موانعی در برابر ترامپ

لازم به ذکر است که پیش‌فرض تیم مذاکره‌کننده امریکا در جریان مذاکرات برجام این بود که توافق به نحوی تنظیم شود که در هر مقطعی «زمان گریز هسته‌ای» ایران، یعنی زمان لازم برای ساخت بمب اتمی، از یک سال کمتر نباشد.

این شرط ناظر بر ادعاهایی مبنی بر ادامه تحقیق و توسعه در ایران است که میتواند موجب سرعت بیشتر غنیسازی شده باشد. این موضوع از ابتدا در طرح بیسرانجام سناتور کورکر و سناتور کاتن از حدود سه ماه قبل نیز مدنظر بوده است.

شرط سوم ترامپ دایمی کردن محدودیتهای اعمالشده بر برنامه هستهای ایران است. مطابق برجام این محدودیتها تا ٢٠٢٥ و ٢٠٣٠ خاتمه مییابند و شرایط عادی میشود. شرط چهارم ترامپ نیز ناظر بر این است که برنامه هستهای و موشکی ایران به عنوان دو جزء یک کل در نظر گرفته شوند و ادامه برنامه موشکی ایران، مثلا انجام یک آزمایش موشکی، به طور خودکار اعمال تحریمهای سخت در قانون جدید را در پی داشته باشد.

در صورتی که کنگره شرایط ترامپ را بپذیرد و تصویب کند، مجموعهای از «نقاط ماشه» شکل خواهند گرفت که نقض هر یک از آنها، اعاده خودکار تحریمهای هستهای را در پی خواهد داشت. سه شرط نخست قطعا و آشکارا ناقض برجام است. شرط چهارم نیز هیچ مبنایی ندارد. برنامه موشکی ایران جزیی از ساختار دفاعی کشور است و پیگیری آن هیچ مغایرتی با هیچ قاعده حقوقی بینالمللی ندارد. شمار زیادی از دیگر کشورها نیز سرگرم توسعه برنامه موشکهای بالستیک هستند و این امر تاکنون منشا هیچ حرف و حدیثی نبوده است.
به موازات این خواستهها از کنگره، ترامپ در بیانیه خود از اعمال تحریمهای چندجانبه علیه ایران هم سخن گفته است. خواسته اعجابآور ترامپ از «متحدان کلیدی اروپایی» برای انعقاد یک «توافق تکمیلی» ناظر بر این امر است. به زعم ترامپ در چنین توافقی خواستههای چهار‎گانه باید درج شوند و در صورت عدول ایران از آنها «تحریمهای چندجانبه» علیه ایران اعمال شود. او ضمن اشاره به اینگونه تحریمها، اشارهای به شورای امنیت نکرده که علت آن شاید قبل از هر چیز نفرت او از این سازمان باشد وگرنه در قطعنامه ٢٢٣١ ترتیباتی در این رابطه وجود دارد.

اکنون مهمترین سوال این است که کنگره و اروپا چگونه با خواستههای ترامپ برخورد خواهند کرد. طرح کورکر- کاتن در کنگره طی حدود ٤ ماه گذشته راه به جایی نبرده است. جمهوریخواهان یک اکثریت ضعیف با ٥١ کرسی در کنگره دارند و برای تصویب هر طرحی حتما محتاج حمایت دموکراتها هستند. دموکراتها، حتی ٤ دموکراتی که در سپتامبر ٢٠١٥، علیه برجام رای دادند، اکنون مخالف خروج امریکا از برجاماند. آنها شرکت در بررسی هر طرحی در سنا را موکول به موافقت متحدان اروپایی با آن طرح کردهاند چرا که معتقدند در غیر این صورت هر اقدام یکجانبه امریکا هم بیاثر خواهد بود و هم باعث انزوای این کشور خواهد شد. بهعلاوه شماری از جمهوریخواهان میانهرو نیز مخالف خروج یکجانبه امریکا از برجاماند. سناتور کورکر که به عنوان رییس کمیته روابط خارجی سنا مهمترین عضو ذیربط سنا در این مورد است، سهشنبه گذشته اعلام کرد که امریکا به سه دلیل نباید بطور یکجانبه از برجام خارج شود: اثرات سوء آن بر بحران کره شمالی، انحراف توجه به سوی امریکا به جای حکومت ایران بعد از اعتراضات در ایران و نهایتا لزوم ادامه کار با متحدان اروپایی. به این ترتیب حداقل در مقطع کنونی و با توجه به نیاز به ٦٠ رای برای تصویب قانون مد نظر ترامپ، به نظر میرسد که زمینه برای پیشرفت کنگره در جهت تحقق خواستهای ترامپ بسیار ضعیف است.

از طرفی با توجه به تاکید دموکراتها بر لزوم توافق ترامپ با اروپا قبل از هر اقدام جدی در کنگره، اکنون موضع اروپا از اهمیتی مضاعف برخوردار است. با این حال اروپا نقاط ضعف خود را دارد. نیاز اروپا به چتر دفاعی امریکا قطعی است؛ خاصه در این زمانه که تنش با روسیه بالا است. اما شاید تحمل اروپا نیز نامحدود نباشد. تاکنون ترامپ در بسیاری موارد مانند خروج از پیمان زیستمحیطی پاریس و... رهبران اروپا را آزرده است. بهعلاوه ترامپ عملا از اروپا خواسته یا برای نابودی برجام به او ملحق شود یا او خود به تنهایی برجام را نابود خواهد کرد. حال با توجه به اولتیماتوم ترامپ، اروپا در شرایط دشواری قرار دارد و تصمیمی که خواهد گرفت از اهمیت زیادی برای نظم و قانون در روابط بینالملل برخوردار خواهد بود. در واقع تنها مقاومت اروپا و کنگره میتواند ترامپ را به اندیشیدن بیشتر وادارد.

منبع: اعتماد
مشاهده نظرات