود این در مقایسه با گزارش سال گذشته، رشد تقاضای بنزین /گازوئیل در بلندمدت با تعدیل منفی مواجه شده است. این تعدیل منفی به سه دلیل رخ داده است. عامل اصلی مرتبط با مقررات IMO بوده است. با توجه به عدم اطمینان مرتبط با اجرای مقررات بینالمللی IMO، انتظار میرود در گزارش امسال در مقایسه با پیشبینی قبلی سوخت اضافی کمتری جایگزین گازوئیل شود. عامل دوم مرتبط با بخش حملونقل جادهای است. موضوعی که با عنوان «دیزل گیت» رخ داد، در کنار گسترش فراتر از انتظار خودروهای برقی، منجر به تعدیل منفی تقاضای بنزین /گازوئیل شده است. در نهایت، کاهش سریعتر از انتظار تقاضای نفت در بخشهای دیگر نظیر کشاورزی، تفریحی، تجاری و تولید برق (جاهایی که بنزین در آنجا نقش مهمی ایفا میکند) نیز موجب تعدیل منفی این محصول شده است. اکثر تقاضای نفت به منظور اهداف حملونقل (جادهای، هوایی، دریایی و ریلی) مورد استقاده قرار میگیرد. بخش حملونقل جایی است که نفت در آن ضعیفترین رقابت را با سوختهای جایگزین دارد. در سالهای 2016 تا 2040، بخش حملونقل دو بشکه از هر سه بشکه نفت مصرفی را به خود اختصاص خواهد داد. با این اوصاف، پیشبینی میشود رشد تقاضای نفت به دلیل بهبود بهرهوری ناشی از پیشرفتهای تکنولوژیک، سیاستهای انرژی سختگیرانهتر و گسترش نسبتاً پایین سوختهای جایگزین در بخش حملونقل، با کاهش شتاب مواجه شود. انتظار میرود مصرف نفت برای اهداف صنعتی (پتروشیمی و صنایع دیگر) نیز افزایش یابد، البته این رشد سرعت کمتری نسبت به بخش حملونقل خواهد داشت. برآورد میشود مصرف نفت در بخشهای دیگر نیز با رشد اندکی مواجه خواهد شد. بخش حملونقل جادهای در حال حاضر بیشترین تقاضای جهانی نفت را از آن خود کرده است. در سال 2016 این بخش با تقاضای 8 /42 میلیون بشکهای در روز، 45 درصد از کل تقاضای جهانی نفت را به نام خود ثبت کرد. انتظار میرود در بلندمدت و تا سال 2040 این بخش رشد چشمگیر 4 /5 میلیون بشکهای در روز را تجربه کند. در واقع پیشبینی میشود از هر سه بشکه نفت جدید در سالهای 2016 تا 2040 یک بشکه از بخش حملونقل جادهای تقاضا شود. همچنین انتظار میرود بخش پتروشیمی نیز با رشد چشمگیری مواجه شده و در دوره پیشبینیشده تقاضای نفت در این بخش رشدی 8 /3 میلیون بشکهای در روز را تجربه کند. صنعت هواپیمایی به لطف گسترش سریع طبقه متوسط جهانی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه و همچنین توسعه شدید حاملهای کمهزینه، روبهرشدترین بخش در میان صنایع مختلف خواهد بود. پیشبینی میشود تقاضای این بخش در مدتزمان پیشبینیشده 9 /2 میلیون بشکه در روز افزایش پیدا کند.

پیشبینی میشود تقاضا در بخش حملونقل جادهای در دوره پیشبینیشده رشدی 4 /5 میلیونبشکهای در روز داشته باشد. هرچند تفاوت واضحی میان الگوی مورد انتظار تقاضای این بخش در منطقه OECD و کشورهای در حال توسعه وجود دارد. انتظار میرود تقاضای نفت در بخش حملونقل کشورهای OECD افتی 2 /7 میلیون بشکهای را در روز تجربه خواهد کرد، این در حالی است که میزان تقاضا در همین بخش در کشورهای در حال توسعه شاهد رشد 2 /12 میلیون بشکهای در روز خواهد بود.

عرضه و تقاضا

پیشبینی میشود عرضه نفت کشورهای غیراوپک از 57 میلیون بشکه در روز در سال 2016 به 62 میلیون بشکه در روز در سال 2022 برسد. از این میزان، 8 /3 میلیون بشکه (75 درصد) ناشی از تولیدات نفت شیل آمریکا خواهد بود و انتظار میرود بخش نفتی به بهبود خود پس از سقوط دراماتیک در سال 2016 ادامه دهد. برزیل و کانادا دیگر کشورهایی هستند که در این رشد عرضه کشورهای غیراوپک سهم بسزایی دارند، این به آن معناست که افزایش تولیدات غیراوپک عمدتاً در قاره آمریکا متمرکز شده است. در حالی که چشمانداز میانمدت WOO در مقایسه با رشد سال گذشته بسیار خوشبینانهتر است، پیشبینی بلندمدت گزارش امسال تغییر خاصی نسبت به گزارش سال گذشته نداشته است. انتظار میرود عرضه کل کشورهای غیراوپک در بازه زمانی 2020 تا 2040 افتی 3 /0 میلیون بشکهای در روز را به ثبت رسانده و تولید نفت آمریکا در نیمه دوم سال 2020 به اوج خود برسد. رشد عرضه نفت غیراوپک عمدتاً ناشی از تولیدات بیشتر نفت سنگین به ویژه در ایالات متحده و نقاط دیگر بوده است. اگرچه رشد 8 /4 میلیون بشکهای در روز نفت سنگین جهانی در بازه زمانی 2016 تا 2022 اغلب در ایالات متحده اتفاق خواهد افتاد اما بخشی از این رشد در کشورهای کانادا، آرژانتین و روسیه رخ خواهد داد. این رشد در سال 2025 به اوج خود خواهد رسید و پس از آن به طرز ملایمی از سال 2030 روند نزولی در پیش خواهد گرفت.

یک محاسبه ساده از نرخهای کاهش نشان میدهد در بازه زمانی 2018 تا 2028 تولیدات سالانه غیراوپک به طور متوسط 4 /4 میلیون بشکه در روز یا هفت درصد کاهش خواهد داشت. این میزان با آخرین تجزیه و تحلیل کارشناسان اوپک تقریباً مطابقت دارد. آنها نرخ کاهش متوسط سالانه تولید نفت کشورهای غیراوپک را 4 /5 درصد برآورد کرده بودند. در حالت مرجع، تقاضا برای نفت خام اوپک تقریباً ثابت مانده و تا سال 2025 اندکی بالاتر از 33 میلیون بشکه در روز خواهد بود. با این حال میزان تولیدات اوپک در سال 2040 با رشدی پیوسته به 4 /41 میلیون بشکه در روز خواهد رسید که نسبت به تولیدات سال 2016 رشدی 8 /8 میلیون بشکهای در روز را نشان میدهد. این موضوع نشان میدهد که سهم اوپک در تولید جهانی نفت از 40 درصد در سال 2016 به 46 درصد در سال 2040 خواهد رسید.

از سال 2017 تا 2022 نزدیک به 6 /7 میلیون بشکه در روز به ظرفیت پالایشگاهی اضافه خواهد شد و این در حالی است که انتظار میرود ظرفیت پالایشگاهی جدید در سالهای 2017 تا 2040 به 6 /19 میلیون بشکه در روز برسد. اغلب این ظرفیت جدید در کشورهای در حال توسعه و به دلیل رشد تقاضای نفت در این مناطق خواهد بود. در بلندمدت پیشبینی میشود حدود نیمی از کل این ظرفیت پالایشگاهی در منطقه آسیا-پاسیفیک رخ دهد در حالی که ظرفیتهای جدید در خاورمیانه نیز در مجموع حدود 7 /3 میلیون بشکه در روز برآورد میشود. آمریکای لاتین و آفریقا نیز تقریباً 25 درصد از ظرفیت اضافهشده کل را به خود اختصاص خواهند داد. در همین مدت، ساخت ظرفیتهای جدید در مناطق توسعهیافته کمتر از دو میلیون بشکه در روز پیشبینی میشود که تقریباً 10 درصد کل ظرفیت جهانی خواهد بود.

تجارت نفت خام

تغییرات نسبتاً شدیدی در تجارت نفت خام بین سالهای 2016 و 2022 عمدتاً از توسعههای ایجادشده در کانادا و ایالات متحده نشات میگیرد. با افزایش تولید نفت در آمریکا و کانادا، انتظار میرود صادرات نفت خام به بازارهای جهانی به طرز چشمگیری افزایش پیدا کند. در عین حال انتظار میرود واردات به ایالات متحده و کانادا نیز در بازه منتهی به سال 2020 افزایش یابد چراکه اکثر پالایشگاههای آمریکا قادر به تبدیل نفت خام کمکیفیت و ارزان به فرآوردههای باارزشی چون بنزین و گازوئیل هستند. در بازه زمانی پس از سال 2020 انتظار میرود تجارت بینالمللی نفت خام تا سال 2025 به آرامی افت کند. این در حالی است که پیشبینی میشود بیشتر مناطق نظیر آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه از نفت خام خود در پالایشگاههای تازه تاسیس خود استفاده کنند. برآورد میشود در سال 2040 کل تجارت نفت خام و میعانات نفتی به زیر 44 میلیون بشکه در روز برسد.

برچسب ها: اوپک
مشاهده نظرات