ردپای دستمزد و ارز در PPI
بر مبنای گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران شاخص بهای تولیدکننده در فصل زمستان سال گذشته با 3.7 درصد افزایش نسبت به فصل پاییز، به 251.7 واحد رسید. این رشد در حالی اتفاق افتاده که رشد فصلی شاخص قیمت تولیدکننده فصل زمستان در ۴ سال قبل از ۹۶ همواره منفی یا نزدیک به صفر بوده است.
در مقیاس نقطه به نقطه نیز شاخص قیمت تولیدکننده در فصل زمستان ۹۶ نسبت به فصل مشابه سال قبل از آن حدود 17.3 درصد افزایش یافته است. این رشد در حالی اتفاق افتاده که میانگین رشد نقطه به نقطه شاخص قیمت تولیدکننده فصل زمستان در ۴ سال قبل از آن حدود ۱۰ درصد بوده است. رشد شاخص قیمت مصرفکننده در مقیاس فصلی در زمستان گذشته ۳ درصد و در مقیاس نقطه به نقطه حدود ۹ درصد بوده است. بنابراین در هر دو مقیاس، تورم تولیدکننده بیشتر از تورم مصرفکننده بوده و شکاف آن در مقیاس نقطه به نقطه بالنسبه بیشتر بوده است. بهنظر میرسد سهمتغیر«قیمتهای جهانی»، «افزایش حداقل دستمزد بیشتر از تورم» و «رشد نرخ ارز در نیمه دوم سال گذشته» افزایش شاخص قیمت در زمستان سال گذشته نسبت به زمستان ۹۶ را توجیه میکند. البته علت شکاف مثبت PPI نسبت به CPI را میتوان به موجودی انبار و تاخیر اثر تورم تولیدکننده بر تورم مصرفکننده نسبت داد.
زنجیرههای مختلف عرضه
مرکز آمار گزارش فصلی خود از شاخص قیمت تولیدکننده در زمستان سال گذشته را منتشر کرد. این گزارش میانگین تغییرات قیمتی را که تولیدکنندگان بابت عرضه کالاها و خدمات به عمده فروشیها، دریافت میکنند را به تصویر میکشند. تولیدکننده مواد اولیه، نیروی کار و سرمایه را از بازار دریافت کرده و با ترکیب این عوامل، محصول خود را تولید میکند. در گام بعدی این تولیدات را به زنجیرههای بعدی شامل عمدهفروش و خردهفروشان تحویل داده تا در نهایت به مصرفکننده نهایی برسد. شاخص قیمت تولیدکننده در مرحله تحویل کالا به عمدهفروشان محاسبه میشود. در حالی که شاخص قیمت مصرفکننده در مرحله تحویل کالا به مصرفکننده نهایی محاسبه میشود، بنابراین شاخص قیمت تولیدکننده هزینههای عوامل تولید از جمله دستمزد، مواد اولیه و هزینه تامین سرمایه را روایت میکند در حالی که شاخص قیمت مصرفکننده علاوه بر هزینههای فوق، هزینههای واسطهای را نیز شامل میشود. شاخص قیمت تولیدکننده از یکطرف برای سرمایهگذاران و سهامدارانی که به دنبال تعیین بازدهی در بازار کالاها هستند مفید است و از طرف دیگر، مقایسه آن با شاخص قیمت مصرفکننده سهم زنجیرههای مختلف عرضه از تورم در اقتصاد کلان را تعیین میکند. به تعبیری دیگر مقایسه این دو شاخص جنس تورم در هر دوره را توضیح میدهد.
رشد قابل توجه PPI
بر مبنای گزارش مرکز آمار شاخص کل قیمت تولیدکننده که در فصل پاییز سال قبل معادل 242.7 واحد بود در فصل زمستان به عدد 251.7 افزایش یافت. به این معنی که در فصل زمستان شاخص قیمت تولیدکننده تورم فصلی3.7 درصدی را تجربه کرده است. رشد شاخص قیمت تولیدکننده در زمستان ۹۶ نسبت به شاخص قیمت در فصل مشابه سال قبل که تورم نقطه به نقطه را روایت میکند، معادل 17.3 درصد بوده است. مقایسه تورم فصلی و نقطه به نقطه دو شاخص قیمت مصرفکننده و تولیدکننده جنس تورم در بازه مورد بررسی را مشخص میکند. میانگین شاخص قیمت مصرفکننده در زمستان ۹۶ معادل 113.5 واحد بوده است که ۳ درصد نسبت به میانگین شاخص قیمت در فصل قبل از آن افزایش یافته است. بهعلاوه رشد نقطه به نقطه شاخص قیمت مصرفکننده برای فصل زمستان معادل ۹ درصد بوده است. بنابراین نرخ تورم تولیدکننده در هر دو مقیاس فصلی و نقطه به نقطه بیشتر از نرخ تورم مصرفکننده بوده است. شکاف مثبت تورم تولیدکننده از تورم مصرفکننده در مقیاس نقطه به نقطه بیشتر از مقیاس فصلی بوده است. اینکه در هر دو مقیاس شکاف تورم تولیدکننده مثبت بوده حاکی از آن است که علت عمده افزایش شاخص قیمت مصرفکننده افزایش قیمت در اولین زنجیره تولید بوده است. به عبارت دیگر علت عمده تورم در سال گذشته سه عامل نرخ دستمزد، مواد اولیه و نرخ سودبانکی بوده است. سال گذشته نرخ رشد دستمزد بیشتر از تورم سالانه بوده، به همین دلیل از این حیث دستمزد عامل فزاینده تورم تولیدکننده در سال قبل بوده است. هزینه مواد اولیه نیز از نرخ ارز و تورم داخلی تبعیت میکند. به همین دلیل افزایش نرخ ارز در نیمه دوم سال گذشته فشار رو به بالای تورم تولیدکننده روی تورم مصرفکننده را نمایندگی میکند. هزینه تامین سرمایه رابطه مستقیمی با نرخ سود بانکی دارد اما نرخ سود بانکی در نیمه دوم سال گذشته کاهش یافت. مهمترین دلیل اینکه شکاف تورم تولیدکننده در مقیاس فصلی کمتر از مقیاس نقطه به نقطه بوده را میتوان به افزایش نرخ سود بانکی در دو فصل آخر سال گذشته نسبت داد. البته سهم هزینه تامین سرمایه در شاخص قیمت تولیدکننده در اقتصاد ایران بالنسبه پایین است. به همین دلیل در مقیاس ماهانه اثر فزاینده نرخ ارز و دستمزد بر اثر کاهنده نرخ سود بانکی غلبه کرده است. نکته دیگری که اثر فزاینده نرخ ارز و دستمزد را در تورم تولیدکننده ثابت میکند مقایسه روند شاخص قیمت در فصل زمستان در سالهای گذشته است. در مقایسه با نرخ رشد 17.3 درصدی زمستان ۹۶، شاخص قیمت تولیدکننده در زمستان ۹۵ حدود 7.6 درصد و در سال ۱۳۹۴ حدود 3.4 درصد بوده است. بررسی گزارشهای مرکز آمار نشان میدهد رشد PPI در زمستان گذشته بیشتر از میانگین رشد آن در ۴ زمستان قبل از آن بوده است.
ردپای سه متغیر
مرکز آمار در بخشی از گزارش خود روند شاخص قیمت تولیدکننده را به تفکیک ۵ بخش «کشاورزی»، «معدن»، «صنعت»، «خدمات» و «تولید برق» ارائه میدهد. بررسی گزارش مذکور نشان میدهد از ۵ گروه یاد شده ۳ گروه «کشاورزی»، «معدن» و «صنعت» تورم فصلی بیشتر از تورم کل و دو گروه دیگر تورمی کمتر از تورم کل داشتهاند. به بیانی دیگر ۳ گروه اول اثر فزاینده و دو گروه دوم اثر کاهنده روی شاخص کل بهای تولیدکننده داشتهاند. در حالی که رشد شاخص قیمت تولیدکننده در مقیاس فصلی در زمستان گذشته 3.7 درصد بود گروه معدن با 7.7 درصد بیشترین اثر فزاینده را در رشد شاخص کل داشته است. بعد از آن گروه کشاورزی با حدود ۶ درصد بیشترین رشد در شاخص قیمت تولیدکننده را داشته است. بعد از کشاورزی نیز گروه صنعت با ثبت تورم فصلی 4.5 درصدی بیشترین اثر فزاینده در شاخص قیمت تولیدکننده را داشته است. دو گروه تولید برق و خدمات نیز با ثبت تورم 1.5 درصدی اثر کاهنده در رشد شاخص کل داشتهاند. نکته حائز اهمیت جنس بهای تولید کالاها در ۳ گروه اول و دو گروه دوم است. قیمت کالای گروه معدن عمدتا از هزینه دستمزد و سربار که شامل قیمت انرژی است، تبعیت میکند. قیمت گروه کشاورزی و صنعت از دستمزد، سربار و مواد اولیه وارداتی تبعیت میکند. این در حالی است که مواد اولیه دو گروه اخری داخلی بوده و تابعی از شرایط داخلی است. بنابراین در بخشهای مختلف نیز اثر افزایش نرخ ارز در شاخص بهای تولیدکننده قابل مشاهده است. با این وجود قیمت جهانی، نرخ دستمزد و نرخ ارز شاخص قیمت در ۳ گروه معدن، صنعت و کشاورزی را در معرض افزایش قابل توجه قرار داده است. اما اینکه چرا افزایش شاخص قیمت تولیدکننده به قدر کافی روی شاخص قیمت مصرفکننده اثر نگذاشته را میتوان به سه عامل نسبت داد. اولین عامل را میتوان به مساله تاخیر یا Lag اثر شاخص قیمت تولیدکننده روی شاخص قیمت مصرفکننده نسبت داد. دومین عامل محتمل را میتوان به موجودی انبار نسبت داد که هنوز بخشی از موجودی انبار ممکن است به مصرفکننده نرسیده باشد. مساله انتظارات سومین عاملی است که چسبندگی رو به بالای شاخص قیمت مصرفکننده در ماههای اخیر را توضیح میدهد. به عبارت دیگر اگر چه عوامل ساختاری مانند هزینه تولید کالاها و خدمات روی تورم نشسته شده اما اثر کم افزایش قیمت بخش واسطهای که ممکن است از انتظارات فرمان بگیرد، هنوز روی CPI اثر لازم را نگذاشته است.
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر