ترسی از مذاکره نداریم

در شرایطی که رویارویی آمریکا با متحدان اروپایی خود در «برجام» وارد مرحله جدیدی شده است،

وزیر خارجه فرانسه شب گذشته وارد تهران شد تا در مذاکره با همتای ایرانی خود و دیگر مسئولان کشور، درباره سرنوشت مهمترین رویداد دپیلماتیک در چند دهه گذشته که از زمان ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در هالهای از ابهام قرار گرفته، بحث و گفتوگو کند. بر کسی پوشیده نیست هدف ترامپ، رهاکردن تعهدات کشورش در توافقی است که او آن را بدترین توافق عمر سیاسی آمریکا برشمرده است. لابی سنگین اسرائیل و عربستان در کنار انگیزه شخصی ترامپ برای خروج آمریکا از برجام، حتی اگر منجر به خروج آمریکا از این توافق نشود، شرایط را برای بهرهمندی از امتیازات آن بهویژه در حوزه اقتصادی بسیار دشوار خواهد کرد. در چنین شرایطی، نقش اروپا حراست از توافقی است که یک دهه پیش از دستیابی به توافق برجام، سه کشور این قاره مبتکر و مبدع آغاز مذاکره با ایران بودند. در آستانه سفر لودریان، حملات تندی از رسانههای جناح اصولگرا و برخی مقامات سیاسی به فرانسه به بهانه اظهارات رئیسجمهور و وزیر خارجه این کشور درباره موضوعات موشکی و همچنین نقش منطقهای ایران، دیده میشود که فارغ از تأثیرات مثبت یا منفی آن بر این سفر و دیدار احتمالی آینده امانوئل مکرون از کشورمان، شرایط را برای نقشآفرینی این کشور در مهار ترامپ و نجات برجام دشوار خواهد کرد. بر کسی پوشیده نیست اروپا از سوی ایالات متحده آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی بهشدت تحت فشار است. هدف از این فشارها، ممانعت از هرگونه همکاری اقتصادی سه کشور اروپایی امضاکننده توافق هستهای با ایران و وادارکردن کشورمان به آغاز مذاکره درباره بهاصطلاح نگرانیهای آنها از تکنولوژی موشکی و دخالتهای بیثباتکننده در کشورهای منطقه است؛ موضوعی که لودریان هفته گذشته در مسکو بر آن تأکید و از عبارت نامناسب «جاهطلبی ایران برای تقویت توانمندیهای موشکی و قدرت دفاعی خود» یاد و تأکید کرد دوشنبه در تهران درباره این موضوع با مقامات ایران گفتوگو خواهد کرد. بدون ورود به گذشته و اقدامات ناصواب و فرصتسوزی که منتج به شرایط کنونی شد، در این نکته نباید تردید کرد که ایران و اروپا در موضوع برجام و حفظ آن، موضعی تقریبا یکسان دارند و مقامات ارشد سه کشور اروپایی بارها بر این نکته تأکید کرده و از اختلاف خود با آمریکا در توافق هستهای سخن گفتهاند. به همین دلیل است که ترامپ پس از ناکامی در استراتژی «مذاکره مجدد»، تهدید به خروج را مانند شمشیر داموکلس بر سر برجام قرار داده و با امنیتیکردن فضای بینالمللی در رابطه با ایران، از پنجره تهدیدات موشکی و بیثباتکردن منطقه، اروپا را برای وادارکردن ایران به مذاکره، تحت فشار قرار داده است. در چنین شرایطی، هدف از مذاکره با این کشورها باید متمرکز بر یافتن راهکارهایی با کمترین هزینه برای حفظ برجام باشد.

بهعلاوه اتخاذ مواضع روشن از سوی اروپا دراینباره و همچنین پایبندی اروپا به انجام تعهدات مندرج در توافق هستهای  اهمیت دارد. تحقق این مهم، نیازمند دو اصل مهم است؛ اول پذیرش «گفتوگو و مذاکره» بهعنوان تنها راهحل ممکن در دستیابی به تفاهم درباره موضوعات اختلافبرانگیز که متأسفانه در فضای مسموم و بهشدت دوقطبی سیاسی کشور، حتی مقاماتی که مسئولیت آنها مذاکره است نیز از بیان آن واهمه دارند. دوم پرهیز از بهکارگیری کلمات توهینآمیز و عبارات محتوم کلیشهای که بارها مجبور به عدول از آن شدهایم. روشن است این مدعا درباره اظهارات طرف مقابل نیز صادق است که البته احتمالا میتوان سخنان لودریان یا رئیسجمهور فرانسه را نیز در قالب کاهش فشارهای آمریکا تحلیل کرد. بارها از زبان مسئولان کشور و بهویژه مذاکرهکنندگان شنیدهایم که هدف برجام، حل چالش هستهای ایران بود و نباید موضوعات دیگر را در آن وارد کرد. اگر این گزاره درست است، باید بپذیریم که میتوان درباره موضوعات دیگری که لزوما ربطی به برجام ندارند، ولی مستمسکی برای ترامپ در تحت فشار قراردادن جامعه جهانی هستند، با اروپا گفتوگو و مذاکره کرد. برخلاف همان مدعیانی که در ٢٢ ماه مذاکرات نفسگیر، بر طبل دلواپسی کوبیدند، ایران از طریق مذاکره به تمام خواستههای خود دست یافت. دلیل این مدعا، تلاش و اقدامات بیوقفه ترامپ، اسرائیل و عربستان در مخالفت علنی با برجام و فشار بر اروپاست. گفته شده از هر منظری که نگاه شود، اروپا در شرایط قرارگرفتن در مقام انتخاب بین ایران و آمریکا، مجبور به غلتیدن به سمت دومی است. هنر دیپلماسی ما میتواند بازگذاشتن راهکارهای سیاسی در موضوعات استراتژیک اروپا و پیشنهادات جذاب اقتصادی برای ممانعت از قرارگرفتن اروپا در این انتخاب باشد. به این امر در شرایطی که ترامپ با اقدامات «آمریکامحور» در حوزه سیاست و اقتصاد، در تقابلی جدی با همه قدرتهای جهان و ازجمله اروپا قرار گرفته، با اندک ظرافت و انعطاف دیپلماتیکی میتوان دست یافت.

حدود سه دهه قبل، یکی از مقامات سیاسی اهل اندیشه و صاحب قلم در نوشتهای «مذاکره مستقیم» با آمریکا را مطرح کرد. واکنشها به این پیشنهاد در سطوح مختلف، نشان داد زمان آن را برنمیتابد و چنانچه ملاحظه کردیم مقام معظم رهبری نیز در واکنش به حاشیهسازیهای مغرضان، در نامهای به نویسنده مقاله، با وجود مخالفت با آن پیشنهاد و تأکید بر دلسوزی و خیرخواهی نویسنده، تصریح کردند حداکثر آن است که به توصیه شما در مقاله مذاکره مستقیم عمل نخواهیم کرد. دو دهه پس از این واقعه و با تغییر فضای سیاسی، مذاکره مستقیم و رودرروی وزرای خارجه ایران و آمریکا به ضرورتی اجتنابناپذیر برای عبور از یک بحران تبدیل شد. این واقعیت انکارناپذیر دنیای سیاست است و مهمتر این است که ایران حداقل در چهار دهه گذشته، با تکیه به عقلانیت رهبران و توان حرفهای مذاکرهکنندگان، در میدانهای دیپلماسی خوش درخشیده و شاخصترین دستاوردهای سیاسی را از طریق مذاکره و گفتوگو به دست آورده است. با هرسکردن برخی اقدامات و کنترل برخی اظهارات نیز از منطق و پشتوانهای قوی در مباحث مختلف نیز برخورداریم. ما نباید از ورود به مذاکره هراسی به خود راه دهیم.

منبع: شرق
مشاهده نظرات