خوب و بد رقابت در بانکداری

تمرکز و یا قدرت انحصاری یک بانک می‌تواند تاثیر عمیقی بر عملکرد و پرتفوی آن داشته باشد.

در ادبیات اقتصادی تاکید فراوانی بر مفهوم رقابت مشاهده میشود. از نقطه نظر ایستا، رقابت رفاه را افزایش میدهد؛ چون رقابت قیمت­ها را کاهش و مقدار عرضه شده توسط بازار را افزایش می­دهد. از منظر پویا رقابت در صورتی استاندارد زندگی را افزایش میدهد که انگیزه­ بنگاهها برای نوآوری را افزایش دهد.

بر خلاف این مطالب، اقتصاددانان و سیاستگذاران اعتقاد دارند رقابت در بخش بانکداری متفاوت است. وجود شکست ­های بازاری توضیح می­ دهد که چرا رقابت به طور مستقیم در بخش بانکداری کاربرد ندارد. باید در نظر داشت که اطلاعات نامتقارن، وجود اثرات جانبی و هزینه­ های ضمنی و نوع ارتباطات در بازارهای مالی میتواند اثرات بسیاری بر رقابت در بانکداری داشته باشد و مشخص کننده سازوکار رقابت در بانکداری باشند.

دو دسته کاملا متناقص از نظریات در این زمینه وجود دارد. در یک دسته فرض بر این است که افزایش رقابت و کاهش تمرکز در شبکه بانکی، ثبات را افزایش میدهد و در دسته دیگر فرض بر این است که برعکس؛ افزایش رقابت و کاهش تمرکز در شبکه بانکی ثبات را کاهش می ­دهد و منجر به شکنندگی شبکه بانکی میشود.

در دیدگاه تمرکز-ثبات، تکیه بر مواردی همچون توانایی قابل توجه در افزایش ذخایر سرمایه، ارزش ساختار، توانایی قابل توجه در صرفههای ناشی از مقیاس، نظارت و کنترل قابل توجه به چشم میخورد. همچنین در دیدگاه تمرکز-ثبات، بانکهای بزرگ توانایی بیشتری در تحمل شوک ­های نقدینگی و بی­ثباتی کلان اقتصادی دارند.

زیرا با استفاده از مزایای ناشی از تمرکز بیش­تر و بهتر قادرند سود خود را افزایش دهند. بنابراین با تقویت ذخایر سرمایه، شکنندگی مالی کاهش مییابد. در واقع، طرفداران نظریه تمرکز-ثبات نشان میدهند که بانک های بزرگتر در سیستم بانکداری متمرکز (انحصاری) سودهای خود را افزایش میدهند و با تأمین سرمایه پشتیبان بالاتر (که محافظ شوک­های کلان اقتصادی خارجی و شوک­ های نقدینگی است) شکنندگی مالی کاهش می­یابد. همچنین در این دیدگاه تاکید بر آن است که در سیستمهای مالی متمرکزتر بحرانهای مالی با احتمال کم­تری رخ می­دهند.

به نظر میرسد در اینجا بحث اصلی در ارتباط با پویایی­ های بلندمدت است. در واقع در غیاب رقابت، بانک­ها با مدیریت مناسب ذخایر خود در واکنش به شرایط نامساعد، ظرفیت بالاتری در مدیریت دارائی ­ها پیدا میکنند. همچنین میتوان بیان کرد که افزایش قدرت بازاری پس از ادغام بانک­­ها به دلیل برخورداری از مزایای متنوعسازی، منجر به برقراری ثبات بیشتر در بانک می­ شود. بنابراین، تمرکز یک مکانیزم برقرارکننده ثبات است و رقابت احتمال بحران بانکداری را افزایش می­دهد و در محیط­های رقابتی­ تر طول دوره بحران بانکداری بیش­تر است.

دلیل دیگری که از دیدگاه تمرکز-ثبات حمایت می­کند، این است که کنترل و نظارت یک سیستم مالی متمرکز که بانک­های خیلی بزرگ اندکی دارد، ساده­تر از سیستم مالی کمتر متمرکز با بانک­های کوچک خیلی زیاد است. این بدین معنی است که از دیدگاه قانونی، نظارت بر این قبیل مؤسسات مالی اثربخش­تر است و ریسک سرایت بهتر قابل کنترل است.

در مقابل، دیدگاه تمرکز-شکنندگی بر مواردی همچون، تشدید مسئله مخاطرات اخلاقی، افزایش نرخ­های بهره، ناکارآمدی تنوع ریسک، پیچیدگی فرایندها و تشکیلات اشاره دارد.

در دفاع از این دیدگاه میتوان این طور مطرح کرد که به طور عام  قانونگذاران تمایل دارند توسط شبکه امن حمایتی دولت، به بانک ­های بزرگ یارانه ها و ضمانت ­های بزرگتری اعطا نمایند؛ که این مسئله مدیران را به ریسکپذیری­های بزرگتر تشویق می­کند که در اثر آن، مخاطرات اخلاقی تشدید میشود.

افزایش بهره وام­ها از جانب بانک­ ها در بازار متمرکز بیشتر مشاهده میشود. زمانی که نرخ ­های بهره بالاترند، احتمال اینکه وام­ ها درآمدزایی نداشته باشند، بالاتر است. بنابراین ریسک نکول وام­ها در این زمینه، احتمال ورشکستگیهای بانکی را افزایش مییابد. همچنین بازارهای متمرکز از درجه بزرگتری از «نارکارآمدی در تنوع­ ریسک» رنج می­برند و به طور عمده از نظر کارایی، کنترل داخلی و ریسکهای عملیاتی با مشکل روبرو هستند.   

در نهایت بحث «پیچیدگی سازمانی» در حمایت از دیدگاه تمرکز-شکنندگی ارائه میشود. مخصوصاً اینکه اندازه یک بانک با شفافیت رابطه معکوس دارد. اندازه بزرگتر به بانک این امکان را میدهد که با استفاده از ابزارهای مالی پیچیده، فعالیت­ها و خطوط تجاری خود را میان بازارهای چندگانه جغرافیایی گسترش دهد. نظارت بر یک سازمان حقوقی پیچیده به علت ساختار آن، به مراتب سخت ­تر از یک بانک کوچک است.   

بنابراین، باید توجه داشت که بانکها در فضای رقابتی یا انحصاری در اقتصاد کلان رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند. تمرکز و یا قدرت انحصاری بالا در شبکه بانکی میتواند تاثیرات عمیقی بر عملکرد و پرتفوی بانکها داشته باشد. درهم پیچیدگیهای بانکی و قدرت بانکهای بزرگ در شبکه بانکی و میزان نظارت بانک مرکزی بر فعالیتهای بانکی میتواند تاثیرات بسزایی در بازارهای مالی داشته باشد. برای جلوگیری از بحران و ریسکهای پیش روی شبکه بانکی، باید بیش از پیش به مدیریت قدرت انحصاری بانکها توجه شود.

منبع: ایبنا
برچسب ها:
مشاهده نظرات