اهمیت FATF در پازل تحریم‌ها

مخالفان همکاری با FATF می‌گویند همکاری با FATF و ارائه اطلاعات به آن، باعث می‌شود اطلاعات نهادها و سازمان‌های حساس ایران که هم‌اکنون در اختیار ‌آمریکا نیست، در اختیار آمریکا قرار بگیرد و سپس، آن بخش‌های اقتصاد کشور تحریم شوند.

فارغ از اینکه همکاری با FATF منجر به هیچگونه تبادل اطلاعاتی با آن نمیشود و صرفنظر از اینکه این نوع استدلال (که ستون اصلی استدلال مخالفان این همکاری است)، نشانگر نهایت بیاعتمادی به نهادها و دستگاههای داخلی و متهم کردن آنها به ضعف در مدیریت اطلاعات است، از یک کاستی اساسی دیگر نیز رنج میبرد: عدمشناخت دقیق تحریمهای آمریکا. مخالفان همکاری با FATF به این نکته توجه ندارند که ایالاتمتحده آمریکا کل اقتصاد ایران را مشمول تحریم قرار داده است و امروز، هیچ بخشی از اقتصاد کشور وجود ندارد که مشمول تحریمهای آمریکا قرار نگرفته باشد. نفت، پتروشیمی، صنایع فلزی، بانکداری، بیمه، کشتیرانی، طلا، فلزات گرانبها و بهطور کلی، تمام چرخه تجارت و اقتصاد کشور، مشمول تحریمهای آمریکا قرار دارد و آمریکا نیاز به این ندارد که اطلاعاتی دریافت کند که بخش دیگری از اقتصاد ایران را مشمول تحریم قرار دهد. آنچه آمریکا در این برهه زمانی به آن نیاز مبرم دارد، همراه کردن سایر کشورها برای اجرای تحریمهای خود علیه ایران است.

ایالاتمتحده آمریکا در سال ۱۹۹۶ نخستین تحریمهای فراسرزمینی خود علیه ایران را اعمال کرد. آن تحریمها در آن دوران شکست خورد. علت این شکست هم، عدم همراهی اروپا و سایر کشورها با اجرای آن تحریمها بود. سالها بعد، آمریکا مجددا بخت خود را آزمود و به دلایلی که ذکر آنها از حوصله این نوشتار خارج است، موفق به ایجاد اجماع جهانی علیه ایران شد. از آن زمان بود که تحریمهای آمریکا علیه ایران، موثر و آزار دهنده شد. آمریکا خوب میداند که ماشین تحریمی که علیه ایران ایجاد کرده است، تنها در صورتی کار خواهد کرد که دیگران با آن همراهی کنند. اکنون و در سایه عملکردهای یکجانبه و تکروانه آمریکا، این بنای تحریمی که سالها وقت و انرژی برای ساختن آن صرف شده است، در معرض تکانهای شدید قرار گرفته است. کشورهایی که در سالهای گذشته با قطعیت و جدیت از تحریمهای آمریکا علیه ایران حمایت میکردند، اکنون در سطح سیاسی با جدیت مقابل آن میایستند و در سطح فنی نیز راهکارهایی را برای کنار گذاشتن این تحریمها ارائه دادهاند. یکی از این راهکارها، احیای مقررات بازدارنده اروپاست. مقررات بازدارنده یا Blocking Regulation همان مقرراتی هستند که جلوی اجرای تحریمهای سال ۱۹۹۶ آمریکا را علیه ایران گرفتند. اکنون، اروپا این مقررات را تجدید کرده است و بهزودی، شرکتهای اروپایی که بهدلیل تحریمها با ایران کار نکنند، مشمول مجازات و جریمه خواهند شد. از جهت سیاسی، هیچگاه مقابله با سلاح تحریمی آمریکا علیه ایران، اینقدر ممکن و میسر نبوده است و هیچگاه ایران تا این حد به ستون خیمه فرماندهی دشمن نزدیک نشده بود. اگر ایران بتواند اروپا را به کنار گذاشتن اطاعت از تحریمهای آمریکا مجاب کند و اراده سیاسی اروپا را به اراده عملی مبدل کند، سایر کشورها نیز یکی پس از دیگری از اطاعت از آمریکا سرباز خواهند زد و تجربه سال ۱۹۹۶ تکرار خواهد شد.

اما توفیق در این امر، یک شرط اساسی دارد، باید ثابت شود که شرکتها و بانکهای اروپایی، بهدلیل تحریمهای آمریکا از تجارت با ایران خودداری کردهاند تا چنین کاری قابل مجازات باشد. در چنین شرایطی، بهترین بهانه برای یک شرکت یا بانک اروپایی که قصد دارد از تحریمهای آمریکا اطاعت کند این است که عذر دیگری همچون قرار داشتن نام ایران در فهرست سیاه گروه اقدام مالی داشته باشد. موقعیت کنونی ایران، همچون تیم فوتبالی است که در دقیقه ۹۰ موقعیت گلی نصیب آن شده است که اگر از آن استفاده کند در بازی با حریفی قدر، برنده خواهد شد. کمی به موقعیت حساس تاریخی خود بیندیشیم و از این موقعیت استفاده کنیم. کسی ضرر نخواهد کرد. آمریکا برای تحریم ما و اعمال فشار برای ما نه منتظر FATF میماند و نه نیازی به آن دارد. این ماییم که برای همراه کردن جامعه جهانی علیه تحریمهای آمریکا نیاز داریم که بهانه FATF را از دست آن بگیریم.

مشاهده نظرات