کودتای اداری علیه ترامپ

روزنامه نیویورک تایمز با چاپ مقاله‌ای بی‌نام و نشان از مقامی بلندپایه در درون کاخ سفید، فضای سیاسی واشنگتن را با شوکی بزرگ مواجه کرد.

تیتر مقاله «من بخشی از گروه مقاومت درون دولت ترامپ هستم» بود. نویسنده ادعا کرده بسیاری از مقامهای ارشد دولت سرسختانه در حال خنثی کردن تمایلات فاجعهبار رئیسجمهور هستند. واکنش ترامپ به این یادداشت فقط یک کلمه بود: «خائن». پس از انتشار این مطلب حدس و گمانها در مورد نویسنده مقاله به اوج رسید. اولین فردی که در مظان اتهام بود، مایک پنس، معاون ترامپ بود. اما دفتر او بلافاصله تکذیبیه داد. نام افراد دیگری نیز در میان حدس و گمانهای ژورنالیستی برده شد.

از وزیر خزانهداری تا وزیر کشاورزی؛ اما همه انکار کردند. همزمان با انتشار این یادداشت نیز باب وودوارد، روزنامهنگار برجسته آمریکایی در کتاب خود از نوعی کودتای اداری در کاخ سفید برای حفاظت از مردم در برابر رئیسجمهور آمریکا خبر داد. به دنبال این اخبار برخی کارشناسان حقوقی توسل به بند۴ متمم ۲۵ قانون اساسی آمریکا را ضروری دانستند. مطابق این بند اگر معاون رئیسجمهور و اکثریت کابینه تشخیص دهند که رئیسجمهور فاقد توانایی لازم برای اداره کشور است، میتوانند با ارجاع نامه به کنگره خواستار کنار گذاشتن پرزیدنت شوند.

کنگره نیز موظف است ظرف ۲۱ روز فرآیند برکناری را به جریان بیندازد. «گروه مقاومت» تاسیس شده است؛ گروهی در دل کاخ سفید. گروهی از درون دولت ترامپ تا مانع تخریب بیشتر از سوی وی شوند. هر چند تیمی که بهدنبال مهار رئیسجمهوری آمریکا بوده لیبرال نیستند اما محافظهکاران نیز به این نتیجه رسیدهاند که مدیریت ترامپ به وجهه ایالاتمتحده در سطح جهان آسیب میزند. روز پنجشنبه مقالهای بینام و امضا در نیویورکتایمز منتشر شد که به موجب آن اعلام شد، گروهی در درون کاخ سفید سعی دارند تا برنامههای کاری مخرب ترامپ را خنثی کنند. در این مقاله، این تیم با نام گروه مقاومت معرفی شده است اما در برخی نشریات از آن بهعنوان کودتا علیه ترامپ یاد میشود.

در همین شرایط اما ترامپ با توییت یک کلمهای «خیانت» به استقبال این موضوع رفته است. هرچند که ترامپ در مقابل این کلمه علامت سوال قرار داده اما همین توییت نشان میدهد که کاخ سفید دچار بحران جدی است و حتی نیروهای ترامپ به خود وی اعتماد ندارند. با انتشار این مقاله هر چند دولتمردان وی انکار کردهاند که چنین نامهای را نوشتهاند اما در کتابی که اخیرا وودوارد به نگارش درآورده، اشاره شده است که برخی از دولتمردان ترامپ سعی میکنند برنامههای نسنجیده وی را اجرا نکنند. در این مقاله روزنامه نیویورکتایمز که به قلم یک مقام ارشد کاخسفید است، اشاره شده که دولتمردان ترامپ در تلاش برای جلوگیری از اجرای برنامههای او هستند.

درحالیکه حدس و گمانهای بسیاری درباره هویت نویسنده انتقادی مقاله نیویورکتایمز علیه رئیسجمهوری این کشور مطرح است، مایک پنس معاون رئیسجمهوری در کنار عدهای دیگر از مقامهای ارشد کاخسفید دست داشتن در نگارش این مقاله را انکار کردهاند. دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا نیز در واکنشی دیگر نویسنده این مقاله را «زبون و حقیر» و روزنامه را «متقلب و ناشر اخبار جعلی» خوانده است. یکی از سخنگویان مایک پنس با رد ادعاهایی که او را نویسنده مقاله خواندهاند آن را غلط، غیرمنطقی و خفتبار خوانده است؛ چند مقام ارشد دیگر دولت نیز نوشتن این مقاله را انکار کردهاند. مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا با انتقاد از نویسنده ناشناس، او را عاملی فریبکار و شاکی خواند و گفت تنها راه پیشروی این فرد ترک کاخ سفید است.

در همین حال سخنگوی استیو منوچین، وزیر دارایی آمریکا این مقاله را «غیرمسوولانه خواند و سخنگوی وزیر امنیت داخلی آمریکا نیز گفته است اینگونه حملات سیاسی دور از شأن وزیر و ماموریت این وزارتخانه است. با این حال در این فهرست نام افراد زیادی مطرح است که گفته میشود مقاله منتشر شده اثر آنها است. از بین این نامها میتوان به خود منوچین اشاره کرد. دیگر نامها از این قرارند: دن کوتز مدیر آژانس اطلاعات ملی، جیمز متیس وزیر دفاع، کریستن نیلسن وزیر امنیت داخلی، بن کارسون وزیر مسکن، جف سشنز وزیر دادگستری و دادستان کل کشور، نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان مللمتحد، مایک مولوانی مدیر دفتر بودجه و مدیریت، رابرت ویلکی وزیر امور کهنهسربازان آمریکایی، آلکس کوستا وزیر کار، جینا هسپل مدیر سازمان اطلاعات مرکزی، ریک پری وزیر انرژی، کلیان کانوی مشاور رئیسجمهوری ایالاتمتحده، سانی پردو وزیر کشاورزی، لیندا مکموهان رئیس اداره تجارتهای کوچک و ویلبر راس وزیر بازرگانی.

درحالیکه نامهای مختلفی درباره نویسنده این مطلب مطرح شده، اما اینکه در این تیم مقاومت چه کسانی قرار دارند، حدس و گمانی زده نشده است. در این شرایط کتاب باب وودوارد که خود جزو روزنامهنگاران و افشاگران رسوایی واترگیت بوده تا حدودی به ادعای نویسنده مقاله صحه میگذارد. در این کتاب آمده است که مقامهای ارشد دولت ترامپ دست بهکار یک کودتای اداری برای حفاظت از مردم در برابر رئیسجمهوری آمریکا شدهاند. از جمله اینکه آنها برخی از اسناد را پیش از اینکه او امضا کند از روی میزش برمیدارند. آنها همچنین سعی میکنند در ظاهر مقابل ترامپ مطیع باشند اما در خفا کار دیگر میکنند. از نمونههای موخری که مثال آورده شده، به مورد ترور اسد بازمیگردد.

ترامپ در یک تماس تلفنی از وزیر دفاع آمریکا خواسته که بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه ترور شود. هر چند که متیس پاسخ مثبت داده اما پس از قطع تماس تلفنی به فردی که داخل اتاقش نشسته گفته است که چنین کاری نخواهد کرد. با این حال کاخ سفید پس از انتشار کتاب «ترس» نوشته روزنامهنگار کهنهکار آمریکایی مورد آماج حملات منتقدان قرار گرفته است. در این کتاب آمده است که برخی از مشاوران رئیسجمهوری او را احمق و دروغگو خواندهاند. رئیسجمهوری آمریکا در واکنش به انتشار این کتاب، آن را کلاهبرداری خوانده است. جیمز متیس نیز طی یک بیانیه گفته است در این کتاب دروغهای آشکاری وجود دارد و روایتهای منتسب به خود را تکذیب کرده است. ترامپ نیز طی یک توییت از جیمز متیس بابت این تکذیبیه تشکر کرده است.

این درحالی است که این موضوع که مقامهای ارشد در کاخ سفید درتلاش برای کارشکنی در سیاستهای یک رئیسجمهوری در آمریکا هستند نگرانیهای زیادی را حتی خارج از کاخ سفید ایجاد کرده است. دیوید فروم، یکی از کارشناسان جمهوریخواه که از منتقدان جدی رئیسجمهوری ایالاتمتحده است: این موضوع را بحران قانوناساسی خوانده است. او در نشریه آتلانتیک نوشته است نویسنده با این کار دولت آمریکا را به بحران خطرناکتری دچار کرده و با شعلهورتر کردن آتش پارانویا در رئیسجمهوری او را بیپرواتر کرده است.

جان برنان، رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که او هم از منتقدان صریح رئیسجمهوری است این مقاله را سرپیچی فعالانه خوانده اما گفته عامل آن وفادار به کشور بوده است. برخی دیگر این سوال را مطرح کردهاند که آیا ممکن است این مقاله تلاشی برای فاصله گرفتن جمهوریخواهان دولت از رئیسجمهوری در آستانه انتخابات میاندورهای باشد؟

مجله آتلانتیک روز پنجشنبه به نقل از نیویورکتایمز نوشت: این گمانه در بین برخی از فعالان سیاسی مطرح شده است که میتوان ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا را از طریق بند چهارم متمم ۲۵ قانوناساسی آمریکا، استیضاح کرد. براساس این بند قانونی، چنانچه معاون رئیسجمهوری و اکثریت دولت، به این نتیجه برسند که رئیسجمهوری آمریکا فاقد توانایی اداره کردن کشور است، میتوانند طی یک نامه آن را به کنگره اعلام کنند و کنگره نیز موظف است ظرف ۲۱ روز استیضاح را به جریان بیندازد. برای برکناری رئیسجمهوری نیز نیاز به رای دو سوم کنگره وجود دارد. پس از این مرحله تا پایان دوره، معاون اول رئیسجمهوری آمریکا عهدهدار وظایف ریاستجمهوری خواهد شد.

نویسنده مقالهای که در نیویورکتایمز خواستار استفاده از این بند قانونی شده، رئیسجمهوری آمریکا را به خاطر رفتارهای بچگانه مناسب این منصب ندیده و خواستار استفاده از این بند قانونی شده است. در این میان نفرات دیگری همچون یان تاتل از نشنال ریویو، جاناتان برنستاین از بلومبرگ و جان دنیل دیویدسون از فدرالیست به شیوههای مختلف خواستار استفاده از این بند قانونی شدهاند.  اما استفاده قانونی از این بند بیشتر مربوط به روسای جمهوری است که مریض احوال هستند. برخی اما معضل روحی و روانی ترامپ را مطرح میکنند که میتواند بحث بند چهارم متمم ۲۵ قانوناساسی آمریکا را برای استیضاح ممکن سازد.
فاکس نیوز و دوستان

درحالیکه رسانههای مخالف بهشدت بر موضوع مقاله ناشناس نیویورکتایمز مانور میدهند، سایت محافظهکار فاکس نیوز در گزارشی تحلیلی نوشت که ترامپ اهمیتی به این نامه نمیدهد. آنها با ذکر خاطرهای از حضور ترامپ در برنامه فاکس نیوز و دوستان، نوشتند که رئیسجمهوری آمریکا به چنین افراد ناسازگاری که در کاخ سفید حضور مرموزی دارند اهمیتی نمیدهد و آنها را یک نفر در میان دهها نفر دیگر میداند که در کاخ سفید مشغول بهکار هستند. ترامپ اما در این مصاحبه گله کرده است که برخی اطلاعات نادرستی به نویسندگان برخی کتابها میدهند و اعتبار کتابهایی از این دست را زیر سوال میبرند. بهنظر میرسد رسانههای دست راستی قصد دارند تا با این عبارات ارزش این نامه را زیر سوال ببرند.

من بخشی از گروه مقاومت درون دولت ترامپ هستم

من برای رئیسجمهوری کار میکنم اما من و همکاران همفکرم تعهد داریم تا بخشهایی از دستور کار و تمایلات فاجعهبار او را خنثی کنیم. ترامپ درحال مواجهه با آزمونی است که هیچ یک از روسایجمهور دوره معاصر ایالاتمتحده با آن روبهرو نبوده است. افزون بر تحقیقات «رابرت مولر» بازپرس ویژه تحقیقات درباره دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶، دو پاره شدن بهدلیل رهبری ترامپ و تفرقه در کشور یا حتی احتمال شکست حزب او در انتخابات مجلس نمایندگان آمریکا، رئیسجمهوری با یک مشکل جدی درون دولت خودش مواجه است. وضعیت بغرنج و پیچیده آن است که بسیاری از مقامهای ارشد در دولت او سرسختانه درحال کار کردن در دولت برای خنثی کردن بخشهایی از دستور کار و تمایلات فاجعهبار او هستند.

شاید این امر را بدانید، چراکه خودم یکی از این مقامها هستم. روشن بگویم که مواضع ما مقاومت و ایستادگی برآمده از چپگرایی نیست و ما خواهان توفیق دولت هستیم و فکر میکنیم که بسیاری از سیاستهایش همین حالا هم آمریکا را امنتر و مرفهتر کرده است. اما باور داریم مسوولیت اولیه ما در قبال این کشور است و رئیسجمهوری کارهایی میکند که برای سلامت و زندگی جمهوری ما زیانآور است. بهخاطر همین است که بسیاری از ما منتصبان و گماشتگان ترامپ متعهد شدهایم که هر کاری بتوانیم برای حفاظت از نهادهای دموکراتیک آمریکا انجام دهیم و تا زمانی که ترامپ از منصب کنار نرفته، اقدامات لحظهای و فاقد منطق او را خنثی کنیم. ریشه مشکلات، عدم مراعات اصول اخلاقی توسط ترامپ است.

اگرچه او بهعنوان یک جمهوریخواه منتخب شد اما رئیسجمهوری وابستگی کمی به ایدهآلهای محافظهکاران از قبیل آزادی تفکر، بازار آزاد و مردمان آزاد دارد. مقامهای ارشد از کاخ سفید گرفته تا وزارتخانهها و نهادهای قوه اجرایی، بهطور خصوصی بر بیاعتمادی روزانه خود درباره اظهارات و اقدامات فرمانده کل قوا اذعان میکنند. بدتر از همه او به تمام این اصول بحق حمله میکند. افزون بر این، این عقیده اصلی وی است که رسانهها دشمن مردم هستند و انگیزههای رئیسجمهوری عموما ضدتجارت و ضددموکراتیک است.  البته سوءتعبیر نشود. نقاط روشنی هم در کارنامه منفی ترامپ دیده میشود: رفع برخی موانع دست و پاگیر، اصلاح تاریخی مالیات، تقویت بیشتر نظامیان و برخی چیزهای دیگر. اما این موفقیتها بهخاطر سبک رهبری ترامپ نبوده که عمدتا رهبری وی دمدمیمزاج، نفرتافکنانه، رقتانگیز و ناکارآمد است.

از کاخ سفید گرفته تا شاخههای اجرایی وزارتخانهها و آژانسها و مقامات ارشد در خفا به ناکارآمدی دستورات و فرامین ترامپ ایمان دارند. اکثر آنها کاری میکنند تا خود را از خطرات دستور ترامپ دور نگه دارند. در جلسات با او موضوعات را عوض میکنند، درحالیکه او مکرر یاوهسرایی میکند و تصمیمات ناپخته و گاه بیپروا میگیرد. یک مقام ارشد که اخیرا در دفتر کار ترامپ در کاخ سفید با وی جلسه داشته است، به من شکایت کرد که ترامپ در کسری از ثانیه تصمیم خود را عوض میکند. رفتار دمدمیمزاج ترامپ اما زمانی نگرانکنندهتر میشد، اگر ما قهرمانان ناشناختهای در درون کاخ سفید نداشتیم.

این درحالی است که برخی از این افراد (از سوی ترامپ) بهعنوان خائنان شناخته میشوند. اما در خفا، بهمنظور دور نگه داشتن بخش غربی کاخ سفید (بخش اداری) از تصمیمات بد، قدمهای بزرگی برداشتهاند اما مشخص است که در همه موارد موفق نبودهاند. این تلاشها شاید در عصری که هرجومرج حاکم است، ناکافی باشد، اما آمریکاییها باید بدانند در آن اتاق افراد بزرگسالی هم حاضر هستند. ما کاملا میدانیم اوضاع چگونه است و تلاش داریم که کار درست را انجام دهیم، زمانی که ترامپ کار درست را انجام نمیدهد.

نتیجه اما یک ریاستجمهوری با دوریلگذاری متفاوت است. کافی است به سیاست خارجی یک نظری بیندازید: اولویت رئیسجمهور ترامپ در محافل عمومی و خصوصی، افراد خودکامه و دیکتاتور از قبیل ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه و کیمجونگاون رهبر کرهشمالی و افرادی شبیه به آنها است. اما آنچه ناظران نیز اذعان کردهاند، باقی نفرات دولت در مسیر عکس ترامپ حرکت میکنند و روسیه را مداخلهگر در سیاست داخلی آمریکا میدانند و این کشور را متناسب با اقداماتش تنبیه میکنند و به متحدان بهای بیشتری میدهند تا اینکه آنها را رقیبی مضحک بپندارند. 

برای مثال در مورد روسیه، رئیسجمهوری تمایلی به اخراج جاسوسان پوتین (دپیلماتهای روسی) بهعنوان یک مورد تنبیهی در قبال مسموم کردن جاسوس دوجانبه سابق روسیه-بریتانیا نداشت. او هفتهها بهدلیل اینکه مقامات ارشد دولتش سعی داشتند تا مواجهه بیشتری با روسیه داشته باشند گله و شکایت داشت و میگفت که اقدامات تنبیهی بیشتر علیه روسیه میتواند اثرات مخرب و فرسایشی داشته باشد. اما تیم امنیتی ترامپ نیک میداند چنین اقداماتی برای مسوولیتپذیر نگه داشتن روسیه لازم است.  این امر را البته نمیتوان دولت پنهان خواند.

از قضا این امر در جهت استحکامبخشی به دولت است. به شهادت بسیاری درباره ناتوانی رئیسجمهور در انجام وظایفش، نجواها و درگوشیهای مقدماتی درون کابینه برای رجوع به متمم ۲۵ قانوناساسی وجود داشت، فرآیند پیچیدهای که خلع و برچیدن رئیسجمهور را آغاز خواهد کرد اما هیچکس نمیخواست سبب تسریع در یک بحران قانوناساسی شود در نتیجه ما هر آنچه بتوانیم برای حرکت دولت به سمت درست انجام میدهیم البته تا زمانی که دیگر این کار بهجایی نرسد.  نگرانی بزرگ این نیست که چرا ترامپ دست به چنین کارهایی میزند، نگرانی بزرگ این است که ما اجازه دادهایم تا ترامپ با ما چنین رفتاری کند. ما نرمنرم با او غرق میشویم و به وی اجازه دادهایم که تمام مدنیت ما را به استهزا بگیرد.

مشاهده نظرات