وزارت خزانهداری آمریکا روز جمعه در اقدامی خصمانه اعلام کرد که 39 نهاد مرتبط با صنایع پتروشیمی ایران را در فهرست تحریمهای خود قرار داده است.
نمیتوان گفت تحریمها به هیچ وجه تاثیری بر صادرات ما ندارد، اما از سوی دیگر نمیتوان از تنوع محصولات و مقاصد صادراتی صنایعی مثل پتروشیمی غافل ماند. پیش از این نیز آمریکاییها بعد از خروج یکجانبه دونالد ترامپ از توافق هستهای برجام هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران را دنبال میکردند که به گفته بسیاری از مسئولان ایرانی رویایی تعبیرنشدنی است. به هر حال، پرسش اصلی این است ما تا چه اندازه میتوانیم آثار تحریمها را در اقتصاد ایران کاهش دهیم؟ این موضوع نیازمند یک بحث کارشناسی و تصمیمگیری سیاسی است. این دو باید مکمل هم باشند؛ یعنی کارشناسان خبره نظرات خودشان را بیان کنند و سیاستمداران نیز راهکار لازم را برای خروج از این وضعیت ارائه کنند و بگویند که درنهایت چه کاری باید انجام شود. نباید این موضوع را فراموش کنیم که امروز شرکتهای خارجی بهویژه شرکتهای آسیایی با لحاظ شرایط صنعت پتروشیمی ایران مایل به همکاری با ما هستند. در حالی این تمایل و علاقمندی به گسترش همکاری از سوی آنها نشان داده شده که تبلیغات زیادی از سوی آمریکاییها پس از خروج از توافق هستهای برجام علیه کشور ما صورت گرفته است. افزون بر این، خوب است به آمار تولید محصولات پتروشیمی نیز اشارهای داشته باشم. آمار منتشرشده از این حکایت دارد که تولید محصولات پتروشیمی تا سال ۱۴۰۰ به میزان 70درصد افزایش مییابد. بر این اساس، ظرفیت اسمی صنعت پتروشیمی که اکنون معادل ۶۴ میلیون تن است، در سال 1400 به ۹۴ میلیون تن میرسد. درمورد اینکه آمریکاییها از یک سو بحث مذاکره را پیش میکشند اما از سوی دیگر تحریمها را علیه اقتصاد ایران اعمال میکنند، این موضوع تازهای نیست و سالهاست که دولتمردان آمریکایی در ارتباط خود با دیگر کشورها این رفتار را از خود نشان میدهند. آمریکاییها برای اینکه بتوانند دست کشورها را خالی کنند، این اقدامات را انجام میدهند. یعنی قبل از انجام مذاکره، برای اینکه دست طرف مقابل تهی شود و بتوانند او را تحت فشار قرار دهند چنین اقدامات و تصمیماتی را دنبال میکنند. به هر حال اینگونه رفتارها شرایط را سختتر میکند. آمریکاییها در دوره ترامپ برعکس دوره اوباما چندان خوب عمل نکردند و هدف خودشان را فشار بیشتر بر اقتصاد ایران قرار دادند. امروز شرایط خیلی سخت شده است و روز به روز دیوار بیاعتمادی بلندتر میشود. حالا باید صبر کنیم تا ببینیم بعد از سفر نخست وزیر ژاپن به ایران چه اتفاقی میافتد. آیا این سفر حامل پیام خاصی است یا آمریکاییها بنا دارند در روندی که در قبال ایران در پیش گرفتهاند تجدید نظر کنند؟ درنهایت میتوان قضاوتی درست نسبت به موضوعات پیشرو ارائه کرد.
آرمان