زغالسنگ با کاهش سرمایهگذاری مواجه شد
موسسه فیتچ با اشاره به محرکها و ضدمحرکهای موثر بر قیمت زغالسنگ در آینده اعلام کرده است احتمال آنکه میزان سرمایهگذاری روی معادن زغالسنگ در مناطق مختلف جهان به رغم بهبود نسبی چشم انداز قیمتی آن کاهش یابد بالا است.
این کاهش سرمایهگذاریها در معادن زغالسنگ در شرایطی مطرح میشود که تقاضا برای این محصول روند رو به رشدی را بعد از بحران جهانی و بعد از رکود سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ پشتسر گذاشته است با این حال تناقضی در بازار این محصول دیده میشود.
این موضوع به خصوص در مورد معدنداران کوچک بیشتر احساس میشود بهطوریکه ممکن است ریسکهای سرمایهگذاری در معادن کوچک افزایش یابد. در این بین نگاهی به تولید چین در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد این کشور در این سال ۳ درصد رشد تولید را تجربه کرده و 3.4 میلیارد تن تولید را به ثبت رسانده است. یا مثلا اندونزی توانسته میزان صادرات خود را از این محصول در سه ماه اول ۲۰۱۸ به میزان ۱۳ درصد افزایش دهد که این موارد از چشمانداز نسبتا مناسب برای این محصول حکایت دارد.
اما آیا این به معنای موقتی بودن دورههای رشد در معادن زغالسنگ است؟احتمالا باید در جواب به این سوال گفت آری چرا که سقوط سرمایهگذاری در این معادن میتواند در آینده به تهدید چشمانداز بازار آن منجر شود. رکود صنعتی اخیر یکی از دلایل این امر است. رکود سالهای اخیر باعث شده اشتهای سرمایهگذاری معدنکاران کاهش یابد و از طرفی ترس از مسائل زیستمحیطی بیش از پیش سرمایهگذاریهای پایین را در صنعت زغالسنگ توجیه کرده است و به همین دلایل سرمایهگذاریها به طرزی منطقی کاهش یافت بهعنوان مثال چین در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای ثابت را به میزان ۵۰درصد در سال ۲۰۱۷ کاهش داده است.
افزایش بیمیلی بانکها و هلدینگهای مالی برای سرمایهگذاری در پروژههای سوخت فسیلی باعث محدودیت در بازسازی معادن زغالسنگ شده و سختگیری بسیاری از بانکهای جهانی و منطقهای نسبت به اعطای تسهیلات به توسعه این بخشها را شاهد هستیم که نشاندهنده نگرانیها از تغییرات آب و هوایی و فشار گروههای زیستمحیطی است. به عبارت سادهتر از این به بعد احتمالا هزینههای تامین مالی برای تولیدکنندگان معادن زغالسنگ سختتر خواهد شد و این موضوع چشمانداز تیرهای را در مورد تولید این محصول به همراه خواهد داشت.
با این حال آنطور که موسسه فیتچ برآورد کرده هنوز یک کورسوی امید برای برخی کشورهای آسیایی از جمله اندونزی وجود دارد و آن نیاز به تامین انرژی برق از طریق سوختهای فسیلی و بهطور خاص از طریق زغالسنگ است. این گزارش میافزاید اندونزی هنوز نیاز به تامین برق را بهعنوان اولویتی مهمتر از مسائل زیست محیطی میبیند و این مساله ممکن است شانس معدنکاران این کشور را افزایش دهد. این کشور همچنین بزرگترین کشور صادرکننده زغالسنگ دنیا محسوب میشود، اما نیاز داخلی به این محصول در سالهای پیش رو احتمالا روی صادرات آن اثر منفی خواهد گذاشت و باعث خواهد شد بیشتر تولید به مصرف داخلی برسد هرچند در سالهای اخیر به دلیل آنکه سیاستهای دولت در حوزه انرژی آنطور که مدنظر دولت بوده محقق نشده بنابراین محدودیت صادرات را شاهد نبودهایم.
وزیر انرژی این کشور اخیرا اعلام کرده که اندونزی برنامهای برای کاهش تولید زغالسنگ خود ندارد و حتی امسال به میزان یکصد میلیون دلار میزان سرمایهگذاری خود را در این حوزه در مقایسه با سال قبل افزایش خواهد داد و آن را به ۲/ ۶ میلیارد دلار خواهد رساند. با این حال روزانه شاهد آن هستیم که در کشورهای نوظهور آسیایی میزان اتکا به منابع انرژی به خصوص انرژی برق در حال افزایش است. در چین کشوری که بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارد انرژی برق مصرفی موردنیاز از طریق منابع تجدید ناپذیر از جمله زغالسنگ تامین شده و بر این اساس این کشور یکی از بزرگترین مصرفکنندگان این محصول در جهان است.
در هند برای سال جاری اخبار حکایت از آن دارد که شاهد افزایش تقاضای داخلی و واردات بیشتر زغالسنگ خواهیم بود و حتی ممکن است این واردات بیشتر به قیمت هزینههای بالاتر برای دهلی نو تمام شود. با این حال مقامات رسمی این کشور اعلام کردهاند به دنبال ایجاد مزیتهای رقابتی در تولید انرژی هستند تا بتوانند قیمت تمام شده محصولات تولیدی خود را با کاهش روبهرو سازند.
به عقیده آنها بزرگترین مزیت رقابتی این کشور دسترسی به مقادیر زیاد زغالسنگ است که باعث شده ارزانترین زغالسنگ را در جهان در اختیار داشته باشند بهطوریکه قیمت این محصول در هند ۴۲ تا ۶۴ درصد از قیمتهای نمونه وارداتی آن پایینتر است و تمام این موارد نشان میدهد که کشورهای آسیایی مجبورند به دلیل مزایای رقابتی که استفاده از زغالسنگ با خود به همراه دارد از این محصول استفاده کنند. کارشناسان جهانی معتقدند لااقل تا ۵ سال آینده نمیتوان انتظار آن را داشت که برخی کشورهای آسیایی از جمله هند برنامهای برای عبور از مصرف زغالسنگ داشته باشند. با این حال این اتفاق در نهایت خواهد افتاد و کاهش سرمایهگذاریها در معادن زنگ پایان استفاده از این منبع انرژی را در آینده به صدا درآورده است.
البته برخی معتقدند در میان کشورهای آسیایی، هند یک استثنای مهم محسوب میشود. این کشور ۸۰ درصد از نیازهای انرژی خود را از محل زغالسنگ تامین میکند و در این رابطه وضعیتی انحصاری دارد که نشان میدهد شرایط برای عبور از این میزان وابستگی به این زودی فراهم نخواهد شد. هند به حدی میزان وابستگی بالایی به زغالسنگ دارد که در شرایط کاهش تولید داخلی این محصول را وارد میکند و این موضوعات شرایط را سخت کرده است. این در شرایطی است که آمریکا و اروپا در سالهای اخیر به شدت میزان مصرف خود را از منابع انرژی زغالسنگ کاهش دادهاند که تنها دلیل این امر کاهش آثار زیست محیطی ناشی از مصرف این محصول است.
بررسیها نشان داده که آمریکا در سالهای اخیر و در سالهای پیش رو روند تولید برق از زغالسنگ به سمت گاز طبیعی را پیش برده و خواهد برد که این امر به توقف فعالیت صدها نیروگاه و تغییر مسیر آنها منجر میشود. استفاده از این منبع در تولید فولاد نیز در بسیاری از کارخانههای آمریکایی متوقف شده و با کاهش سرمایهگذاریهای زیادی در بخش زغالسنگ در شرکتهای فولادی مواجه هستیم. البته از زمانی که ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا روی کار آمده به نظر میرسد سیاستهای سخت گیرانه زیستمحیطی نادیده گرفته شدهاند و خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس یک نشانه از این موضوع است با این حال هنوز نشانه روشنی از بازگشت به عصر زغالسنگ بهصورت جدی دیده نمیشود.
با این حال هنوز کشورهایی مثل استرالیا نیز وجود دارند که قصد کاهش مصرف زغالسنگ را ندارند و همچنین در آسیا بسیاری از کشورها از این محصول در تولید انرژی بهره میبرند. آنچه مسلم است فعلا آسیا توانسته صنعت و معادن زغالسنگ جهان را از توقف کامل نجات دهد اما در مجموع میزان سرمایهگذاریها در این حوزه کاهش یافته است. افزایش قیمت نفت آیا دوباره میتواند شرایط را برای احیای این معادن فراهم سازد؟ معلوم نیست.
« خبر قبلی
سیاستگذاری سهگانه برای افزایش کیفیت خودرو
خبر بعدی »
سرگردانی تجار در سیاست جدید ارزی
-
آخرین اخبار
- اخبار بیشتر
-
آخرین مقالات
- مقالات بیشتر