مواجهه با فساد اقتصادی

نتایج مطالعات علمی در کشورهای همسایه را تا‌حدودی به جامعه زنان داخل تسری داد.

در این رابطه بیان پارهای از یافتههای علمی موجود که تعدادی از آن در داخل انجام پذیرفته است، در پیشبرد بحث خالی از فایده نخواهد بود. به طور مثال نتایج پژوهشهای اجتماعی نشان میدهد که زنان ذیل علل کلانی همچون پایبندی دینی، الزامات اخلاقی- خانوادگی و همچنین تعهدات شغلی، عملکرد سالمتری نسبت به مردان در حیطههای شغلی مفسدهانگیز دارند. به این معنا که اثرگذاری مذهب، اخلاقیات اجتماعی و تعهدات کاری بر رفتار مدیریتی و اقتصادی زنان، بسیار بیشتر از همتایان مرد ایشان در سایر مشاغل مشابه در سطح کلان مشاهده میشود. حال، پاسخ به این سوال که چرا متغیرهای سهگانه مذکور به این میزان قدرت تغییر رفتاری در زنان را دارند، نیازمند مطالعات دقیقتری است که در اینجا قصد پرداخت بیشتر به آن را نداریم. اما موضوع مهم در این خصوص به این مساله مربوط میشود که آیا میتوان طبق یک دستورالعمل کلی، راهکار اصلی مبارزه با فساد اقتصادی در سطوح مدیریتی کلان را در انتصاب افزونتر بانوان در مشاغل مربوطه مدنظر قرار داد؟

پاسخگویی به این سوال ابتدا نیازمند توضیح علمی این موضوع است که زنان اساسا چرا رفتار سالمتری در مواجهه با موقعیتهای شغلی فسادزا در مشاغل ممکنالفساد را دارند؟ در این خصوص نتایج یکی از تحقیقات مستقل اخیر نشان میدهد که باتوجه به درصد احتمال پایین انتصاب زنان در مشاغل مذکور در کشور، زنان، نگرانی و بالطبع حساسیت بیشتری در ایفای هرچه بهتر و سالمتر مسوولیتهای شغلی خویش- بهویژه آنجا که امکان بیشتری برای انجام فساد وجود دارد- را از خود به نمایش میگذارند. این مساله بهصورت عکس در مورد مردان قابل مشاهده است که برخلاف زنان، مردانی که تمایل به انجام فساد مالی در حیطه کاری خویش دارند، استرس کمتری را در خصوص احتمال عدم تصدی مشاغل کلان دیگر در آینده را تجربه میکنند! از سویی دیگر، نتایج برخی از پژوهشهای علمی ثابت میکند که غالب زنان به جهت ترس از تبعات احتمالی حاصل از فساد مالی که ممکن است تاثیرات منفی بخصوصی در بقای خانواده، روابط زناشویی و ارتباطات اجتماعی ایشان در محیط دوستان، اقوام درجه یک و دیگر روابط اجتماعی برجای گذارد، از انجام رفتار اقتصادی غیرقانونی یا همان فساد در بستر شغلی خویش صرف نظر میکنند ! در ادامه، برخی دیگر از نتایج پژوهشی بر نقش مهم باورهای موثر دینی در نحوه عملکرد اقتصادی زنان در بسترهای مفسدهانگیز مالی تاکید دارند.

البته به زعم برخی جامعهشناسان، حتی امروز نیز با وجود بسیاری از دگرگونیهای دینی و ایدئولوژیک در جامعه ایرانی، اما همچنان مساله مذهب در جامعه ایرانی، نقش اثرگذارتری نسبت به دیگر عوامل در کاهش نرخ فساد اقتصادی دارد. از سویی دیگر، نتایج تعداد متنوعی از تحقیقات اجتماعی دیگر در این رابطه بر صحت نظریه فساد ساختاری و یادگیری اجتماعی فساد تاکید دارد. بر طبق نظریات مذکور توضیح داده میشود که وجود بسترهای ساختاری وقوع فساد و یادگیریهای غیرمستقیم ضدفرهنگی در محیطهای فسادزا، زنان و مردان را بصورت یکسان در معرض انجام فساد اقتصادی قرار میدهد !

در کنار این اما هستند تحقیقاتی که خروجی آنها ثابت میکند که اساسا زنان به دلیل برخی خصوصیتهای فرهنگی و اجتماعی نسبت به مردان در مواجهه با فرصت و امکان ارتکاب جرایم مالی از خویشتنداری بیشتری برخوردارند. همه آنچه بیان شد، صرفا اشاره به تعدادی از پژوهشهای علمی معتبری بود که در این مقوله انجام پذیرفته است. اما بیگمان پارهای از موارد دیگر نیز احتمالا وجود دارد که بر عملکرد و رفتار زنان در مواجهه با امکان فساد مالی تاثیرگذار هستند. در خصوص راهکار اما پژوهشگران معتقدند که میتوان با افزایش سهم مشارکت زنان متعهد و متخصص در مشاغل مربوطه، امکان وقوع فساد را تا حدود بسیاری کاهش داد. اگرچه نمیتوان پایین بودن نرخ فساد مالی زنان را به عنوان یک نظریه قطعی و مستدل مطرح کرد، اما این امکان وجود خواهد داشت که با انجام پارهای تحقیقات مستقل و معتبر علمی، عوامل بازدارنده از وقوع فساد را شناسایی کرده و آنها را به طور متناسب با شرایط و وضعیت اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی زنان و مردان در محیط کار تطبیق داده و تقویت کرد. تجربه بینالمللی در این خصوص از ضرورت انجام برخی پروژههای مرتبط با فرهنگسازی، سرمایهگذاری، آموزش و مسوولیتپذیری اجتماعی در این عرصه سخن میگوید.

در این زمینه، اقدامات و برنامههایی که افزایش میزان تعهدات اجتماعی و شغلی و همچنین پایبندیهای درونی مذهبی و اخلاقی در جهت مقابله با فساد را مورد تمرکز خود قرار میدهد، میتواند در دستور کار سیاستگذاران شغلی در دستگاههای مسوول قرار گیرد. آنچه گفته شد، در سطح فردی میتواند موثر افتد اما در سطح اجتماعی و اداری باید ساختارهای کلان مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرد. برخی پژوهشگران مستقل بر این باورند که اکنون ساختارهای فسادزایی وجود دارد که باتوجه به خصوصیات و موقعیتهای فراجنسیتی خود، تاثیر یکسانی بر عملکرد مجرمانه مردان و زنان در محیطهای فسادزا وارد میکنند. هرچند سخن در این باب بسیار است اما در پایان ذکر این نکته خالی از فایده نخواهد بود که اگر تجربه برخی کشورهای در حال توسعه در زمینه مبارزه با فساد موفق بوده است، قبل از هر چیز نشاندهنده نوع مواجهه علمی سیاستگذاران مربوطه در این مقوله بوده است. بسیاری از اندیشمندان اجتماعی در سطح بینالمللی نیز همچنان اولین مرحله در اثربخشی برنامههای آموزشی و اجتماعی مقابله با فساد را در برخورد علمی و پژوهشی با موضوع بسان یک پدیده نابهنجار فرهنگی و اجتماعی در نظر میگیرند. موضوعی که اخیرا در کشور ما نیز با استقبال علمی و پژوهشی برخی دستگاههای پیشگام در زمینه مبارزه با فساد قرار گرفته که امیدواریم در دیگر حوزهها و دستگاههای کشور نیز آن را شاهد باشیم.

تبعات سقوط ریال

دو تقاضا برای ارز در کشور وجود دارد، یکی تقاضای واقعی است و دیگر سوداگرانه. تقاضای واقعی به اندازهای است که قیمت دلار مانع واردات نشود زیرا اگر دلار خیلی گران شود دیگر واردات کالا توجیه نخواهد داشت. در مقابل تقاضای سوداگرانه تنها خواهان افزایش قیمت است و اکنون این تقاضا بر بازار فشار میآورد. در حال حاضر کنترل سوداگری مهمترین کاری است که دولت میتواند انجام دهد. باید توجه داشت کاهش ارزش پول ملی به معنای بیثباتی و تضعیف یک اقتصاد است و به سرمایهگذار این پیام را میدهد که اقتصاد فوق در حال حاضر شرایط سرمایهگذاری را ندارد و بهتر است مکان دیگری برای سرمایهگذاری آماده شود. از سوی دیگر تضعیف ریال موجب افزایش نرخ تورم هم خواهد شد و با توجه به اینکه تکرقمی شدن نرخ تورم یکی از مهمترین دستاوردهای دولت یازدهم بوده، بهتر است که مانعی در مقابل این روند به وجود بیاید.

مظلومیت ٢٠ ساله

امیدواریم دستاندرکاران برنامه عظیم و ارزشمند و ماندگار ملی بازآفرینی شهری با دقت لازم و با آرامش و مطالعات کامل و استفاده از طرح سراسری احیای محلات٢ و اجرای آن در بلوکهای حدود دو هکتاری با رعایت تمامی سرانههای شهری به عنوان سلولهای آغازین، به شکلی که معماری ایرانی- اسلامی را در تمامی زوایای کار خود با آمیختگی فرهنگهای مختلف نشان دهند، از ایران، کشوری جلوهگر و جذاب بیافرینند.

منبع: اعتماد
برچسب ها: فساد اقتصادی
مشاهده نظرات